کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



نمودار4-8 : برندهای خریداری شده توسط پاسخ دهندگان
4-3 تحلیل یافته‌های تحقیق
فرآيند تجزيه و تحليل مدل سازی معادلات ساختاري شامل يك سري گام‌ها است و می‌توان در نمودار (4-9) خلاصه كرد:
بیان مدل
گردآوري داده ها
تئوري
تخمین مدل
آزمون مدل
نتايج
تفسير
نمودار4-9 : نمايش مراحل اساسي تحليل
بيان مدل[226]
اين مرحله در واقع همان بيان رسمي مدل است و اين مرحله يكي از مهم‌ترین مراحل موجود در مدل سازی معادلات ساختاري است. در واقع هیچ‌گونه تحليلي صورت نمي‌گيرد، مگر این که اول محقق مدل خود را که درباره روابط ميان متغيرها است را بيان و مشخص كند.
پس از بيان مدل مرحله بعد بدست آوردن تخمين پارامترهاي آزاد از روي مجموعه‌ای از داده‌های مشاهده شده است. روش‌های تكراري[227] از قبيل بيشينه درست نمايي[228] يا حداقل مجذور‌ها تعميم يافته[229] و یا روش حداقل مربعات جزئي[230] جهت تخمين مدل مورد استفاده قرار می‌گیرد.
روش حداقل مربعات جزئي که در بحث الگوسازي رگرسيوني آن ‌را با PLS نيز معرفي می‌کنند، يکي از روش‌های آماري چند متغيره محسوب می‌شود که به وسیله آن می‌توان عليرغم برخي محدودیت‌ها مانند: نامعلوم بودن توزيع متغير پاسخ، وجود تعداد مشاهدات کم و يا وجود خود همبستگی جدي بين متغيرهاي توضيحي؛ يک يا چند متغير پاسخ را به طور همزمان در قبال چندين متغير توضيحي الگوسازي نمود. به دلیل وجود خود همبستگی جدي بين متغيرهاي توضيحي، همچنین داشتن متغیرهای تعدیل گر از نوع کمی، به منظور تحليل داده ها و آزمون فرضیه‌های تحقيق از روش کمترین توان دوم(PLS) جزیی استفاده شده است. روش تخمين PLS ضرايب را به گونه‌ای تعيين می‌کند كه مدل حاصله، بيشترين قدرت تفسير و توضيح را دارا باشد؛ بدين معنا كه مدل بتواند با بالاترين دقت و صحت، متغير وابسته نهايي، را پيش بيني نمايد. بعلاوه، روشPLS ، تمامي روابط موجود در مدل يعني تأثیر متقابل ما بين هر يك از متغيرهاي پنهان و همچنين وزن تمامي شاخص‌های قابل اندازه گيري مربوط به هر يك از متغيرهاي پنهان (ضرايب بيرون از مدل اندازه گيري) را تخمين می‌زند. PLS يک روش آماري است که به منظور آناليز متغيرهاي پنهان مدل ‌های ساختاري به کار می‌رود. برخلاف نرم افزار هایی همچون LISREL ، هدف PLS بدست آوردن متغيرهاي پنهان براي پيش بيني اهداف مورد نظر با بهره گرفتن از شاخص‌های قابل اندازه گيري است. بر اساس نظريه (1998) CHIN، PLS ، برآورد پارامترها بر اساس مينيمم کردن واريانس پسماندهاي (جمله اختلال) متغيرهاي مستقل است. برای تحلیل یافته‌های این تحقیق نرم افزارهای متفاوتی همچون VarpPLS, VisualPLS, SmartPLS و … وجود داردکه در این تحقیق از نرم افزار SMARTPLS و VarpPLS جهت برآورد رابطه بین متغیرهای پنهان مسئله استفاده گردیده است.
پایان نامه
4-3-1 تحلیل داده ها بدون حضور متغیر تعدیل گر بر اساس سه برند مشهور
الف) بررسی برند نوکیا

 

    • رسم دیاگرام‌ مسیر در حالت تخمین ضرایب استاندارد

 

نمودار 4- 10: مدل تحقیق در حالت تخمین ضرایب استاندارد
نمودار 4-10 مدل تحقیق را در حالت تخمین ضرایب استاندارد نشان می‌دهد. کلیه متغیرهای تحقیق به دو دسته‌ی پنهان و آشکار تبدیل می‌شوند . متغيرهاي آشكار(مستطیل) يا مشاهده شده به گونه‌ای مستقيم به وسيله پژوهشگر اندازه گيري می‌شود، در حالي كه متغيرهاي مكنون(بیضی) يا مشاهده نشده به گونه‌ای مستقيم اندازه گيري نمی‌شوند، بلكه بر اساس روابط يا همبستگی‌های بين متغيرهاي اندازه گيري‌شده استنباط می‌شوند. متغيرهاي مكنون بيانگر يكسري سازه‌های تئوريكي هستند مانند مفاهيم انتزاعي كه مستقیماً قابل مشاهده نيستند و از طريق ساير متغيرهاي مشاهده شده ساخته و مشاهده می‌شوند. متغيرهاي مكنون به نوبه خود به دو نوع متغيرهاي درون زا[231] يا جريان گيرنده[232] و متغيرهاي برونزا[233] يا جريان دهنده[234] تقسيم می‌شوند. هر متغير در سيستم مدل معادلات ساختاري می‌تواند هم به عنوان يك متغير درون زا و هم يك متغير برونزا در نظر گرفته شود. متغير درون زا متغيري است كه از جانب ساير متغيرهاي موجود در مدل تأثير می‌پذیرد. در مقابل متغير برونزا متغيري است كه هیچ‌گونه تأثيري از ساير متغيرهاي موجود در مدل دريافت نمی‌کند بلكه خود تأثير می‌گذارد. در این تحقیق متغیرهای پرخاشگری، سادگی، فعالیت، هیجان پذیری و مسئولیت متغیرهای برونزا هستند، و متغیرترجیح خرید برند متغیر درون زا می‌باشد.
با توجه به مدل در حالت تخمین ضرایب می‌توان بارهای عاملی[235]و ضرایب مسیر[236]را برآورد کرد. در این نمودار اعداد و یا ضرایب به دو دسته تقسیم می‌شوند. دسته‌ی اول تحت عنوان معادلات اندازه گیری هستند که روابط بین متغیرهای پنهان (بیضی) و متغیرهای آشکار(مستطیل) می‌باشند. این معادلات را اصطلاحاً بارهای عاملی گویند. بر اساس بارهای عاملی استاندارد شده، شاخصی که بیشترین بار عاملی را داشته باشد، در اندازه گیری سازه مربوطه سهم بیشتری دارد و شاخصی که ضرایب کوچکتری داشته باشد سهم کمتری رو در اندازه گیری سازه مربوطه ایفا می کند. دسته‌ی دوم معادلات ساختاری هستند که روابط بین متغیرهای پنهان و پنهان می‌باشند و برای آزمون فرضیات استفاده می‌شوند. به این ضرایب اصطلاحاً ضرایب مسیر گفته می‌شود. اعداد داخل بیضی شاخص‌ ضریب تعیین می‌باشند. ضریب تعیین (R2) بررسی می‌کند چند درصد از واریانس یک متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین و پوشش داده می‌شود. بنابراین طبیعی است که این مقدار برای متغیر مستقل مقداری برابر صفر می‌باشد و برای متغیر وابسته مقدار بیشتر از صفر. هر چه این میزان بیشتر باشد، بنابراین ضریب تأثیر متغیرهای مستقل بر وابسته بیشتر می‌باشد. برای متغیر ترجیح خرید برند مقدار ضریب تعیین برابر 341/0 شده است بنابراین تمامی متغیرهای پرخاشگری، سادگی، فعالیت، هیجان پذیری و مسئولیت روی هم رفته توانسته‌اند 1/34% از واریانس ترجیح خرید برند را پوشش دهند. 1/65% باقیمانده مربوط به خطای پیش بینی می‌باشد و می‌تواند شامل دیگر عوامل تأثیر گذار بر ترجیح خرید برند باشد.

 

    •  رسم دیاگرام‌ مسیر در حالت معناداری ضرایب (t-value)

 

نمودار 4-11 : مدل تحقیق در حالت معناداری ضرایب (t-value)
نمودار 4-11 مدل تحقیق را در حالت معناداری ضرایب (t-value) نشان می‌دهد. این مدل در واقع تمامی معادلات اندازه گیری (بارهای عاملی) و معادلات ساختاری(ضرایب مسیر) را با بهره گرفتن از آماره t، آزمون می‌کند. بر طبق این مدل ضریب مسیر و بار عاملی در سطح اطمینان 95% معنادار می‌باشد اگر مقدار آماره‌ی t خارج بازه‌ی ( 96/1- تا 96/1+) قرار گیرد و اگر مقدار آماره‌ی t درون این بازه قرار گیرد، در نتیجه بار عاملی یا ضریب مسیر، معنادار نیست. ضریب مسیر و بار عاملی در سطح اطمینان 99% معنادار می‌باشد اگر مقدار آماره‌ی t خارج بازه‌ی ( 58/2- تا 58/2+) قرار گیرد. بر طبق نتایج به دست آمده از آزمون t تمامی بارهای عاملی در سطح اطمینان 99% معنادار شده‌اند و در اندازه گیری سازه‌های خود سهم معناداری را ایفا کرده‌اند. بنابراین نتایج حاصله از بارهای عاملی روایی بالای مدل را تایید می کند. تمامی معادلات اندازه گیری به جز شاخص یکنواخت برای سازه سادگی در سطح اطمینان 99% معنادار شده اند اما شاخص یکنواخت روایی لازم رانداشته است بنابراین سهمی در مدل اندازه گیری سازه سادگی ندارد. ضرایب مسیر متغیرهای هیجان پذیری، مسئولیت و فعالیت بر ترجیح خرید برند در سطح اطمینان 99% معنادار شده اند اما ضرایب مسیر متغیرهای سادگی و پرخاشگری در سطح اطمینان 95% معنادار نشده اند و این دو متغیر بر ترجیح خرید برند تاثیر ندارند.

 

    • بررسی ضرایب پایایی، میانگین واریانس تبیین شده، ضرایب همبستگی

 

جدول 4-1 : مقدار واریانس استخراج شده، همگرایی کل و آلفای کرونباخ و ضرایب تعیین

 

متغیرهای مکنون مسئولیت فعالیت سادگی پرخاشگری هیجان پذیری ترجیح خرید برند CCR
مسئولیت 0.504      
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 10:10:00 ب.ظ ]




۱- امکان فرار وجود ندارد :
در این حالت به طور قطع احکام اکراه جاری می‌شود.
- فرار ضرر دارد :
در صورتی که فرار موجب ضررباشد ؛ در این مورد هم مثل مورد قبل احکام اکراه جاری می‌شود.
ضرر مورد تهدید ممکن است تبدیل به ضرر دیگری ‌شود؛ باز هم در معامله احکام اکراه جاری می‌شود
۳- فرار ضرر ندارد :
بحث در این قسمت است که در صدق اکراه عجز از فرار معتبر است؟ در این راستا چند مسأله باید روشن شود:
۱-۳-فرار و مفهوم اکراه :
آیا عدم امکان فرار در مفهوم اکراه معتبر است؟با امکان توسل به شخص دیگری برای دفع ضرر یا توریه سه نظر مطرح شده است:[۲۹۰]
پایان نامه - مقاله - پروژه
اول-معامله به طور مطلق اکراهی است
دوم- معامله به طور مطلق اکراهی نیست.
سوم - باید بین راه های فرار قائل به تفکیک شد. ؛ بدین معنا که اگر امکان فرار با توجه به توریه در نظر گرفته شود، اکراه بر عمل مورد تهدید صادق است؛ اعم از این که شخص مکره، متمکن از توریه باشد یا نباشد. بنابراین، اگر کسی با فرض امکان توریه معامله‌ای کرد، اکراه صادق است چون عرفاً اکراه وجود دارد.[۲۹۱]
برخی دیگر معتقد به تفصیل بین توریه و غیر آن هستند یعنی بر آنند که فقط با وجود توریه اکراه صادق است .[۲۹۲]
۲-۳- فرا ر وحکم اکراه :
بر فرض عدم اعتبار عجز در معنای اکراه، آیا حکم اکراه اعم از تکلیفی (مثل رفع حرمت و یا وجوب) و وضعی (مثل بطلان و عدم نفوذ) مانند موضوع اکراه، اطلاق دارد؟
برخی معتقدند حکم اکراه، ویژه موردی نیست که مکره عاجز از توریه باشد و برای ادعای خود استناد به عموم حدیث رفع کرده‌اند؛ یعنی در حدیث رفع، اکراه مبتنی بر عدم تمکن از توریه نشده است.[۲۹۳]
ممکن است گفته شود اطلاق حدیث رفع و یا اطلاق شهرتها و معاقد اجماعات حمل بر صورت عجز از توریه (به علت جهل و یا ترس)می شود، در پاسخ باید گفت این احتمال بعید است؛ چراکه حمل بر فرد نادر است (زیرا به طور غالب امکان توریه وجود دارد).[۲۹۴]
اما چنانچه طرق دیگر فرار مانند مسافرت کردن، مخفی شدن و … فراهم باشد، آیا موضوع و حکم اکراه صادق است؟
برخی از فقها در پاسخ به این سؤال چند احتمال مطرح کرده‌اند .و در مقابل عده ای هم پاسخ داده اند .
اول- طرح احتمالات :
۱ ) عجز از غیر توریه هم مانند توریه شرط نیست؛ بنابراین موضوع و حکم اکرا جاری است. کسانی که معتقدند با تمکن از توریه، حکم اکراه جاری می‌شود، دلایلی به شرح زیر مطرح کرده‌اند:[۲۹۵]
یک- اطلاق حدیث رفع: یعنی در حدیث رفع این قید ذکر نشده است که «اگر امکان توریه نباشد، حکم اکراه رفع می‌شود».
دو- اطلاق روایات مطرح شده در مورد طلاق مکره: در این روایات اطلاق مکره مقید به «عدم تمکن از توریه» نشده است.
سه- نصوصی که قسم دروغ را در زمان ترس و اکراه جایز می‌دانند مقید به «عدم تمکن از توریه» نشده اند.[۲۹۶]
چهار- معاقد اجماعات و شهرت فتاوا (که بر گرفته از روایات است)، اطلاق دارد.
پنج - برخی از روایات امکان فرار از اکراه را به غیر توریه پیش‌بینی کرده‌اند و در عین حال همان عمل را اکراهی دانسته‌اند.[۲۹۷]
۲ ) هرچند شواهدی وجود دارد که حاکی از عدم شرط عجز از فرار به غیر توریه است؛ اما انصاف این است که تا راهی غیر از توریه برای رهایی از اکراه وجود داشته باشد، اکراه صدق نکند. چون، اکراه در صورتی است که انگیزه انسان دفع ضرر به علت ترس باشد و کسی که قدرت فرار دارد، عرف نمی‌گوید ضرری متوجه او شده است؛ بلکه ضرر به علت عدم فرار است.[۲۹۸] ممکن است گفته شود فرار از ضرر، مثل مسافرت کردن، یک فرد اکراهی و معامله، فرد دیگر اکراهی است.[۲۹۹]
در پاسخ گفته شده است: «قیاس مورد بحث با مثال پیشین صحیح نیست. فرار از اکراه (مانند سفر) نه به صورت تعیینی و نه تخییری اکراهی نیست؛ بلکه سفر، اکراه را از بین می‌برد و به عبارت دیگر سفر، بدل فرد مکره نیست».[۳۰۰] بنابراین اگر شخص، مکره به عقدی شده باشد اثر حقوقی دارد.
آنچه گذشت در مورد غیر توریه بود، اما گام به گام در مورد توریه هم اجرا می‌شود یعنی با تمکن از توریه هم باید مورد اکراهی نباشد. منتها نمی‌توان این دو مورد را با هم قیاس کرد؛ زیرا، دلیل خاص وجود دارد که عجز از توریه شرط نیست.[۳۰۱] یعنی در مورد توریه باید تعبد کرد و نمی‌توان اطلاقات را حمل بر فرد نادر یعنی عجز از توریه کرد.
به طور خلاصه عجز از فرار، به طور مطلق (اعم از توریه و غیر توریه) شرط صدق اکراه است؛ اما از لحاظ حکمی بین توریه و غیر توریه تفاوت وجود دارد. اگر امکان فرار به غیر توریه باشد و کسی استفاده نکند، حکم اکراه جاری نیست. اما اگر توریه ممکن باشد و مکره توریه نکند و عمل حقوقی انجام دهد، احکام اکراه جاری می‌شود. یعنی برای مثال اگر بیع باشد حسب اختلاف آرا، باطل یا غیر نافذ است؛ و اگر طلاق باشد، باطل است.
۳ ) از لحاظ موضوعی باید بین امکان فرار از طریق توریه و غیر توریه تفاوت قائل شد. با این بیان که در صورت امکان فرار با غیر توریه، موضوع و حکم اکراه جاری نمی‌شود. اما در صورت امکان توریه موضوع و حکم اکراه صادق است.
علت تفکیک، این است که اکثر فقهای شیعه[۳۰۲] معتقدند از شروط اکراه این است که مکره علم و یا حداقل گمان داشته باشد که اگر مورد اکراه را انجام ندهد، ضرر متوجه او می‌شود. به هر حال اکراه مبتنی بر این ملازمه است.[۳۰۳] در نهایت ارشاد به تأمل شده است[۳۰۴].
آنچه گفته شد در مورد اکراه بر محرمات الهی بود (مانند خوردن گوشت میته یا معامله ربوی) و نتیجه این شد که در صدق اکراه، عدم راه فرار شرط است و معیار این است که بین دفع ضرر و انجام عمل اکراهی ملازمه وجود داشته باشد؛ پس با وجود راه فرار اثر تکلیفی و وضعی رفع نمی‌شود.
اما در اکراه بر معاملات، لازم نیست که مانند محرمات الهی عمل اکراهی به حدی برسد که مکره راه فرار نداشته باشد. معیار اکراه در معاملات عدم طیب نفس است. همین که شخص استقلال و آزادی اراده نداشته باشد و به میل خود عقد را منعقد نکند، عمل حقوقی اکراهی است. بنابراین اکراه اثر وسیع‌تری دارد.[۳۰۵]
برای مثال :[۳۰۶]
۱- فردی در محلی در حال عبادت یا مطالعه است؛ دیگری او را مجبور می‌کند که یا از آن محل خارج شود یا چیزی که دارد به او بفروشد. درحالیکه این شخص نشسته است و تمایلی بر خروج ندارد و قدرت دفع ضرر را نیز ندارد؛ اما اگر بیرون رود و مستخدمین را صدا کند مکره فرار می‌کند؛ اما با وجود این، عقد بیع را با کراهت منعقد می‌کند. چنین فردی مکره است و آثار اکراه در مورد بیع او جاری می‌شود.
۲- همان مثال بالا با این تفاوت که مستخدمین در کنار او هستند و به محض اشاره او مکرِه خارج می‌شود. اگر مکرَه معامله کند، آثار اکراه جاری می‌شود؛ زیرا عقلا چنین معامله‌ای را اکراهی می‌دانند.
۳- در همان مثال اگر مکرِه بگوید: یا از این محل بیرون برو یا کار حرامی مثل شرب خمر یا معامله ربوی کن، چنین شخصی مکره نیست چون راه فرار دارد.
تفاوت بین دو مقام (عبادات و معاملات) از برخی روایات معلوم است[۳۰۷]. آنچه رافع اثر معاملات است، اکراه به معنای عدم طیب نفس است؛ هرچند که ضرری متوجه مکره نشود.
اکراه با این معنا، وسیع‌تر از اکراه (مجوز) در محرمات است.[۳۰۸]
بر این نظر، سه ایراد وارد است:[۳۰۹]
(۱) معنای اکراه (وادار کردن دیگری به چیزی که شخص به آن تمایل ندارد با تهدید بر ترک آن) منطبق بر جمیع موارد اکراه است؛ و تفاوتی بین محرمات و معاملات وجود ندارد. بنابراین مجرد مقابله اکراه با اجبار در روایت، دلالت بر تفاوت بین معاملات و محرمات ندارد. نهایت چیزی که برداشت می‌شود این است که:
اکراه رافع اثر معاملات، وسیع‌تر از اجبار مجوز بر محرمات است. بدین مفهوم که در اولی (معاملات) تسامح جایز میباشد.
علاوه بر این، در روایت ذکر نشده که اجبار فقط در محرمات است؛ و تنها این مطلب بیان شدهاست که بین سلطان و اب و زوج و مادر تفاوت است. بنابراین مثالی که آمده (برای تفاوت معاملات و محرمات) درست به نظر نمی‌رسد.
بدیهی است که در اکراه، مکره نباید قادر بر دفع ضرر باشد؛ در مثال مذکور طیب نفس وجود دارد چون بایع می‌تواند با خروج و یاری گرفتن از خدمه از ضرر جلوگیری کند ولی چنین کاری نمی‌کند.
(۲) در روایت مذکور بین دو مورد تفاوتی وجود ندارد. در صورتی که مکرَه خواست پدر، مادر و یا زوجه را انجام ندهد، گاهی باعث اضطراب فکر و اختلال در خانواده می‌شود و این خود ضرر است. بنابراین روایت در مقام بیان صدق اکراه بدون ضرر نیست.
(۳) از لحاظ سند روایت محکم نیست. راوی مجهول یا ضعیف میباشد.
دوم- بررسی احتمالات :
یک- استناد به این دلایل زمانی صحیح است که موضوع احراز شود؛ یعنی اکراه محقق شود و معلوم است که با امکان فرار چه با توریه و چه غیر توریه اکراه وجود ندارد. به نظر می‌رسد تفاوتی بین راه فرار از طریق توریه با غیر توریه وجود ندارد . همانطور که می‌توان ضرر را با غیر توریه دفع کرد با توریه نیز می‌توان از پوشش اکراه خارج شد.
در صورتی که معیار معامله اکراهی، عدم طیب نفس باشد، با تمکن از توریه (و غیر توریه) طیب نفس وجود دارد و با فرض طیب نفس، معامله اکراهی نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




نمودار ۳-۱۲ مقایسه میانگین غلظت آنزیم آلکالن فسفاتاز (ALP)
داده ها به صورت S.E±Mean نشان داده شده است. در نمودار فوق افزایش معنی داری در میانگین غلظت آنزیم آلکالن فسفاتاز (ALP)در گروه های دریافت کننده استامینوفن و استامینوفن+ آرتیشو mg/kg 800 و۶۰۰ نسبت به گروه کنترل وجود دارد همچنین کاهش معنی داری بین میانگین غلظت آنزیم ALP در گروه دریافت کننده استامینوفن+ آرتیشو mg/k1000 نسبت به گروه دریافت کننده استامینوفن وجود دارد به طوری که علامت * نشان دهنده تفاوت معنی دار نسبت به گروه کنترل و علامت # نشان دهنده تفاوت معنی دار نسبت به گروه استامینوفن می باشد.
فصل چهارم
بحث و نتیجه‌گیری
استامینوفن پرمصرف ترین داروی ضد درد و تب است که به آسانی و بدون نسخه پزشک در دسترس عموم قرار دارد. بنابراین احتمال مسمومیت با آن زیاد است(۶۰) این دارو از دهه ۱۹۵۰ به عنوان یک داروی ضد درد و تب در مصرف جهانی حضور پیدا کرد ولی اثرات سوء ناشی از مصرف بیش از حد آن تا سال ۱۹۶۶ ناشناخته بود(۶۷) مسمومیت ناشی از استامینوفن معمولا با کسالت، استفراغ، اسهال و گاهی شوک شروع شده و در عرض چند روز به زردی (در مصارف بیش از حد)، نارسایی کبدی و در مواردی به آسیب همزمان میوکارد و کلیه منجر خواهد شد(۶۷).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
از ابتدای تاریخ منبع اصلی درمان بیماران، گیاهان دارویی بوده است. پیشرفت علم شیمی و ساخت داروهای شیمیایی در قرن اخیر و دوران معاصر، موجب شد برای مدتی پزشکان و بیماران، از این منابع دور شوند. بخاطر عوارض جانبی زیاد داروهای شیمیایی، استقبال مجدد مردم و پزشکان به گیاهان دارویی در سال های اخیر را موجب شده است. در پژوهش های متعدد مشخص شده که ارتباط تنگاتنگی بین مصرف میوه و سبزی و کاهش ابتلا به بیماری های قلبی، عروقی، دیابت، پیری و سرطان وجود دارد (۷۰).
بر همین اساس استفاده از گیاهان دارویی پیوسته مورد توجه بوده است و از آنجایی که کبد یکی از ارگان‌های کلیدی در اعمال متابولیکی و ترشحی است و باید مخلوط مناسبی را از گردش خون برای تمام اعضاء فراهم سازد و همچنین خارج کردن تمام سموم از بدن نیز بر عهده کبد می باشد، همواره با مواد سمی و متابولیت های فراوانی مواجه هست و اختلالاتی که در کبد ممکن است پیش آید فراوان و متنوع است و در حال حاضر، تعداد داروهای شیمیایی که برای درمان اختلالات کبدی استفاده می شوند بسیار کم هستند که عوارض زیادی نیز از خود برجای می گذارند. لذا این موضوع بر اهمیت استفاده از گیاهان دارویی در درمان کبد می افزاید (۱۶). یکی از مهمترین منابع آنتی اکسیدان های طبیعی، ترکیبات فنلی موجود درگیاهان می باشند. ترکیبات فنلی یا پلی فنلی که به طور گسترده در گیاهان وجود دارند، بالغ بر ۸۰۰۰ نوع گزارش شده است (۲۶،۳۸).این ترکیبات دارای خاصیت ضد اکسیدانی، ضد التهابی، ضد ترومبوز، ضد میکروبی، ضد آلرژی و دارای پتانسیل محافظت قلبی و گشاد کنندگی عروق می‌باشند(۲۶،۳۰،۸۵).
از آن جایی که در کشورمان عوامل دارویی محافظت کننده کبدی کمتری در دسترس بوده و از طرفی بیمارهای کبدی ناشی از عواملی همچون هپاتیت ویروسی و داروها تا حدی شایع است، لازم است داروهای گیاهی موجود در کشور که به طریق سنتی برای این موارد مصرف می شوند بررسی گردند . با توجه به شواهدی که وجود دارد چه از نظر طب عامه وچه از نظر مقالات علمی در این زمینه، کنگر فرنگی سنتز کلسترول را در سلول های کبد مهار و همچنین کبد را از صدمات سموم شیمیایی حفاظت می کند(۴۷،۶۶). در اروپا برگ های کنگر فرنگی به عنوان یک داروی مدر به منظور تحریک ترشح صفرا از کبد استفاده می شود در اوایل قرن بیستم دانشمندان فرانسوی از این گیاه به عنوان محرک کبد و صفرا نام بردند. محققین ایتالیایی از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ ترکیب سینارین(ماده موثره کنگرفرنگی) را به عنوان محرک کبد و مثانه و کاهش غلظت کلسترول خون به بیماران تجویز می کردند(۳۷،۶۴) مطالعه بر روی حیوانات آزمایشگاهی نشان داده است که برگ کنگر فرنگی کبد را از صدمات مواد شیمیایی حفاظت
می کند(۶۶،۴۷).
در مطالعه ی حاضر افزایش معنی داری در میانگین غلظت آنزیم های ALT و AST و ALP در گروه دریافت کننده استامینوفن نسبت به گروه کنترل سالم مشاهده شد. مطالعات نشان می دهد که استامینوفن هنگامی که در مقادیر زیاد به قصد خودکشی یا به طور تصادفی توسط کودکان مصرف شود باعث نکروز شدید مرکز لوبولی در کبد می گردد. دریافت ۱۰ تا ۱۵ گرم از این دارو شواهد بالینی آسیب کبدی را آشکار می کند استامینوفن در کبد توسط آنزیم سیتوکروم P450 به یک متابولیت سمی به نام ان-استیل-پارابنزوکینون ایمین (N-Acetyle-P-benzo Quinoneimine (NAPQI)) تبدیل می گردد این متابولیت با اتصال به گلوتاتیون به اسید مرکاپتوریک محلول در آب تبدیل شده و از طریق کلیه دفع می شود. NAPQI به علت خاصیت نوکلئوفیلیک به عنوان یک اکسید کننده قوی عمل می کند و قادر است باعث پراکسیداسیون لیپیدها، آسیب به ماکرومولکول ها و اختلال در عملکرد میتوکندری ها و افزایش نفوذپذیری غشا گردد(۸۹) مطالعات انجام گرفته حاکی از اثرات سمی استامینوفن در انسان و حیوانات آزمایشگاهی در مصارف بیش از حد آن می باشد(۶۰) بنابراین علت افزایش آنزیم های فوق تخریب هپاتوسیت ها توسط دوز بالای استامینوفن و نشت این آنزیم ها به درون خون می باشد.
در مواردی که مقادیر زیادی از این دارو مصرف شود تولید بیش از حد متابولیت های سمی، سبب تمام شدن گلوتاتیون های در دسترس می شود و موجب نکروز می گردد(۸۷) مکانیسم نکروز کبدی ناشی از تشکیل NAPQI ، تمام شدن ذخایر گلوتاتیون و پیوند کووالان NAPQI با پروتئین های سلولی به درستی شناخته نشده است(۳۴) با این وجود مطالعات اخیر نشان می دهد که ماکروفاژها در پاسخ به آسیب بافتی، فعال شده و میانجی های سمی آزاد می کنند از جمله میانجی های سمی و بسیار فعال می توان به فاکتور نکروز دهنده تومور الفا و اینترلوکین۱ و اکسید نیتریک اشاره کرد(۷۸). ماکروفاژها در واقع همان سلول های کوپفر کبد است که در سینوزوئید های کبدی قرار دارد مطالعات نشان می دهند که تجمع این سلول ها و ترشح میانجی های سمی در مناطقی که هنوز نکروز نشده اند، در ایجاد سمیت کبدی نقش داشته و در واقع باعث تشدید نکروز کبدی می گردند(۵).
Cekmen و همکاران در سال۲۰۰۹ نشان دادند که مصرف استامینوفن در موش های صحرایی، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز را کاهش می دهد و همچنین همزمان با آن فعالیت آنزیم کاتالاز، که در حذف پراکسیدهیدروژن شرکت می نماید را کاهش می دهد(۴۰) نتایج حاصل از مطالعات yousef و همکاران در سال ۲۰۱۰ و Ahmida در سال ۲۰۱۲ تاکیدی بر ایجاد استرس اکسیداتیو و کاهش فعالیت این آنزیم ها در زمان تجویز استامینوفن به شکل حاد دارد(۲۵،۱۰۱).
مطالعات نشان داده است که دوز های حاد مواد سمی و برخی از داروها مانند استامینوفن یا مصرف طولانی مدت بعضی از مواد و داروها می تواند موجب تولید مقادیر بالایی از رادیکال های فعال شود که این رادیکال ها قادرند بر سیستم آنتی اکسیدانی غلبه نمایند و موجب آسیب های کبدی شوند که با نتایج این تحقیق همخوانی دارد (۴).
در مقابل تمام اثرات سمی و مخرب داروهایی مانند استامینوفن، ترکیباتی یافت می شوند که می تواند تا حدی مسمومیت های ناشی از سوء مصرف چنین ترکیباتی را مهار کنند. از جمله این ترکیبات ، مواد موثره عصاره های گیاهی می باشند. طی دهه ی اخیر تعداد زیادی از محصولات طبیعی و ترکیبات غذایی به عنوان محافظ کبدی مورد بررسی قرار گرفته اند مطالعات اخیر نشان داده اند که فاکتورهای غذایی نقش مهمی را در بالا بردن توانایی بدن برای سم زدایی مواد شیمیایی و داروها ایفا می نمایند(۸۳).
مطالعات نشان میدهند که فلاونوئید ها و ترکیبات فنولیک در گیاهان دارای اثرات بیولوژیکی متعددی از جمله خواص آنتی اکسیدانی، مهار کننده رادیکال های آزاد و اثرات ضد التهابی می باشند(۲۹) بنابراین گرایش به طب سنتی و داروهای گیاهی در سال های اخیر رواج یافته است(۸۱).
در این تحقیق برای بررسی بیوشیمیایی عملکرد کبد از آنزیم های آلانین آمینو ترانسفراز و آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکالن فسفاتاز سرمی استفاده شده است این آنزیم ها به طور طبیعی در سلول های کبدی وجود دارند و هنگام آسیب، این سلول ها به علت اختلال در غشای پلاسمایی و یا متلاشی شدن آن ها به درون خون تخلیه شده و باعث افزایش سطوح سرمی این آنزیم ها می شوند(۳۲). بنابراین افزایش غلظت این آنزیم معیار مناسبی برای ارزیابی میزان آسیب کبدی به شمار می رود.
در مطالعه ی حاضر کاهش معنی داری در میانگین غلظت آنزیمALT وAST در گروه تجربی ۲،۳ و ۴(گروه دریافت کننده استامینوفن + عصاره با دوز mg/kg 800 و ۱۰۰۰ و گروه دریافت کننده عصاره با دوز mg/kg1000) نسبت به گروه دریافت کننده استامینوفن وجود دارد اما تفاوت معنی داری در بین گروه دریافت کننده دوز mg/kg 600 از عصاره گیاه آرتیشو با گروه دریافت کننده استامینوفن وجود ندارد همچنین در میانگین غلظت آنزیم آلکالن فسفاتاز (ALP) کاهش معنی داری فقط در گروه های تجربی ۳ و ۴ (گروه دریافت کننده استامینوفن + عصاره با دوز mg/kg 1000 و گروهی که فقط عصاره با دوز mg/kg1000را دریافت کردند)در سطح (۰۰۱/۰P≤) نسبت به گروه دریافت کننده استامینوفن وجود دارد.
مطالعات نشان داده است که اسیدهای آلی و مشتقات کافئیک اسید مانند کلروژنیک اسید، نئوکلروژنیک اسید، کریپتوکلروژنیک اسید و سینارین ، اسیدهای آلی به ویژه اسید الکل ها از جمله ترکیبات موجود در آرتیشو می باشند که بنا به نظر برخی از متخصصین عمده ای از آثار فارماکولوژیک این گیاه را سبب
می شود (۱۳).
فلاونوئیدهای موجود در گیاه آرتیشو از جمله دی هیدروسیناروپیکرین و سیناراتریول می باشند که تحقیقات نشان داده است که ترکیبات این گیاه دارای اثرات محافظتی بر آسیب ناشی از مواد زیان بخش بر روی کبد می باشد. بر اساس این مطالعات سینارین تنها ترکیبی است که فعالیت محافظت کنندگی سلولی و کبدی برجسته ای از خود نشان داده است اثرات آنتی اکسیدانی این گیاه در محیط کشت نشانگر اثر محافظت کنندگی شدید عصاره این گیاه در مقابل اثر اکسیدکنندگی برخی از واسطه های التهابی در عروق خونی می باشد به طوری که خاصیت آنتی اکسیدانی این عصاره مانع پراکسیداسیون چربی در کبد گردیده و در نتیجه از انبار شدن چربی در سلول های کبدی جلوگیری می کند به همین ترتیب این گیاه ذخایر چربی کبد و بافت ها را کاهش می دهد. عصاره کنگر فرنگی و یا مشتقات اسید کافئیک دارای اثرات افزایش ترشح و دفع صفرا می باشد که تحقیقات نشان داده است که اسید کافئیک به همان اندازه سینارین موثر بوده و مسئول این خاصیت می باشد(۱۳).
آرتیشو شامل سینارین و دیگر ترکیبات فلاونوئیدی و پلی فنلی با خواص آنتی اکسیدانی و اثرات حفاظت کبدی می باشد (۷۴،۹۷) مطالعات قبلی نشان می دهد که اثرات محافظت کبدی گیاه آرتیشو ناشی از محتوای کلروژنیک اسید و سینارین می باشد(۴۷).
آرتیشو با دارا بودن مواد مختلف با ماهیت آنتی اکسیدانتی موجب کاهش پراکسیداسیون لیپیدی می گردد و سطح پارامترهای مربوطه را کاهش می دهد(۳۱،۴۴).
لذا بخشی از اثرات سودمند این گیاه در تحقیق حاضر را می توان به کاهش دادن پراکسیداسیون لیپیدی و استرس اکسیداتیو نسبت داد که این با نتایج تحقیقات قبلی در مورد اثرات سودمند این گیاه تا حدودی همخوانی دارد(۴۴،۷۵). از طرف دیگر بخشی از اثرات مشاهده شده مصرف این گیاه در بررسی حاضر را می توان به درصد بالای پلی فنل ها با خواص محافظت کننده نسبت داد(۸۶) در مطالعه ای که توسط Gamal el-din و همکاران در سال ۲۰۰۳ انجام شد مشخص گردید که تجویز صمغ عربی دارای اثرات حفاظت کبدی می باشد و افزایش ترانس آمینازهای سرمی ناشی از استامینوفن را به طور معنی داری کاهش می دهد(۴۶).
در مطالعه ای مشخص شده است که عصاره ریشه گیاه موتان می تواند از آسیب سلولی توسط دوز توکسیک استامینوفن جلوگیری به عمل آورد. مطالعات نشان داد که این اثر رفع مسمومیتی عصاره ریشه موتان ناشی از جلوگیری از تخلیه ذخایر گلوتاتیون توسط استامینوفن و مهار فعالیت هیدروکسیلازهای وابسته به سیتوکروم P450 سلول های کبدی است بنابراین در این تحقیق با توجه به اثرات قوی، مهار اثر سمی استامینوفن توسط عصاره گیاه آرتیشو در دوز های بالا میتوان عنوان کرد که احتمالا این اثر مربوط به ترکیبات آنتی اکسیدانی پلی فنلی و فلاونوئید، آلکالوئیدها، گلوکوزیدها و استرول های موجود در عصاره گیاه آرتیشو می باشد که قادر به افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی سلول ها می باشد.
علاوه بر این، در رابطه با عصاره گیاهان دارویی دیگر در پیشگیری از آسیب های کبدی اثبات شده که بذر گیاه خار مریم که حاوی فلاونوئیدهای سیلی بین، سیلی کریستین، سیلی دیانین و ایزوسیلی بین است دارای اثر مهاری بر روی سیستم سم زدایی سیتوکروم P450 است که می تواند از متابولیسم ترکیبات سمی مانند تیواستامید، استامینوفن و تتراکلرید کربن جلوگیری کند که با نتایج تحقیق حاضر همخوانی دارد(۹۵).
همچنین اثر تعدادی از گیاهان دارویی به عنوان محافظ کبدی بررسی و مورد تایید قرارگرفته اند که در بین آنها می توان به رازیانه (Feniculum vulgare)، تاجریزی(Solanum nigrum)، زنیان (Carum copticum) و هلیله(Terminalia chebula) اشاره کرد که اثر حفاظتی در این گیاهان به وجود گلیکوزید، فلاونوئید، تریترپن و فنول آنها نسبت داده شده است(۲۳،۵۴).
در مطالعه ای مشخص شده است که عصاره گیاه زردچوبه با افزایش ذخایر گلوتاتیون کبدی و غیر فعال کردن متابولیت های سمی حاصل از استامینوفن سبب بالا بردن ظرفیت سم زدایی کبد می شود(۷۱).
نتایج تحقیقات متعدد نشان داده اند که غیر فعال کردن ماکروفاژها توسط دکستران سولفات و گادولنیوم منجر به کاهش سمیت استامینوفن بر روی کبد موش می گردد(۴۸،۶۹)
در مطالعه‌ای که توسط خرسندی و همکاران در سال ۱۳۸۹ بر روی اثر عصاره‌ی چای سبز (Camellia sinensis L) بر مسمومیت حاد کبدی ناشی از استامینوفن در موش سوری انجام داد مشخص گردید که سطوح سرمی آنزیم های ALT وAST در گروه آزمایش نسبت به گروه استامینوفن کاهش معنی داری پیدا کرده است به طوری که در مطالعات هیستوپاتولوژیک نیز نکروز کبدی، احتقان گلبول های قرمز و تجمع سلول های التهابی در گروه آزمایش نسبت به گروه استامینوفن کاهش نشان داد همچنین در پژوهش های دیگر نیز اثرات محافظت کبدی چای سبز به اثبات رسیده است(۵) در مطالعه ای که توسط Sai و همکاران در سال ۱۹۹۸ انجام شد مشخص گردید که عصاره چای سبز می تواند مسمومیت کبدی ناشی از نیتروپروپان را کاهش دهد(۸۴). در پژوهشی که توسط Sugiyama و همکارانش در سال ۱۹۹۹ انجام شد مشخص گردید که عصاره این گیاه مسمومیت کبدی ناشی از بتا-د-گالاکتوزآمین را بهبود
می بخشد(۹۰). Xu و همکاران در سال ۲۰۰۷ نیز نشان دادند که تجویز چای سبز باعث مهار پارامترهای بیوشیمیایی و تغییرات هیستوپاتولوژیکی ناشی از میکرومایسین می شود(۹۹). که همگی این خواص به دلیل اثرات آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنولی می باشد(۹۱)از طرفی تجویز عصاره چای سبز سبب افزایش غلظت گلوتاتیون می شود(۲۸).
مطالعاتی که توسط shin و Gregory(88) در سال ۲۰۰۵ و Muto و همکاران در سال ۲۰۰۱ (۷۷)انجام شد مشخص گردید که چای سبز سبب مهار بیان سیتوکروم p450 می شود به عبارتی چای سبز با کاهش سیتوکروم p450 از تشکیل متابولیت سمی استامینوفن در کبد جلوگیری کرده و از طرفی با افزایش غلظت گلوتاتیون باعث افزایش ظرفیت سم زدایی کبد می شود بنابراین یکی از مکانیسم های احتمالی که برای عصاره گیاه آرتیشو میتوان در نظر گرفت مورد فوق می باشد.
نتیجه گیری
نتایج این پژوهش نشان داد که مصرف عصاره گیاه آرتیشو در دوز های بالا دارای اثرات حفاظتی بر کبد می باشد به طوری که سبب بهبود عوارض ناشی از استرس اکسیداتیو حاصل از استامینوفن، می شود بنابراین می تواند بر آنزیم های کبدی موثر باشد و سبب تعدیل آنها گردد.
پیشنهادها
مطالعه ی اثرات عصاره گیاه آرتیشو در مسمومیت کبدی ناشی از استامینوفن بر بافت کبد در موش های صحرایی
مطالعه ی اثرات عصاره گیاه آرتیشو بر میزان گلوتاتیون-s-ترانسفراز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز در مسمومیت کبدی ناشی از استامینوفن در موش های صحرایی
مطالعه ی اثرات عصاره گیاه آرتیشو بر بیان ژن های گلوتاتیون-s-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




در رابطه ۲-۹۵ و ۲-۹۶  و  ثابت های اختیاری هستند و بنابراین  و α با انبساط سریع از طریق هر دوره ی تورم با قاعده ی توانی به مقدار ثابت نزدیک می شوند. بایستی نشان دهیم که  در معادله فریدمن بسیار ناچیز است  .
پایان نامه - مقاله - پروژه

و از آنجایی که  پس  در معادله فریدمن بسیار ناچیز است. از طرف دیگر بایستی بررسی کنیم که جواب بدست آمده برای  ، معادله ی بقای انرژی (۳-۹۴) را برآورد می کند.
دوباره بایستی بررسی کنیم که  تقریب خوبی باشد.

این نشان می دهد هنگامیکه  می رود فرض  تقریب خوبی برای جهان تورمی است. همین رفتار می توان برای یک میدان کوانت اسنس[۱۳] نیز می توان نشان داد. در این حالت افزایش ثابت ساختار ریز همانند دوره ی ثابت کیهانشناسی، خمیدگی و گاز کامل بحث شده در بالا، به سرعت متوقف می شود  .

۳-۷ مراحل اولیه ی عالم[۱۴]

هنگامی که  میل می کند انتظار داریم مانند نظریه ی برنز - دیک  با وضعیتی روبرو شویم که انرژی جنبشی  بر تحول  غالب می شود. این گفته معادل این است که حل معادلات ۳-۲۴ و ۳-۳۱ به حل خلأ نزدیک می شود یعنی هنگامیکه  میل می کند  است. و  ثابت کیهانشناسی را نیز معادل صفر می گیریم چون موارد  و  در بالا بررسی شد و برای آنها جواب به دست آمد  .

از معادله ی۱-۱۰۰داریم:

با جایگذاری معادله ی ۳-۱۰۲ در معادله ی۳-۱۰۱ بدست می آوریم:

از حل معادله ی ۳-۱۰۳ داریم:

اگر از معادله ی ۳-۱۰۴ نسبت به زمان مشتق گرفته و در معادله ی ۲-۱۰۰ قرار دهیم داریم:

حال به بررسی ثابت ساختار ریز در مراحل اولیه ی عالم می پردازیم:

رابطه ۳-۱۰۸نشان می دهد که در مراحل اولیه ی عالم، ثابت ساختار ریز با یک قاعده ی توانی با افزایش زمان کیهانی افزایش می یابد.
دوباره بایستی بررسی کنیم که  برای مراحل اولیه ی عالم تقریب مناسبی باشد.

پس فرض  تقریب مناسبی برای مراحل اولیه ی عالم می باشد. عبارت های چگالی تابشی و ماده کندتر از  و  هنگامی که  میل می کند کاهش می یابند آنها در نهایت بر تقریب خلأ غالب می شوند. این نتایج با نتایج نظریه ی برنز-دیک یکسان است یعنی در نظریه ی برنز-دیک هنگامیکه  میل مکند انتظار داریم که حل معادله های کیهانشناسی به حل خلأ نزدیک شوند و در زمان های پایانی حل معادله های کیهانشناسی به حل های بحث شده در بالا نزدیک شوند  .

فصل چهارم

 

بحث و نتیجه گیری و مشاهدات

 

۴-۱ بحث و بررسی نتایج مراحل پنج گانه ی فصل سوم

۱) در نزدیک تکینگی قسمت انرژی جنبشی میدان نرده ای  غالب است، عالم رفتاری همانند جهان فریدمنی در نسبیت عام را دارد و شامل یک میدان نرده ای بدون جرم یا یک گاز کامل با فاکتور مقیاس  را دارد. طی این فاز خلأ ثابت ساختار ریز با قاعده ی توانی در زمان افزایش می یابد  .

۲) در عصر سلطه ی تابش ثابت ساختار ریز به حل ویژه و تقریبی  نزدیک می شود البته اگر مقدار اولیه ی α بیشتر از حل ویژه باشد مدت زمان طولانی تری ثابت ساختار ریز ثابت می ماند (شکل ۳-۲)به طوری که ممکن است عالم تحت سلطه ی غبار در آید اما α هنوز ثابت باشد  .
۳) پس از سلطه ی غبار α به آرامی به حل تقریبی زیر نزدیک می شود

اگر عالم دارای خمیدگی صفر و ثابت کیهانشناسی نیز نداشته باشیم در این صورت α به حل تقریبی  نزدیک می شود  .
۴) در صورتی که عالم باز باشد یعنی دارای خمیدگی منفی باشد افزایش α به پایان می رسد، اگر عالم تحت سلطه ی یک خمیدگی فضایی مثبت باشد جهان پس از رسیدن به یک انبساط بیشینه در نهایت در هم فرو می ریزد. البته تا زمانی که شاره ای وجود نداشته باشد که شرایط قوی انرژی را نقض کند  .
۵)در صورتیکه ثابت کیهانشناسی مثبتی وجود داشته باشد، هنگامیکه که ثابت کیهانشناسی شروع به شتاب[۱۵] دادن جهان می کند، تغییرات ثابت ساختار ریز متوقف می شود. همین شرایط می تواند در صورت وجود یک گاز کامل بدون جرم[۱۶] با معادله ی حالت  نیز بدست آید.
برای بدست آوردن یک تصویر کلی و واقعی بهتر است این مراحل و اجزاء بحث شده در بالارا به هم ربط دهیم. برای داشتن یک تقریب خوب از زمان خلأ تا زمان پلانک داریم  :

یعنی در عصر خلأ ثابت ساختار ریز با قاعده ی توانی در زمان افزایش می یابد. در عصر تابش ثابت ساختار ریز ثابت است تا هنگامیکه زمان رشد شروع شود در این صورت ثابت ساختار ریز به صورت  افزایش می یابد تا رسیدن به زمان  یعنی زمانیکه عصر تابش به پایان می رسد و عصر غبار شروع می شود، در عصر غبار ثابت ساختار ریز به صورت قاعده ی لگاریتمی  با زمان تغییر می کند. هنگامی عصر خمیدگی یا ثابت کیهانشناسی شروع شود (  یا  ) بعد از آن تا زمان حال  α ثابت می ماند. اگر مراحل تحول α را کنار هم قرار دهیم می توانیم رابطه فشرده برای  بر حسب  بدست آوریم  .

که در اینجا فرمول لگاریتمی را بر حسب یکای پلانک بیان کرده ایم.
اما هنگامی که عالم تخت و ثابت کیهانشاسی مثبت باشد رابطه به صورت زیردر می آید

در این رابطه  به جای  نشسته است.
در عصر تابش ما دو مرحله را بررسی می کنیم یک قسمت که  و یک قسمت هنگامی که زمان رشد از طریق عصر تابش به به عصرخلأ  مربوط می شود.
به عنوان نمونه اگر

در مورد اول برای تحول ثابت ساختار ریز در عصر تابش داریم :
برای مورد دوم یعنی  داریم :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]




در مقابل شدن که عدالت کیفری جهت مجازات مجرم در نظر گرفته است مکتب ترمیمی نظرش بر بازد توانی فرد مجرم و همراهی او در جامعه می باشد و این تئوری را در نظر می گیرد که اگر قرار باشد که به افراد کمک نشود و در بعضی موارد به دیده اغماض نگریسته نشود باید نیمی از مردم جامعه راهی زندان شوند.
در عدالت ترمیمی بزهکار از نتایج عمل مجرمانه ی خود، بویژه خسارت های روانی- عاطفی که ایجاد کرده است، مطلع می شود و در رفع و ترمیم آن داوطلبانه شرکت می کند. بزه دیده از انگیزه ی عمل بزهکار و تحول فکری وی بعد از جرم آگاهی پیدا می کند و بدین ترتیب، طرفین حقایق را فارغ از فشار و الزام عدالت کیفری و عواقب آن، بیان می کنند و با رسیدن به راه حل ترمیمی مرض الطرفینی، در واقع با هم آشتی می کنند. این مصالحه و سازش در نهایت، زمینه ندامت و اصلاح بزهکار و بازپذیری اجتماعی او را مساعد می کند و بدین ترتیب، از تکرار جرم نیز پیشگیری می کند. عدالت ترمیمی آگاهی از محدودیت ها و تأثیرهای جانبی منفی مجازات را افزایش داده و تحمل آن از سوی وی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی واقعی نیست. مسئولیت پذیری و پاسخگویی، مستلزم رودررو شدن با آنچه فرد انجام داده است می باشد. این، بدان معنی است که بزهکاران باید تشویق شوند تا تأثیر زیانبار عمل مجرمانه ی خود بر بزه دیده را درک کنند و به منظور اصلاح امور تا جایی که امکان پذیر است گام هایی بردارند. از دیدگاه عدالت ترمیمی، اگر ما از بزهکاران انتظار داریم که مسئولیت های خویش را نسبت به جرم ارتکابی بپذیرند، رفتار خود را تغییر دهند و عضوی مفید در اجتماع باشند، نیازهای آنان را نیز باید مورد توجه قرار دهیم. بزهکاران باید از سوی اعضای جامعه به منظور ادغام و باز سازگاری اجتماعی تشویق و حمایت شوند و فرصت ها و امکانات لازم به منظور اصلاح و بازپذیری اجتماعی در اختیار بزهکاران گذاشته شود. بدین ترتیب، اگر بنابر رویکرد ترمیمی، جرم اصولاً ناظر به ایراد صدمه و زیان است، پاسخگویی بزهکار به این معنی است که او باید تشویق شود که آن ضرر و زیان را به عنوان نتیجه ی اعمال خود درک کند. بزهکاران باید به پیامدها و عواقب رفتار خود پی ببرند. بزهکاران تا حد امکان، مسئول اصلاح امور و درست کردن آنچه تخریب کرده اند، هم به طور دقیق و هم به طور نمادین هستند.
به عبارت دیگر، عدالت ترمیمی مستلزم آن است که بزهکار را با پاسخگوی اعمال ارتکابی وی قرار دهیم تا نسبت به جبران ضرر و زیان وارده به بزه دیده و اصلاح امور اقدام کند. پس از این که بزه دیده، بزهکار و جامعه در خلال فرایند عدالت ترمیمی به تراضی رسیدند، بزهکار فرصت و مجالی مناسب می یابد که شیوه های رفتار صحیح اجتماعی و سازگاری با اجتماع را بیاموزد، بازپذیری اجتماعی بزهکار همراه با احساس ندامت و پشیمانی وی در طی فرایند ترمیمی تحقق می یابد و بزهکار را برخلاف نظام عدال کیفری سنتی، به طور فعال و مولد وارد صحنه ی اجتماع می کند. عدالت ترمیمی، واکنش علیه بزهکار را در مرحله ی ابتدایی رسیدگی های کیفری ترجیح داده و مداخله را در تمام مرحله های پیش از بزهکاری، مشرف به بزهکاری و شروع تا خاتمه ی دادرسی و اجرای احکام توصیه می کند. پاسخ و واکنش پیش گفته، همراه با حداکثر همکاری و مشارکت فعالانه ی بزهکار و حداقل، اعمال خشونت علیه وی صورت می گیرد. بعد از اعمال فرایند عدالت ترمیمی، نقش و مشارکت اعضای جامعه نسبت به بزهکار و بزهکاری به اتمام نمی رسد، بلکه اقدام های حمایتی جامعه و مسئولیت پیگیری مداوم نتایج فرایند عدالت ترمیمی ادامه می یابد. این امر، حسن اعتماد و اطمینان بزهکار را به جامعه و نهادهای آن افزایش می دهد و از این رهگذر، درآیند. مسئولیت پذیری آگاهانه و تلاش برای جبران خطاها و اشتباهات گذشته در بزهکار تقویت و تشویق می شود و روابط اجتماعی صدمه دیده، صمیمیت های از دست رفته، توان و امکانات به هدر رفته، نوسازی می شوند. بنابر اصل هفتم قطعنامه ی سازمان ملل با عنوان «اصول بنیادی در امور استفاده از برنامه های عدالت ترمیمی»، فرایند ترمیمی زمانی قابل اعمال است که بزهکار نیز آزادانه و داوطلبانه به آن متوسل شود، به طوری که در جریان فرایند هر لحظه که بخواهد از آن خارج شده و به عدالت کیفری سنتی رجوع کند. همچنین، اعمال فرایند ترمیمی بویژه نسبت به بزهکار باید شامل تعهدات و تکالیف معقول و متناسب برای او باشد بدین سان، اصل تناسب جرم و مجازات معمول در عدالت کیفری باید به نوعی در فرایند انعطاف پذیر ترمیمی نیز رعایت شود همچنین، طبق اصل هشتم، شرکت بزهکار در فرایند ترمیمی نباید دلیل بر اقرار او به محرمیت خود تلقی شود و بنابراین، در فرایند قضایی کیفری علیه وی مورد استفاده قرار گیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به هرحال، در صورت عدم دستیابی طرفین به تفاهمی ترمیمی و یا در صورت عدم انجام تعهد و توافق حاصله در جریان فرایند ترمیمی، پرونده به فرایند قضایی کیفری ارجاع خواهد شد. در این صورت، دادگاه نباید عدم انجام تعهد و توافق از سوی بزهکار را به لحاظ پیشداوری دلیلی برای صدور حکم کیفری شدیدتر تلقی کند. فرایند ترمیمی، حسن مسئولیت بزهکاران را برمی انگیزد و فرصت هایی عملی را برای اصلاح آنان و بازسازگاری و بازپروری بزهکاران ایجاد می کند. در نظام عدالت ترمیمی، وضعیت بزهکاران بهبود یافته و معقول تر شده است. آنان به جای تحمل درد و رنج ناشی از مجازات به همراه تمامی عواقب حاشیه ای و مضر آن، به طور مؤثر نه تنها در ترمیم صدمه های وارد شده، سهیم شده و مداخله می کنند. بدین ترتیب، بزهکار در فرآیندن ترمیمی دارای نقشی فعال و اساسی می شود. داشتن تأثیر پیشگیرنده، بویژه در مورد پیشگیری از تکرار جرم و پیشگیری ویژه در مورد احساس ندامت و عبرت آموزی و مسئولیت پذیری بزهکار نیز یکی از مثبت ترین نتایج اعمال فرایند ترمیمی است. حصول چنین نتیجه ای از رهگذر روبرو شدن بزهکاران با عواقب و پیامدهای جرم ارتکابی شان ممکن می شود. همچنین، بازسازی و یکپارچه سازی مجدد بزهکار با جامعه، تأثیراتی مهم را در مورد پیشگیری خاص و تحت کنترل درآوردن مجدد جرم، در برداشته است. در نظام عدالت کیفری سنتی، این ایده مطرح است که بزه دیدگان ممکن است به عنوان یکی از پیامدها و عواقبی که جرم ارتکابی برای بزهکار، از رهگذر اعمال مجازات نسبت به وی، احساس رضایت خاطر کنند. در عدالت کیفری ادعا می شود که رنجی که بزهکاران متحمل می شوند، رکن ضروری مجازاتی است که آنان مستحق آنند. ولی، به رغم حامیان عدالت ترمیمی، ارائه تفاسیری از کیفر، مبنی بر آن که اعمال رنج بیشتر به بزهکار ممکن است زیان های ناشی از ارتکاب جرم را خنثی کند و یا کیفر اخطاری از سوی جامعه است، از رهگذر تحمیل درد و رنج بر بزهکار، کیفر را از رو به اضمحلال رفتن، نجات نمی دهد.
در الگوی ترمیمی، کیفر به معنای اعاده ی وضع سابق و ترمیم روابط مخدوش شده به دنبال وقوع جرم تعبیر می شود و این همان چیزی است که بزه دیدگان و سایر وابستگان آنان که به نوعی از جرم ارتکابی متضرر شده اند، در وهله ی نخست، به منظور جبران خسارت های وارده ی ناشی از جرم، از بزهکار انتظار دارند. مفاهیم جرم از سوی بزهکار، به فراموشی سپردن آثار مخرب جرم از سوی بزه دیده و در نهایت، حصول سازش و مصالحه بین طرفین درگیر در جرم که در نظام عدالت ترمیمی مطرح می شوند، ممکن است با ذکر نمونه ای از زندگی روزمره روشن شوند. برای نمونه، تعارضی بین دو نفر در میان دیگران در می گیرد، عصبانیت بالا می گیرد و پس از رد و بدل شدن سخنان زننده، یکی از آنان ضربه ای به صورت دیگری می زند. بزه دیده و دیگران وحشت زده می شوند و از چنین رفتار نادرستی احساس رنجیدگی خاطر می کنند. از نظر آنان، هیچ دلیل موجهی برای ایراد ضرب و جرح وجود نداشته است. این موضوع، به ضربه زننده اعلام می شود. بزهکار که به طور مسلم، دچار آسیبی روان شناختی یا اجتماعی است، عصبانیت خود و پایین بودن آستانه ی تحمل خود را دلیل عمل ارتکابی خود بیان می کند. بدیهی است که این پاسخ بزهکار هرچند از نظر الگوی ترمیمی مهم تلقی شده و باید به بزهکار فرصتی اعطا شود تا خود که در واقع به نوعی بزه دیده و قربانی جامعه یا آسیب های شخصیتی است، بتواند بهبود یابد، ولی نمی تواند رنجش خاطری که این مسأله در بزه دیده و دیگران ایجاد کرده بود را برطرف کند. بنابراین بزهکار طی فرآیندی ترمیمی با مذاکره و گفتگو با بزه دیده و بیان علل جرم ارتکابی و نیز شنیدن صحبت های بزه دیده در مورد رنج ناشی از جرم ارتکابی که متحمل شده است، اذعان می کند که در داشتن مناسبات انسانی قصور ورزیده است. بنابراین، بزهکار به خطای اخلاقی و آثار زیانبار جرم ارتکابی خود پی می برد و نادم و مسئول می شود.
تفاوت در حوزه پوشش جرائم:
عدالت کیفری تمامی جرائم را درنظر می گیرد یعنی در این مکتب هیچ فرقی بین جرم عام و خاص، کوچک و بزرگ وجود ندارد و دادرس دادگاه مکلف به صدور حکم و اعمال مجازات می باشد در حالی که در عدالت ترمیمی نظر قانونگذار بیشتر در موارد جرائم کوچک و قابل گذشت می باشد به عنوان نمونه در جرمی مثل قتل یا سرقت های مسلحانه مقرون به آزار به نظر می رسد مکتب ترمیمی قادر به انجام وظیفه نباشد. چرا که اولین مورد بحثی که در مکتب ترمیمی باید در نظر گرفت این است که با توجه به اوضاع و احوال و سابقه مجرم یا متهم شخص اخیر قادر به اصلاح شدن می باشد در حالی که در عدالت کیفری چنین امری در نظر گرفته نمی شود بزهکار به این علت که مرتکب جرم شده مجازات می شود.
تفاوت در فردی بودن و اجتماعی بودن تأثیر عملکرد
«در مکتب عدالت کیفری هدف حفظ صیانت جامعه و نفع اجتماعی می باشد. ژان ژاک روسو کتابی تحت عنوان قرارداد اجتماعی نوشته است و معتقد است افراد بشر آزاد به دنیا آمده و به طور آزاد در طبیعت زندگی می کنند و به تنهایی قادر به حفظ و دفاع در مقابل عوامل طبیعی نیستند. این انسان طبعاً و روحاً و موجود پاک و منزهی است، حتی روح آدمی را به دنبال الوهیت پنداشته و می گوید هر فسادی که هست در اجتماع وجود دارد وگرنه انسان بالاماله فاسد نیست. مجازات نباید توأم با خشونت باشد بلکه باید دید هدف اصلی از مجازات چیست و طوری عمل کرد که آن نتیجه مطلوب به دست آید.»[۳۳] از کتاب این دانشمند چنین برمی آید که انسان اولیه به حالت انفرادی فرض نموده و برای جبران این ضعف قراردادی با همنوعان خود منعقد می کند و به موجب همین قرارداد اجتماعی به وجود می آید، در ازاء این قرارداد اجتماعی تعهد می کند که جان و مال افراد را از تعرض حفظ کند و در مقابل افراد مقداری از آزادی و امتیازهای اولیه خود را از دست می دهند وقتی جامعه افراد را در مقابل خطرات و حملات حفظ می کند و از حقوق آنان دفاع می کند این عمل را به استناد حقوق انجام می دهد که افراد در اختیارش گذارده اند. پس مجازات برای دفاع اجتماعی است. دفاع افراد باید تا حدودی باشد که این حق را تأمین کند هر بزهکاری که به حق جامعه حمله کند با ارتکاب خطاهای خود، متجاوز و خائن به جامعه شناخته شده و دیگر عضو جامعه محسوب نمی شود بلکه به جامعه اعلام جنگ داده و قرارداد اجتماعی را نقض کرده است، چنین شخصی دیگر یک شخص اخلاقی و حقوقی جامعه نبوده بلکه انسانی اسن که با قواعد و اصول اجتماعی شروع به جنگ نموده و قوانین اجازه می دهد مغلوب را معدوم کنند. بنابراین هدف مجازات حفظ مانع اجتماعی، جهت بازگرداندن جامعه به حالت قبل از ارتکاب جرم می باشد.
در بحث ترمیمی سعی بر آن می شود که حیثیت افراد مجدداً و پس از ارتکاب جرم به آنها بازگردانده شود و با شرمساری بزهکار و نقش های گروهی و خانوادگی که هدف اصلی آن عذرخواهی از بزه دیده می باشد حیثیت بزه دیده به ایشان بازگردد و از طرفی دیگر در مکتب ترمیمی ما بزهکار را نوعی بزه دیده هم می دانیم و باید حیثیت بزه دیده را هم در نظر گرفت و به این نکته توجه داشت که بزهکار در چه شرایطی مرتکب بزه شده و آیا بازپذیری او ممکن است؟ در توضیح این مفهوم باید خاطر نشان نمود که بسیاری از بزهکاران از حاشیه اجتماع برمی خیزند. البته حاشیه نشینی بزهکار لزوما به این معنا نیست که وی در خارج از قلمرو جغرافیایی یک شهر یا جامعه ی مشخص زندگی می کند، بلکه ممکن است بزهکار در داخل شهر و یا جامعه مشخص زندگی می کند، بلکه ممکن است بزهکار در داخل شهر و یا جامعه زندگی کند اما به لحاظ فرهنگی آداب و رسوم و عقاید کاملاً حاشیه نشین باشد او ممکن است زندگی در اجتماع را تجربه کند اما نه به عنوان یک عضو مؤثر، فعال و مفید جامعه بلکه به عنوان عضوی بیگانه و حتی دشمن جامعه. در صورت وجود رابطه مخاصمه آمیز میان بزهکار و اجتماع، بزهکار حق خود می داند که به هر صورت ممکن جامعه را در معرض مشکل و معضل قرار دهد. با وجود این اگر بپذیریم که میان بزهکاری و بزه دیدگی تفاوت اندکی وجود دارد به این نتیجه نیز خواهیم رسید که بسیاری از بزهکاران خود از جمله قربانیان و بزه دیدگان هستند که از انواع مزایای اجتماعی و انسان مثلاً داشتن والدینی مسئول یا برخورداری از آموزش و اشتغال محروم بوده اند.
در چنین فرضی تأکید عدالت ترمیمی بر ضرورت ایجاد احترام متقابل میان بزهکار و اجتماع قابل توجیه است. به گونه ای که در فرایند ترمیمی نه تنها بزهکار مسئولیت جبران زیان وارده را بر عهده می گیرد، بلکه اجتماع نیز مسئولیت بازپذیری وی را به عهده می گیرد. برخی از نویسندگان بر این عقیده هستند که برخی از روش های عدالت ترمیمی به خصوص در رابطه با صغار بزهکار، قادر به تأمین شرایط بازپذیری بزهکارند. در روش نشست گروهی- خانوادگی افراد درگیر در جرم، از جمله بزهکار، بزه دیده، خانواده و دوستان دو طرف نمایندگان جامعه محلی و نمایندگان دستگاه عدالت کیفری ممکن است به دفعات با یکدیگر ملاقات کنند و از مشکلات و آثار ناشی از جرم مطلع شوند، البته بدیهی است که بسیاری از مشکلات وخیم زندگی بزهکار صرفاً از طریق مشارکت وی در این گونه نشستها و تحول در شیوه تفکر و اندیشه او رفع نخواهد شد. همچنین در این راستا باید بازتوانی بزه دیده را در نظر گرفت بزه دیدگان نیازمند جبران خسارت ناشی از ضرر و زیان حاصل از جرم افراد و این اولین وظیفه و وعده عدالت ترمیمی است.
مبحث دوم: آثار عدالت کیفری
گفتار اول: جری شدن بزهکار
هنگامی که ما فرد بزهکار را مورد مجازات قرار می دهیم، پس از اعمال مجازات این احتمال وجود دارد که ترس بزهکار از مجازات بریزد و گستاخ تر شود به طوری که بعضاً مشاهده می شود برخی از بزهکاران چندین مرتبه مورد مجازات قرار می گیرند و مجدداً مرتکب جرم دیگری می شوند.
متأسفانه یکی از آثار عدالت کیفری گستاخ شدن بزهکار می باشد بدین صورت که بزهکار سعی در مقاومت در برابر دستگاه کیفری می کند و همچنین دستگاه عدالت کیفری نیز شخص بزهکار را دیگر به چشم یک شهروند اجتماع نمی نگرد و با او مانند یک میکروب برخورد می کند که تنها آنتی بیوتیکش طرد از اجتماع و پشت سرهم تنبیه کردن می باشد. اینجاست که سؤالاتی مطرح می شود مانند این که چه تضمینی وجود دارد که بزهکار پس از این که مورد مجازات قرار گرفت دیگر مرتکب جرم نشود؟ چه تضمینی وجود دارد که بزهکار در آینده به عنوان یک دشمن برای اجتماع یا یک جامعه ستیز ظهور نکند؟
در منظر علمای مکتب عدالت کیفری مجازات باید در هر صورت و تحت هر شرایطی بر بزهکار بار شود چرا که نفع جامعه در اجرای مجازات می باشد هرچند که امروزه ثابت شده هیچ نفعی برای جامعه ندارد و به طور خلاصه هدف عبرت آموزی مجازات به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد و چنین استدلال می شود که نفع و ضرورت اجتماعی، تخویف و ارعاب همگان از ارتکاب جرم نیست بلکه فایده در جلوگیری از ارتکاب و تکرار جرم از از طرف افراد خاص و اصلاح و بازگرداندن آنان به زندگی اجتماعی است.
گفتار دوم: آسیب به حیثیت اجتماعی بزهکار
یکی دیگر ازآثار حکومت کیفری و اعمال مجازات های شدید آسیب و خدشه وارد کردن به حیثیت اجتماعی بزهکار می باشد. زمانی که ما بزهکار را در ملاء عام با شلاق مجازات می کنیم، بزهکار قبل از این که به درد ناشی از شلاق بیاندیشد به آبروی از دست رفته ی خود و این که دیگر در میان جامعه جایگاهی ندارد می اندیشد و تفکرش نسبت به اجتماع و این که دیگر برای اجتماع فرقی نمی کند که بزهکار تغییر کرده یا خیر، دگرگون می شود و همچنین زمانی که ما بزهکار را محکوم به تبعید می کنیم اولین سؤالی که در ذهن افراد مکان تبعید متبادر می شود این است که بزهکار مرتکب چه جرمی شده و همین سؤال باعث می شود که در نظر افراد جامعه به عنوان یک شخص منفور به حساب آید. عده ای از طرفداران مکتب عدالت کیفری (فایده اجتماعی) بر این عقیده هستند که مجازات باید به مثابه یک ننگ برای بزهکار باشد و در عین حال طوری باشد که باعث اصلاح بزهکار باشد نه این که عقده های روانی او را افزایش دهد.
منتسکیو ضمن محکوم کردن مجازات های شدید، معتقد است که علت به وجود آمدن و ازدیاد بزه، عدم اجرای صحیح مجازات هاست. بنابراین اگر مجازات ها ثابت و معتدل بوده و نهایتاً به مورد اجرا گذارده شود مطمئناً در کاهش جرائم مؤثر خواهند بود. وی می گوید، مجازات های سنگین و خشن از یک طرف نوعی ظلم و ستمگری به شمار می آید و از طرف دیگر همیشه افکار مردم را به تحمل مکافات سنگین معتاد می کند و به تدریج ترس از آن را کاهش می دهد در حالی که کیفر ملایم ولی حتمی در روح و روان افراد اثر می بخشد و آنان را از ارتکاب جرم بازمی دارد.
از نظر منتسکیو هدف از مجازات باید بیدار کردن وجدان در خواب رفته انسانها و به وجود آمدن میل به نیکی و خودداری از ارتکاب جرم باشد. او در این زمینه می گوید، جهت جلوگیری از ارتکاب جرم، به جای شدت مجازات ها می بایست آن را در نظر افراد نوعی ننگ به حساب آوریم.
گفتار سوم: سرافکندگی و شرمساری برای خانواده بزهکار
آمار جنایی نشان می دهد درصدی از بزهکاران که مرتکب جرم شده اند در خانواده هایی پروش یافته اند که پدر یا مادر آنها یا بستگان درجه اول آنها مرتکب جرم شده اند و به طور کلی در فضای جرم آلودی بزرگ شده اند، در این بین اگر با بزهکار برخورد شایسته ای نشود و مجازات متناسبی برایش در نظر نگیرند مطمئناً یکی از تأثیرات منفی آن به خانواده بزهکار برخورد می کند. ممکن است فردی در ملاء عام به مجازات شلاق محکوم شود و فرزند این شخص در مدرسه مورد تمسخر بچه ها قرار گیرد با این که شخصی محکوم به حبس ابد گردد تصور کنید چه اختلالی در زندگی خانوادگی و امرار معاش خانواده این شخص به وجود می آید. ممکن است سرافکندگی خانواده بزهکار به طوری باشد که باعث از هم پاشیدگی خانواده بزهکار یا ظهور بزهکاران از درون این خانواده باشد.
ممکن است از قبل مجازات نامتناسبی که برای بزهکار در نظر گرفته می شود در آینده فرزندان بر شخص بزهکار از نظر معیشتی و زندگی اجتماعی دچار مشکل شوند. علی ایحال در مکتب عدالت کیفری نه تنها به خانواده بزهکار توجهی نمی شود بلکه هیچ سهمی در حل مشکل بزهکار ندارند در حالی که در عدالت ترمیمی سهم بزرگی از حل مشکل و کمک به بزهکار بر عهده خانواده بزهکار می باشد و جامعه محلی سعی در آن دارد که بزهکار را دوباره به جامعه برگرداند.
گفتار چهارم: بالا رفتن سرانه زندانیان
یکی دیگر از آثار عدالت کیفری تحمیل هزینه به جامعه و بالا رفتن سرانه زندانیان می باشد به هر حال زمانی که افراد محکوم به حبس می شوند ما با یک سری هزینه ها روبرو می شویم اول آن شخص زندانی در زندان هزینه هایی مانند غذا و مکان خواب و غیره دارد. دوم این که هر چه زندانیان بیشتر باشند ما به کارمندان بیشتری نیازمند هستیم و در غالب کلی تمامی این هزینه ها بر دوش دولت و جامعه می باشد.
تمامی دانشمندان مکاتب کیفری راجع به حبس و حبسهای طویل المدت نظر مثبت داشته اند به عنوان نمونه ژرمی بنتام بهترین مجازات را حبس می دانست البته حبسی که با مقداری تبلیغات، از قبیل بازدید از زندان ها توأم باشد تا افراد با اطلاع از وضعیت زندانیان مرتکب جرم نگردند.
مدل های تنبیهی و بازپرورانه ی عدالت کیفری که به تعبیر برخی منتقدان از جمله طرفداران رویکرد ترمیمی، عدالت کیفری سنتی یا کلاسیک نامیده شده است، از حدود سه دهه ی پیش به این سو، با ایرادهای کارکردی، اقتصادی، سیاسی و علمی روبرو شدند. درست است که عدالت کیفری کلاسیک به منظور ایجاد بازدارندگی عمومی و تحقق اصلاح بزهکاران به تدریج متحول شده است، ولی، در انجام این دو رسالت خود، در عمل موفق نبوده است. نخست، نظام عدالت کیفری کلاسیک همواره با تراکم پرونده روبروست و آثار زیانباری را برای متهمان و بزهکاران به همراه دارد، بنابراین، تراکم کار در دادگاه ها، تورّم جمعیت کیفری، تضعیف کارکرد بالینی زندان ها از جمله انتقادهایی است که نسبت به طرز کار نظام عدالت کیفری مطرح شده است.
این، در حالی است که اصولاً با اعطای کارکرد و رسالت اسلامی- درمانی به کیفر سالب آزادی، سلب آزادی باید به مناسبتی برای رفع آسیب های زیستی- روانی- اجتماعی بزهکاران تبدیل شود و زندان از محل «پارکینگ» انسان ها به محل «بازپروری» و درمان انسانها مشابه با «درمانگاه بیماری و بیماران» تبدیل شود تا بتوان از تکرار جرم ناشی از اقامت صِرف در زندان و تأثیرگذاری «خرده فرهنگ» ویژه ی آنان بر زندانیان پیش گیری کرد. ولی باید اذعان داشت که با توجه به فرهنگ زندان پذیری، زندانی با فرهنگ زندان عجین می شود و خرده فرهنگی که برای جامعه قابل پذیرش نیست، برای وی تبدیل به فرهنگی اصلی می شود که از آن به عنوان «فرهنگ زندان پذیری» یاد می کنند. در حالی که همه زندانیان در معرض پذیرش فرهنگ زندان هستند، هر زندانی، فرهنگ زندان را نمی پذیرد. عامل های متعددی قلمرو و محدوده ی پذیرش فرهنگ زندان از سوی زندانیان را تعیین می کنند. فرایند پذیرش فرهنگ زندان، با انتقال وضعیت زندانی و از رهگذر تغییر هویت او، یعنی از آنچه در بیرون بود و به زندانی تبدیل شده است، آغاز می شود. پس از پذیرش زندانیان در زندان، آنان مجبور به قبول نقش فردی پست و زیردست، در سلسله مراتب زندان می شوند. درونی کردن قانون زندانیان، عنصری مهم در پذیرش فرهنگ زندان است. قانون زندانیان حدود و ثغور هنجارهای جامعه ی زندان را ترسیم کرده و از آن طریق، وحدت و همبستگی زندانیان را افزایش می دهد و بدین ترتیب، فرد با فرهنگ زندان در می آمیزد. علاوه بر این، نظام عدالت کیفری کلاسیک، به بزه دیده نقش محدودی در مرحله های مختلف فرایند کیفری می دهد و حتی بسیاری از بزه دیدگان با مراجعه به عدالت کیفری به لحاظ موعدهای طولانی رسیدگی و هزینه های دادرسی بالا، متحمل بزه دیدگی روانی- مادی جدیدی می شوند. به عبارت دیگر، عدالت کیفری از نظر اقتصادی نیز پر هزینه است، بخش قابل توجهی از بودجه ی عمومی را به خود اختصاص می دهد، بدون آن که بیلان آن در حد انتظار جامعه و در حد سرمایه گذاری های مادی و انسانی در این بخش باشد. بدین ترتیب، بزه دیده در نظام عدالت کیفری کلاسیک کنشگری منفعل است که از یک سو، دارای نقشی خنثی در فرایند کیفری است و از سوی دیگر، فرایند کیفری نیز حمایتی را که شایسته بزه دیده است از وی به عمل نمی آورد. بزه دیده به جای آن که مانند کنشگری فعال و مستقل در فرایند نظام عدالت کیفری کلاسیک مشارکت داشته باشد، فقط در سایه ی اقدام دادستان در دادگاه حضور یافته و به دلیل نقش حاشیه ای خود، نمی تواند مطالبات و نیازهای خود را اعلام کند. نظام عدالت کیفری کلاسیک همچون ظرفی بسته- یا به تعبیری دیگر همچون برج عاج- بدون توجه به نیازها و احساسات جامعه و افکار عمومی و بدون استفاده از امکانات جامعه، در مرحله های مختلف فرایند کیفری عمل می کند و جامعه ی مدنی را در «مدیریت بزهکاری» یعنی به طور کلی سرکوبی و پیشگیری از جرم، مشارکت نمی دهد.
مبحث سوم: آثار عدالت ترمیمی
گفتار اول: امید بزهکار به زندگی و بازگشت به جامعه
همان طور که بیان شد در عدالت ترمیمی مانند عدالت کیفری به بزهکار به چشم یک جامعه ستیز نگریسته نمی شود بلکه در این مکتب بزهکار خود به نوعی بزه دیده می باشد و باید به شخص بزهکار کمک شود تا به زندگی عادی خود برگردد. در عدالت ترمیمی با به وجود آمدن حلقه های نشست و میانجی گیری سعی در این می شود که میان طرفین صلح و آشتی برقرار شود و از بالا رفتن آمار کیفری جلوگیری به عمل آید. همچنین در این مکتب با صحبت کردن با بزهکار، شخص بزهکار را متوجه اشتباهات خود می کنیم تا بدینوسیله وجدان او را تحریک کرده تا اشتباهات خود را جبران کند و از طرف دیگر از اعمال مجازات های شدید بر بزهکار را با یک تفکر نو و عاری از کینه به جامعه برمی گردانیم. پشیمانی و ندامت امری است که تمامی بزهکاران بعد از ارتکاب جرم دچار آن می شوند مکتب عدالت ترمیمی این فرصت را به بزهکار می دهد که اشتباهات خود را جبران کند.
گفتار دوم: اعاده وضع بزه دیده به حالت سابق
مهم ترین اصل حاکم بر مکتب عدالت ترمیمی جبران ضرر و زیان وارده به بزه دیده توسط بزهکار می باشد جبران خسارت های وارده به بزه دیده از سوی بزهکار گاه به دلیل ترمیم ضرر ملموسی که او متحمل شده و گاه به دلیل جنبه نمادین جبران خسارت، برای بزه دیده موضوعی مهم تلقی می شود. هنگامی که بزهکار تلاش می کند تا صدمه و ضرر و زیان ایجاد شده به دنبال جرم ارتکابی را جبران کند، حتی اگر فقط بخشی از آن جبران شود، در واقع، در راهی گام نهاده است که بیانگر پذیرش مسئولیت از سوی وی و احساس ندامت در وی است و بنابراین، ایفای تعهد ترمیمی را نسبت به بزه دیده و جامعه محلی به منظور ترمیم و بازسازی زیان های ناشی از جرم ارتکابی خود عهده دار می شود. بدین ترتیب، در رویکرد ترمیمی، نیاز بزه دیدگان به اطلاعات، تصدیق جایگاه آنان و اظهارات مؤثری که در روند رسیدگی بیان می دارد. مشارکت دهی داوطلبانه و قعالانه، استیفای حقوق، جبران خسارات، ایجاد احساس امنیت و آرامش و نیز حمایت و مساعدت به بزه دیدگان، نقطه آغاز و بنیادی اجرا و استقرار عدالت است برطرف شدن احساس ترس از جرم که در پی وقوع جرم در بزه دیده ایجاد شده است به منظور مصون سازی بزه دیده در مقابل تجربه کردن بزه دیدگی ثانوی، اولویت بلافصل است فرآیندهای عدالت ترمیمی که ناب خواهان بر آنها تأکید دارند، ساختاری را ایجاد می کند که اقدام های اصلاحی و التیام بخش و توجه به خواسته ها و نیازهای بزه دیدگان را ارتقا می دهد. بزه دیدگان در طی فرایند ترمیمی از رهگذر حداکثر سازی مشارکت آنان در روند رسیدگی ترمیمی، نتایج حاصله از آن، به ایفای نقشی فعال و نیز اعتماد به دستگاه عدالت ترغیب می شوند و خود را کنشگری که بیگانه از فرایند رسیدگی به جرمی است که در وهله نخست، آثار زیانبار آن دامنگیر وی شده است احساس نمی کند و این همان معضلی است که در عدالت کیفری سنتی بزه دیده را حاشیه نشین کرده است و عدالت ترمیمی و فرآیندهای احیاگر آن، نوید بخش گشودن گره ی این مشکل برای بزه دیدگان است.
نکته مهمی را که در این بحث باید به آن توجه داشت این است که مهمترین چیزی که بزه دیده خواستار آن (جبران ضرر و زیان) است. در مکتب ترمیمی به سرعت اتفاق می افتد موضوعی که ممکن است در عدالت کیفری سنتی در بعضی موارد هرگز اتفاق نیفتد.
مبحث چهارم: عدالت ترمیمی در لایحه جدید آیین دادرسی کیفری
زمانی که شخص مرتکب جرمی می شود، تشریفات رسیدگی و صلاحیت دادگاه رسیدگی به آن طبق قانون آیین دادرسی کیفری می باشد، مسلماً اگر قرار باشد که ما بخواهیم اصول و قواعد مکتب عدالت ترمیمی را در جامعه پیاده کنیم باید از آیین دادرسی قوی و مستحکمی برخوردار باشیم و پیشگیری از وقوع جرم و بازتوانی فرد در جامعه باید قبل از این باشد که مرتکب محکوم شده است چرا که زمانی که مرتکب محکوم شود و حکم به مرحله اجرا برسد تا حدودی شخص مرتکب متجری شده و ترس از مجازات ندارد و دیگر بازتوانی او در جامعه مشکل و سخت می شود، نتیجه اینکه باید تمامی قواعد عدالت ترمیمی و این که اگر بخواهیم جرم زدایی و زندان زدایی کنیم باید آیین دادرسی کیفری اصول مند و معتقد به این که بزهکار هم خود به نوعی بزه دیده می باشد داشته باشیم.
قانون گذار جمهوری اسلامی ایران در لایحه جدید آیین دادرسی کیفری نگرشی به بحث ترمیمی داشته البته مثل برخی از کشورها مثل نیوزلند، آلمان، استرالیا تخصص عدالت ترمیمی را در قانون خود جای نداده، اما نگرش های کلی نسبت به آن داشته است.
همان طور که مستحضر هستید مکتب عدالت ترمیمی روش های گوناگونی دارد، مثل میانجی گری، نشست، هیئتهای بزه دیده- بزهکار، قانونگذار ایرانی صرفاً از بحث میانجی گری استفاده نموده است به طوری که در ماده یک قانون آیین دادرسی کیفری جدید مقرر می دارد: آیین دادسری کیفری مجموعه مقررات و قواعدی است که برای کشف جرم، تعقیب متهم، تحقیقات مقدماتی، میانجی گری، صلح میان طرفین … وضع شده است.
مطلبی که به ذهن متبادر می شود این است که قانون گذار خواسته صرفاً افراد با یکدیگر صلح نمایند و به نوعی از تراکم پرونده ها جلوگیری نماید در حالی که در روش های دیگر عدالت ترمیمی مانند نشست و هیئت های بزه دیده و بزهکار اهداف مهم تری وجود دارد.
این موضوع که قانونگذار ایرانی قصد جلوگیری از تراکم پرونده های کیفری را داشته و صرفاً قصد سازش و جلوگیری از تراکم زندانیان را دارد به وضوح در مواد ۴، ۱۳، ۴۷، ۸۰، ۸۱، ۸۲، ۱۰۲ لایحه جدید آیین دادرسی کیفری به چشم می خورد.
موضوع دیگر که در لایحه قابل بررسی می باشد این است که به طور صریح مشخص نشده که قانونگذار ایرانی منظورش از میانجی گری، میانجی گری برون سیستمی می باشد یا درون سیستمی. استنباطی که از ماده ۸۳ لایحه جدید آیین دادرسی کیفری[۳۴] می شود این است که مقصد قانونگذار میانجی گری برون سیستمی می باشد.
تفاوت میانجی گری برون سیستمی و درون سیستمی در این است که در میانجی گری برون سیستمی میانجی گر از خارج و بیرون از سیستم قضایی می باشد و شخص بزهکار بهتر به این شخص اعتماد می کند و این ترس را که از اظهاراتش بر علیه خودش استفاده کند را ندارد در حالی که در میانجی گری درون سیستمی برعکس می باشد.
مطلب دیگر که در لایحه جدید آیین دادرسی به آن اشاره شده حفظ حیثیت اجتماعی افراد می باشد که در مواد گوناگون به آن اشاره شده است و علت عمده آن جلوگیری از متجری شدن بزهکار و بازتوانی شخص در جامعه می باشد و به دنبال این مطلب می باشد که از بزهکار یک جامعه ستیز نسازد و همچنین برعکس آن تأکید زیادی به لزوم جبران خسارات بزه دیده دارد چرا که ابتدا بزه دیده نباید خود را در جامعه تنها ببیند و احساس امنیت قضایی و اجتماعی داشته باشد.
نهاد تازه تأسیس و مهمی که در لایحه جدید نیز به آن اشاره شده، لزوم جبران خسارات شخص بر گناهی می باشد که بعد از صدور رأی محکومیت، و بعضاً اجرای حکم، ادله ای پیدا می شود که شخص مرتکب بی گناه بوده و این موضوع در راستای ترمیم و جلوگیری از دشمنی شخص بی گناه با جامعه می باشد.[۳۵]
همچنین در لایحه جدید به موضوع جرائم اطفال به طور تخصصی نگریسته شده و البته این موضوع را هم باید مد نظر داشت که بازتوانی یک طفل یا شخصی که هنوز به بلوغ نرسیده راحت تر از فرد بزرگسال می باشد. چرا که ذهن کودک و قلب او آماده برای هر نوع یادگیری نیکو و زیبا می باشد.
علی ایحال اجرای عدالت ترمیمی مستلزم وجود یک فرهنگ قوی در جامعه و حس اعتماد افراد به یکدیگر می باشد هرچند که قانونگذار در لایحه جدید نسبت به اجرای قواعد مکتب ترمیمی ضعیف عمل کرده است اما باید این واقعیت را مدنظر قرار داد که توان فرهنگی جامعه ما در همین حد می باشد و همچنین این موضوع را هم می توان در نظر گرفت که هر انقلابی یک سوی تبعات و خسارات هم به دنبال دارد و ما برای نهادینه کردن ارزشها جدید باید متحمل یک سری خسارت ها و قربانی ها شویم پس بهتر این بود که قانونگذار ایرانی به طور کامل و دقیق قواعد ترمیمی و قواعد مشابه آن را در قانون جای می داد و خود را همگام با کشورهای پیشرفته در این زمینه می کرد.
مبحث پنجم: بسترهای قانونی اجرای عدالت ترمیمی
همان طور که بیان شد مکتب عدالت ترمیمی با بازتوانی افراد در جامعه باعث به وجود آمدن آرامش در جامعه و جلوگیری از بالا رفتن آمار کیفری می شود البته در مقابل بزهکار نیز اقدام به جبران خسارات وارده و اعاده وضع به حالت سابق می کند و همچنین با بیدار کردن وجدان خود و نشان دادن حسن نیت در برخی از رفتار و کردارش ما از اعمال مجازات بر این شخص جلوگیری می کنیم.
جدای از روش های عدالت ترمیمی که عبارتدن از میانجی گری و نشست و هیئتهای جامعه محلی نهادهایی وجود دارد که می توان با بهره گرفتن از آنها اجرای عدالت ترمیمی را وسعت داده این نهادها عبارتند از تعلیق مجازات، آزادی مشروط و عفو.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم