کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



شایعه پراکنی درباره مسائل مهم اما مبهم در موقعیتی که امکان دسترسی کامل به واقعیت ها از منابع خبری معتبر موجود نباشد. در این صورت، ضریب نفوذ شایعه بیش تر می شود؛ شایعات گوناگونی با هدف تفرقه افکنی، هراس آوری، امید بخشی، شعله ور سازی به شکلهای خزنده، دلفینی یا غواصی، که به تناسب زمان، تولید و بعد از تأثیرگذاری، برای مدتی خاموش، و دوباره با ایجاد زمینه های ذهنی لازم در جامعه، ایجاد می شود.
پایان نامه
۴٫نهادینه کردن دروغهای ساختگی
تکرار دروغهای بزرگ خودساخته تا آنجا که مخاطب، فریفته و مرعوب شد و سرانجام، آن را بپذیرد و به آن عادت کند. معروف ترین استفاده این تاکتیک . معروف ترین استفاده این تاکتیک در زمان آدولف هیتلر و به دست رئیس دستگاه تبلیغاتی نازیها، گوبلز بوده است. گوبلز می گوید: «دروغ هر چه بزرگ تر باشد، باور آن برای مردم راحت تر است.» (وزیری، ۱۳۹۰؛ ۲۵)
القای «دروغ بزرگ» تقلب در انتخابات و تکرار آن، ذیل این تاکتیک تعریف و توجیه می شود که سعی کردند ذهنیت عمومی جامعه ایرانیان را مشوش و اعتماد ملی را تضعیف کنند.
۵٫فاجعه بار خواندن آینده
فاجعه بار جلوه دادن حوادث آینده براساس برآوردهای مغرضانه از وضعیت فعلی برای برانگیختن حساسیت های مخاطب و سپس جلب توجه او به افکار مورد نظر خود.

 

    1. بزرگ نمایی کوچک نمایانه

 

بزرگ نمایی دستاوردهای علمی و تکنولوژیکی خود و بسیار ناکام جلوه دادن مسلمانان برای تضعیف روحیه آنان در رویارویی با غریبان.

 

    1. توجیه سازی رعب انگیز در افکار عمومی

 

ایجاد ترس در دل مردم نسبت به مخالفان خود برای توجیه دشمنی و خشونت علیه آن مخالفان؛ مثل ترساندن مردم دنیا دربارۀ وجود بمبهای هسته ای در عراق برای توجیه حمله آمریکا به این کشور (در افکار عمومی جهانی).
۸٫شخصیت زدایی
ترور شخصیت (به جای ترور فیزیکی) با بهره گرفتن از شگردهای رسانه ای مثل طنز، شعر، کاریکاتور ، کلیپ و … برای اهریمن سازی و وحشت آفرینی از آن شخصیت محبوب یا مشهور در افکار عمومی به منظور منفورسازی او و شخصیت زدایی از وی.

 

    1. اثر گذاری سودجویانه

 

یعنی تحت تأثیر قراردادن افکار عمومی جهانی و داخلی به نفع خواسته های خود (رنجبران،۱۳۸۹؛ ۱۳ و ۱۴)

 

    1. مصادره مغرضانه مفاهیم مبهم

 

مصادره محتوای بسیاری از مفاهیم کلی مثل جهانی شدن،دموکراسی،آزادی ، حقوق بشر، بدون تعریف و توجیه واضح و روشن، و نشر آن مفاهیم کلی در رسانه های غربی برای اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص و رسیدن به اهداف خود در این زمینه.

 

    1. گزینش شایعه سازانه اخبار

 

حذف گزینشی بخشی از یک خبر منسجم و نشر بخش دیگر آن برای ایجاد سوال وابهام و زمینه سازی برای خلقه شایعات گوناگون در رسانه ها.

 

    1. اطلاع رسانی عطش آور

 

اطلاع رسانی تدریجی، مداوم، متناوب و نامنظم به مخاطب تا هر روز حساسیت او به یک پیام بیشتر شود و سرانجام در دراز مدت پذیرای آن پیام شود.

 

    1. اثر گذاری با جاذبه های جانبی

 

استفاده از جاذبه های جنسی و جسمی برای اثر پذیری بیشتر مخاطب نسبت به پیام اصلی در پرتو آن جاذبه ها به ویژه در برنامه های ماهواره ای ، تلویزیونی، گویندگی اخبار، مجلات گوناگون و آگهی های تجاری.

 

    1. ایجاد و القای اختلاف

 

ایجاد و القای وجود اختلاف و تفرقه در جامعه هدف و جبهۀ رقیب، برای تقویت گسستهای طبیعی قومیتی، مذهبی، نژادی، دینی، جنسیتی، زبانی و … در آنها تا مشغول مشکلات درونی شوندو از اقتدار انرژی ، مقبولیت و یکپارچگی شان کاسته شود. این تاکتیک به شدت مورد توجه بنگاه های خبر پراکنی و استکبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و اخیراً بر شدت بهره گیری از آن افزوده اند.

 

    1. تنوع تاکتیکی

 

استفاده ترکیبی از انواع گوناگون تاکتیکهای جنگ نرم برای ایجاد تصویر مورد انتظار در ذهن مخاطب.

 

    1. مدل سازی فکری خود فریبانه

 

این روش از روش های مهم در جنگ نرم است. در این شیوه، مخاطب به این نتیجه می رسد که باید این کار را انجام دهد و راهی جز این ندارد. این زمانی است که گزینه های مقابل او آن قدر محدود شود که هر چه را در دایره گزینشش انتخاب کند، برای طرف مقابل، برد محسوب شود.ظاهراً تنوع هست؛ ولی راه گریزی نیست.
مهم ترین و بالاترین سطح فریب، این است که فرد را به خود فریبی بکشانند. گاهی فرد فریب می خورد؛ اما می داند که فریب خورده و چاره ای ندارد.گاهی نیز فرد فریب می خورد؛ اما هر چه تلاش می کنند او را از دایره و تور فریب بیرون بیاورند، امکان پذیر نیست؛ چرا که نمی خواهد باور کند که فریب خورده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 07:42:00 ب.ظ ]




بنابراین تا قبل از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ قاعده عرفی بین المللی مبنی بر تلقی حمله تروریستی به عنوان حمله مسلحانه شکل نگرفته است و تنها در روابط دولتهایی که به این قاعده استناد میکردند چنین عرفی شکل گرفته بود.[۱۰۵]
پایان نامه - مقاله - پروژه
مبحث دوم: دفاع پیشدستانه[۱۰۶]
در ادبیات حقوقی، باید بین دفاع پیشدستانه و پیشگیرانه تفاوت قایل شد. دفاع پیشدستانه بر این نکته استوار است که خطری قریبالوقوع وجود دارد و برای برترب راهبردی، حمله به طرف مقابل اجتناب ناپذیر خواهد بود. در دفاع پیشدستانه، فوری و قطعی بودن تهدید نکتهای محوری است.
الف/ حمله به عراق و دفاع پیشدستانه
استراتژی امنیت ملّی آمریکا (سپتامبر ۲۰۰۲) و استراتژی ملّی آمریکا در مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی (دسامبر ۲۰۰۲)، نخستین اسناد در طرح ریزی مفهوم و عناصر تشکیل دهنده دکترین دفاع پیشدستانه در رویه دولتها است[۱۰۷].
در سند نخست آمده است که اولین محور در میان محورهای اصلی چهارگانه راهبرد امنیت ملی آمریکا، اقدام نظامی پیشدستانه علیه کشورهای متخاصم و گروه های تروریستی است که در پی توسعه سلاحهای کشتار جمعی هستند. در استراتژی ملی مبارزه با سلاحهای کشتار جمعی نیز دفاع پیشدستانه چنین توجیه شده است‌ :
«وجود یک سیاست واضح و مشخص قوی و نیز فشار نظامی موثر از عناصر مهم و اساسی آمریکا در شرایط کنونی میباشد و علاوه بر این به موازات آن از راه های سیاسی نیز برای وادار نمودن دشمنان بالقوه خود برای جلوگیری از پیدا کردن یا دستیابی و یا استفاده آنها از این گونه سلاحها نیز در حد کامل استفاده میکند. ایالات متحده آمریکا به سیاست خود ارائه میدهد تا این موضوع را مشخص نماید که این کشور این حق را برای خود محفوظ میدارد که با نیروهای نظامی وسیع به جوابگویی و مقابله با عمل استفاده از سلاحهای کشتار جمعی علیه خود نیروهای خارج از کشور خود، دوستان و همپیمانان خود بپردازد. علاوه بر توانایی های تسلیحاتی مرسوم و هستهای و نیز توانایی های دفاعی خود، وضعیت بازدارندگی کلی، علیه تهدیدات سلاحهای کشتار جمعی به وسیله نیروهای اطلاعاتی، مراقبت و نظارت، جلوگیری، توانایی های قضایی محلی بسیار موثر تقویت و حمایت میشوند. یکچنین ترکیبی از توانایی های مختلف باعث افزایش قدرت بازدارندگی،‌ هم از نظر بی اثر کردن موشک ها و سلاح های کشتار جمعی دشمنان و هم از نظر پاسخگویی بسیار قوی و همه جانبه در برابر هرگونه استفاده از این گونه سلاحها شده است[۱۰۸]
در کل، دفاع پیشدستانه را میتوان بر یک سلسله مفروضات و تشخیص احتمالات بهخصوص تصور یا فرض زمینهسازی شکلگیری یک تهدید جدی در آیندهای نامعلوم استوار است. در مواردی که مثلاً‌ یک کشور یا گروه تروریستی مصمم به ضدیت با منافع یک کشور خاص، در پی دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی باشد، صرف برنامه ریزی و فعالیت در جهت اکتساب این سلاحها را نمیتوان به عنوان تهدید قریبالوقوع به مفهومی که منشور دارد، تصور نمود. این در حالی است که طراحان دفاع پیشدستانه،‌ دامنه زمانی قانونی بودن دفاع را حتی به ابتداییترین مراحل شکلگیری یک تهدید فرضی تعمیم و بسط میدهند. چنین تعبیری باعث میشود که کوچکترین حرکت دشمن فرضی نیز، جواز استفاده از زور برای کشورهایی باشد که خود را در معرض خطر میبینند ایجاد نماید. بدون شک چنین کاهش آستانه قانونی بودن توسل به زور، تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت بین المللی بوده و اصل منع توسل به زور مندرج در ماده ۲ (۴) منشور را از قاعدهای آمره به استثناء تبدیل مینماید.
با توجه به آنچه که گفته شد، در ادبیات حقوق و روابط بینالملل، دفاع از خود در سه وضعیت متفاوت مطرح شده است؛ دفاع مشروع عادی که در واقع منطق با نص صریح ماده ۵۱ منشور ملل متحد است و در پاسخ به یک حمله مسلحانه فعلیت مییابد، است. دفاع از خود پیشگیرانه که به معنی دفاع در برابر حمله مسلحانه قریبالوقوع و در نهایت دفاع پیشدستانه، در مقابل اقداماتی که هنوز به آستانه خطر قریبالوقوع نیز نرسیده است. مورد اخیر با تأکید تمام فاقد وجاهت حقوقی در حقوق بینالملل شناخته شده است و عنصر قانونی بودن آن برای توسل به آن موجودیت نیافته است.
ضمن آنکه توجیه ایالات متحده در استفاده از دفاع پیشدستانه در اقدام علیه عراق با موجی از مخالفتها از سوی دولتها مواجه گردید و حتی روسیه با مخالفت با اقدام آمریکا در عملیات نظامی طوفان صحرا، معتقد بود که ایالات متحده و بریتانیا نمیتوانند به طور مستقل از طرف ملل متحد اقدام کنند و یا نقش پلیس جهانی را ایفا کنند[۱۰۹]. بنابراین امکان اثبات و پذیرش دفاع پیشدستانه در حوزه حقوق عرفی نیز به دلیل مخالفتهای صورت گرفته با اقدام آمریکا، میسر نیست.
اگر چه عدهای، عبارتپردازی منشور ملل را در خصوص موارد مجاز توسل به زور به ویژه در مقام دفاع فردی و جمعی در مورد دفاع پیشدستانه فاقد قاطعیت دانستهاند و اقلیتی محدود نیز به دنبال وجاهت دادن آن در حقوق بینالملل هستند، لکن اکثر دولتها و صاحبنظران و حقوقدانان، دفاع پیشدستانه را بدعتی غیر قابل قبول و ناسازگار با حقوق بینالملل معاصر دانسته اند.
البته استدلال طرفداران دفاع پیشدستانه مبتنی بر چنین ادلهای بوده که آسیب بالقوه و برخی تهدیدات نظیر تروریستهای مسلح به سلاحهای هستهای آنقدر شدید است که نمیتواند منتظر بماند تا این خطر دور از ذهن به قریبالوقوع تبدیل گردد. همچنین در مواردی ادعا میشود که دفاع پیشدستانه موجبات ارتقای امنیت جمعی و حفظ صلح و امنیت بین المللی را فراهم خواهد نمود. البته در گزارش هیأت عالی منتخب سازمان ملل متحد نیز آمده است؛ «اگر استدلالهای مناسبی برای اقدام نظامی پیشدستانه همراه با شواهد گویایی در حمایت از آنها وجود دارد، این استدلالها و شواهد باید به نظر شورای امنیت که میتواند مجوز لازم برای چنین اقدامی را صادر کند، رسانده شود[۱۱۰]».
خطرات ناشی از اقدام پیشدستانه یک جانبه در مقایسه با اقدام چند جانبه علیه نظم جهانی و اصل عدم مداخله که این نظم همچنان به آن استوار است، بسیار شدیدتر از آن است که بتواند پذیرفتنی باشد[۱۱۱]. اعطای مجوز به یک دولت برای اقدام بر اساس تشخیص خود از تهدید، به مفهوم ارائه مجوز به همه دولتها برای انجام اقدامی مشابه است. طبیعی است که چنین شرایطی سنگ بنای نظم و امنیت جهانی متزلزل میگردد. چنین حالتی را اساساً نظم مبتنی بر بینظمی در روابط بینالملل میتوان نامید. در حالی که مقدمه منشور ملل متحد از عزم راسخ مردمان ملل متحد برای زندگی در صلح در کنار یکدیگر به عنوان همسایگانی شایسته و پذیرش منع توسل به نیروی نظامی جز برای تحقق اهداف مشترک، حکایت دارد.
- حمله ایالات متحده آمریکا و نیروهای ائتلاف به عراق در قالب دکترین دفاع مشروع پیشدستانه
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، ایالات متحده آمریکا با موفقیت به اجرای فاز اول استراتژی امنیت ملی خود پرداخت و با استناد به دفاع مشروع در برابر حملات مسلحانهای که علیه آن کشور بهوقوع پیوست موافقت جهانی را در تأیید حمله خود به افغانستان و مشروعیت اعمال خود جلب نمود که قبلا به آن پرداخته شد.
پس از آن ایالات متحده به منظور اجرایی کردن فاز دوم استراتژی امنیت ملی خود (دکترین بوش) دلایلی چند را اقامه نمود تا افکار عمومی را جهت کسب مشروعیت فاز دیگر از عملیات جلب نماید. آمریکا با ذکر دلایل ذیل حملات گسترده خود را علیه عراق و سرنگونی حاکم بر عراق آغاز نمود‌ :
وجود پایگاه های گروه های تروریستی القاعده و شخص اسامه بن لادن و اطرافیان تروریستاش در خاک عراق و پشتیبانی صدام از آنها.
اقدامات صدام حسین برای دستیابی و تکثیر تسلیحات کشتار جمعی و تولید آن.
صدور مجوزهای شورای امنیت بر طبق قطعنامههای متعدد برای بازرسی و خلع سلاح در عراق و عدم اجرای قطعنامههای شورا توسط عراق.
نقض قرارداد آتش بس.
وجود دیکتاتوری صدام حسین در رأس حکومت و نادیده گرفتن آزادیهای اساسی و حقوق مسلم انسانی و نقض گسترده حقوق بشر نسبت به مردم عراق و …
صدور مجوز از سوی شورای امنیت در قطعنامههای متعدد این شورا.
با استناد به دلایل فوق آمریکا در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ بطور یکجانبه و مستقل از شورای امنیت با همراهی کشورهایی چون بریتانیا، استرالیا، ایتالیا و لهستان و … و بدون توجه به مخالفت گسترده دیگر کشورها، حتی برخی از کشورهای عضو دائم و دارای حق وتو چون فرانسه، روسیه و چین حملات گستردهای را علیه عراق و رهبر آن آغاز نمود.
مباحث مربوط به اقدام احتمالی علیه عراق به سال ۱۹۹۸،‌ در نشست مشترک کنگره بر میگردد، در این نشست ایالات متحده قانون آزادی عراق را تصویب کرد، در این قانون به رفتار عراق در جنگ علیه ایران، حمله و اشغال کویت، زمینهچینی و طراحی نقشه ترور بوش رییس جمهور وقت آمریکا در سال ۱۹۹۳، سرکوب کردها، نقض مقررات، خلع سلاح و آتش بس ۱۹۹۱ و نقض دمکراسی اشاره میکرد.[۱۱۲]
ایالات متحده در حمله به عراق همانطور که گفته شد دلایل متعددی را بیان میداشت، ایالات متحده مدعی بود که شورای امنیت مجوز لازم را طی قطعنامه های مختلف جهت استفاده از زور علیه عراق صادر نموده است. در ۱۷ مارس بوش اعلام نمود که شورای امنیت طی قطعنامههای ۶۷۸ و ۶۸۷ و ۱۴۴۱،‌ مجوز توسل به زور را علیه عراق صادر نموده است، طی همان روز بریتانیا نیز موضع یکسانی را با بوش برگزید.
پس از آن و در ۲۰ مارس جان نگروپونته سفیر ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل، با ارسال نامه ای به رییس شورای امنیت،‌ دیدگاه آمریکا را به این شرح بیان کرد :
«اقدامات صورت گرفته با مجوز شورای امنیت بوده است،‌ این مجوز در قطعنامههای شورای امنیت شامل قطعنامههای ۶۷۸ (مورخ ۱۹۹۰)، ۶۸۷ (۱۹۹۱) موجود میباشد. قطعنامه ۶۸۷ (۱۹۹۱) یک سری تعهدات از جمله خلع سلاح گسترده که از شرایط آتش بس رژیم در این قطعنامه بود،‌ بر عراق تحمیل میکند. البته قابل درک و شناسایی است که نقض اساسی این تعهدات، مبانی آتش بس را از بین میبرد و مجوز توسل به زور طبق قطعنامه ۶۷۸ (۱۹۹۰) را احیاء میکند. این مبنای توسل به زور در گذشته بوده است و توسط شورای امنیت مورد پذیرش قرار گرفته است. به عنوان مثال در بیانیه عمومی دبیر کل در ژانویه ۱۹۹۳ در پی نقض قطعنامه ۶۸۷ توسط عراق که نیروهای ائتلافی با مجوز شورای امنیت طبق قطعنامه ۶۷۸ (۱۹۹۰) متوسل به زور شدند به عنوان مدرکی مطرح باشد.»[۱۱۳]
صدور قطعنامه ۱۴۴۱ در نوامبر ۲۰۰۲ از سوی شورای امنیت که با اتفاق آراء صورت گرفت، خلع سلاح عراق را از سلاح های کشتار جمعی خواستار شد. لکن عراق بار دیگر با خودداری از اجرای قطعنامه ۱۴۴۱،‌ مرتکب نقض اساسی تعهداتش طبق قطعنامههای پیشین شد. این قطعنامه نتیجه تلاشهای هفت هفتهای دیپلماتیک سنگین بود که طی آن به دولت عراق فرصتی نهایی به منظور اجرای تعهدات خلع سلاحش داده شده بود که در صورت نقض مستمر تعهداتش با پیامدها و عواقب جدی روبرو خواهد شد. ایالات متحده با صراحت اجازه کاربرد «همه وسایل لازم» را در صورت سرپیچی عراق از شرایط قطعنامه برای همه اعضای سازمان ملل متحد صادر کند.[۱۱۴]
قطعنامه ۱۴۴۱ با بکار بردن عبارات مبهم و ایجاد اهمال در آن، رضایت همه طرف ها را بدست آورد. این قطعنامه با اشاره به استمرار تهدید عراق برای صلح و امنیت بین المللی و با یادآوری قطعنامه ۶۷۸ که به کشورهای عضو اجازه میداد از همه وسایل لازم برای اجرای قطعنامهای در حق و مرتبط استفاده کنند. خاطرنشان ساخت که قطعنامه ۶۷۸ شرایطی را برای عراق مقرر داشته است که این کشور از آن پیروی نمیکند و علاوه بر آن شورا تأکید میکند که «عراق هم چنان به نقض اساسی تعهداتش در قطعنامه ادامه میدهد».
با این وجود همانطور که ملاحظه میشود هیچ یک از قطعنامههای صادره از سوی شورای امنیت علیه عراق، به کشورهای عضو اجازه استفاده از زور را علیه عراق نداده است.
۱/ توجیه ها و بهانه ها
در مورد دلایل ادعا شده برای توسل به زور علیه عراق از سوی آمریکا بایستی گفت، علاوه بر اجازه ضمنی (مستفاد از قطعنامه های شورای امنیت) ادعای وجود سلاحهای کشتار جمعی، یعنی سلاحهای هستهای و شیمیایی از انگیزههای اصلی دخالت نظامی در عراق عنوان شده است که البته هیچگاه وجود آنها به اثبات نرسید. البته در ادعاهای مطرح شده آمریکا همچنین به مبارزه تروریسم و یا حفاظت از جمعیتهای شیعه، سنی ذکر و نیز استناد شده است که بعدها مشخص گردید، همه این توجیه ها بهانهای بیش نبوده است. به منظور یافتن توضیحی برای رفتار آمریکا،‌ باید واتل[۱۱۵] را مجدداً خواند. او میان دلایل جنگ و بهانههای جنگ تفکیک قائل میشود او به گفتهی پولیب[۱۱۶]، تاریخ نگار یونان استناد میکند که این دو مفهوم را در برابر هم قرار می دهد. « … پولیب در بیانی هوشمندانه علل جنگ را انگیزههایی میداند که موجب اقدام به جنگ بشود و منظور از بهانه را علل توجیهیای که موجب میشود مرتکب به خود اجازه جنگ بدهد» او علل واقعی جنگ را همان عوامل توجیه کننده جنگ میدانست لکن معتقد بود بهانه چیزی است که به عنوان علت بیان میشود امّا تنها ظاهری از علت را به همراه دارد و حتی میتواند چیزی مبنا باشد.
تخلف از اصول و موازین بین المللی
بررسی عملکرد رژیم عراق از هنگام حمله نظامی علیه عراق، نشان دهنده این واقعیت است که دولت عراق در صحنه بین المللی به عنوان دولتی خاطی معرفی شده است عراق با اتخاذ سیاستهای توسعه طلبانه دو بار خاک همسایگانش را مورد تعرض و تجاوز قرار داد. در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ به تهاجمی گسترده علیه ایران مبادرت کرد که این تعرض هشت سال به طول انجامید. در این تهاجم نظامی از انواع سلاحها علیه نقاط غیر نظامی،‌ زنان و تخریب شهرهای مرزی استفاده کرد و بخشهای از خاک ایران را به تصرف درآورد.
مورد دوم،‌ تجاوز عراق به کویت در ۱۲ اوت ۱۹۹۰ که منجر به اشغال خاک کویت گردید. در این مقطع بر خلاف تجاوز به ایران، شورای امنیت با عکسالعمل بسیار سریع، خواستار توقف عملیات از سوی عراق و عقب نشینی بی قید و شرط عراق گردید. متعاقب آن شورای امنیت، نقض صلح و امنیت بین المللی را احراز نموده و با تصویب قطعنامهای تحریم کامل و لازمالاجرایی را علیه عراق اعمال نمود. سپس یک سلسله تنبیهات از سوی شورای امنیت علیه عراق به تصویب رسید که مشتمل بر توسل به زور علیه عراق نیز بود.
از سایر موارد اتهام رژیم عراق، نقض حقوق بشر و سرکوب مردم آن کشور بیان گردید. در پی خروج نیروهای عراقی از کویت، ناآرامیها در جنوب و شمال عراق به وقوع پیوست که با سرکوب شدید نیروهای دولتی همراه بود و باعث آواره شدن تعداد زیادی از اکراد به کشورهای همسایه گردید. متعاقب آن دولت ایران از شورای امنیت خواستار رسیدگی به موضوع گردید[۱۱۷]. شورای امنیت نیز با تصویب قطعنامهای عراق را بخاطر سرکوب مردم غیرنظامی محکوم نمود و از عراق خواست که اجازه دهد کمک های انسان دوستانه را در اختیار نیازمندان قراردهد.
نقض حقوق جنگ از دیگر اتهامات دولت عراق بوده است. عراق در جریان دوبار حمله به همسایگانش با زیر پا گذاشتن حقوق جنگ و قواعد عرفی بین المللی و استفاده از گازهای خفه کننده علیه غیرنظامیان و حمله به مناطق غیر نظامی و سوء رفتار با اسیران و نقض کنوانسیونهای چهارگانه ژنو در مورد حقوق جنگ که مسئولیت دولت را مطرح میکنند،‌ موجب افزایش محکومیت خود گردید و به عنوان ناقض قواعد بین المللی عنوان گردید.
از منظر سازمان ملل، دولت عراق به دلیل در اختیار داشتن سلاحهای کشتار جمعی و بیولوژیک شیمیایی و اقدام به گسترش آنها، دولتی خطرناک برای صلح و امنیت بین المللی شناخته میشد و عدم همکاری با بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل، دل مشغولیهای جامعه بین المللی را به دنبال آورد. به همین دلیل، پس از اتمام جنگ خلیج فارس، خلع سلاح عراق در دستور کار شورای امنیت قرار گرفت.
در نهایت از سایر اتهامات عراق، عدم توجه آن کشور به قطعنامههای سازمان ملل و عدم اجرای آنها عنوان گردید. از هنگام حمله عراق به کویت تا بکارگیری زور علیه کشور عراق، بیش از سی قطعنامه از سوی شورای امنیت صادر گردید[۱۱۸]. که البته رژیم عراق به همه آنها بی توجه بود.
۲/ قطعنامههای شورای امنیت
شورای امنیت پس از اشغال کویت ازسوی عراق تا اواخر فوریه ۱۹۹۱، اقداماتی اتخاذ نمود که در نوع خود بی سابقه بوده است. در طول هفت ماه از زمان آغاز حمله عراق به کویت تا فوریه ۱۹۹۱، شورای امنیت بیش از سیزده قطعنامه به تصویب رساند؛ نکته مهم اینکه تمام این تصمیمات به موجب فصل هفتم منشور اتخاذ گردیده اند[۱۱۹].
قطعنامه ۶۷۸ مورخ ۲۹ نوامبر ۱۹۹۰
به موجب بند ۲ بخش اجرایی این قطعنامه،‌ شورای امنیت «به دولتهای عضو همکاری کننده با دولت کویت اجازه میدهد که چنانچه عراق تا ۱۵ ژانویه ۱۹۹۱ قطعنامه های ۶۶۰، ۶۶۱، ۶۶۲، ۶۶۴، ۶۶۵، ۶۶۷،‌ ۶۶۹، ۶۷۰، ۶۷۴ و ۶۶۷ را بطور کامل اجرا ننماید، از «تمامی ابزارهای ضروری» به منظور پذیرش و اجرای قطعنامه ۶۶۰ و سایر قطعنامههای ذیربط بعدی استفاده نمایند و صلح و امنیت را به منطقه بازگردانند» نکته اینکه شورای امنیت طی قطعنامه ۶۶۰ که در همان روز اشغال کویت صادر کرده بود، ضمن محکوم نمودن حمله عراق از آن دولت خواسته بود که سریعاً‌ و بدون قید و شرط نیروهای خود را به وضعیت قبل از اول آگوست ۱۹۹۰ برگرداند. بر این اساس عملیات نظامی از سوی متحدین علیه عراق انجام گرفت و در ۲۸ فوریه ۱۹۹۱ به پایان رسید.
قطعنامه ۶۸۷ مورخ ۳ آوریل ۱۹۹۱
به دنبال بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت و خاتمه عملیات نیروهای متحدین، شورای امنیت در ۳ آوریل ۱۹۹۱ قطعنامه ای صادر نمود که با ابهامات و تردیدهایی همراه بوده است. یکی از اهداف قطعنامه ۶۸۷، خلع سلاح عراق بود. شورای امنیت به موجب این قطعنامه از عراق می خواهد، «بدون قید و شرط تعهدات خود را به موجب پروتکل ممنوعیت استفاده از گازهای خفه کننده و سمی و سایر گازها در جنگ و روش های باکترولوژیکی جنگی و کنوانسیون ممنوعیت گسترش، تولید و ذخیره سلاحهای بیولوژیک و سمی، تحت نظارت بین المللی، امحا، نابودی یا انتقال سلاح های زیان بار را بپذیرد[۱۲۰].
همچنین شورای امنیت تصمیم گرفت که عراق میبایست بدون قید و شرط متعهد گردد که از استفاده، گسترش، ساخت یا دستیابی به هر یک از موارد مذکور در فوق خودداری نموده و موافقت کند که به سلاحهای هستهای یا موارد استفاده در سلاحهای هستهای یا هر سیستم مرتبط با آن دست پیدا نکند و یا گسترش ندهد.
قطعنامههای ۱۱۵۴ مورخ ۲۵ مارس ۱۹۹۸ و ۱۲۰۵ مورخ ۵ نوامبر ۱۹۹۸
در پی اختلاف آنسکام و دولت عراق در خصوص بازرسی از تاسیسات نظامی به منظور خلع سلاح و نقض موافقتنامه منعقده بین ملل متحد و دولت عراق در سال ۱۹۹۸، شورای امنیت در ابتدا با صدور قطعنامه ۱۱۵۴ بیان داشت؛ «هر گونه نقض تعهدات خلع سلاح از سوی عراق با شدیدترین عواقب مواجه خواهد گردید». شورا مدتی بعد با صدور قطعنامه ۱۲۰۵ تصمیم ۳۱ اکتبر دولت عراق جهت متوقف ساختن همکاری با کمیسیون ویژه ملل متحد را نقض آشکار قطعنامه ۶۸۷ دانست.
قطعنامه ۱۴۴۱ مورخ ۸ نوامبر ۲۰۰۲
بعد از بحث های فراوان، شورای امنیت به اتفاق آراء قطعنامه ۱۴۴۱ در خصوص خلع سلاح عراق را به تصویب رساند؛ این قطعنامه شرایط فعالیت مجدد نیروهای ملل متحد را در عراق فراهم میکرد. چنان که ملاحظه میشود در این قطعنامه نیز هیچ اشاره صریحی به تفویض توسل به زور علیه عراق وجود نداشته است. در بند چهارم مقدمه این قطعنامه، شورا اختیار استفاده از همه ابزارهای ضروری را که طبق قطعنامه ۶۷۸ (۱۹۹۰) تفویض شده بود را یادآوری نمود و در ادامه در بند پنجم با آوردن عبارت «با یادآوری قطعنامه ۶۸۷ (۱۹۹۱) شورا که تعهداتی را بر دوش عراق میگذارد»، تأکید نمود که اجرای قطعنامه ۶۸۷ گامی ضروری در زمینه دستیابی به هدف، اعاده صلح و امنیت در منطقه است». نکته مهم آنکه در بند دهم مقدمه، بطور مشخص بیان میدارد که شورا در قطعنامه ۶۸۷ اعلام داشته بود که آتش بس تنها بر مبنای مفاد آن قطعنامه از سوی عراق استوار است.
در بندهای اجرایی قطعنامه ضمن احراز این نکته که عراق تعهدات خود را «نقض اساسی» نموده است تنها به یک «فرصت نهایی[۱۲۱]» جهت اجرای تعهدات مرتبط با خلع سلاح اشاره میکند و از سویی طبق قطعنامه ۱۱۵۴ به عراق هشدار میدهد که ممکن است در نتیجه نقضهای مداوم آن دولت از تعهداتش «عواقب جدی[۱۲۲]»‌ در انتظار او باشد[۱۲۳]. اکنون این سوال مطرح میشود که آیا با توجه به مفاد قطعنامههای مورد اشاره شورای امنیت و رویه دولت ها،‌ توسل به زور آمریکا و متحدانش علیه عراق مشروع و منطبق با منشور بوده است؟
‌۳/ رویه سازمان ملل متحد‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:41:00 ب.ظ ]




در این تحقیق به ارائه یک متدولوژی جامع شامل سه مدل دو مرحله‌ای برای بخش‌بندی مشتریان بر اساس ارزش آنها می‌پردازیم. در این متدولوژی از دو پایگاه داده، شامل پروفایل شخصی مشتریان[۱۵۸] و داده‌های معاملاتی[۱۵۹] و استفاده می‌نماییم که در شکل ۳-۱ نشان داده شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تعاملات مشتریان
پروفایل مشتریان
WRFM
داده‌های جمعیت‌شناختی
مدل ۱
مدل ۲
مدل ۳
رتبه‌بندی بخش‌ها
ارزیابی و مقایسه مدل‌ها
شکل۳-۱ متدولوژی تحقیق
شکل‌های ۳-۲، ۳-۳ و ۳-۴ مدل‌های توسعه داده شده را در این متدولوژی بیان می‌کند.
در مدل اول از این متدولوژی، ابتدا بخش‌بندی را بر اساس داده‌های جمعیت‌شناختی[۱۶۰] از پروفایل مشتریان با بهره گرفتن از شبکه عصبی خود سازمانده[۱۶۱] انجام می‌دهیم، سپس به بخش‌بندی دوباره هر کدام از بخش‌های نتیجه گرفته شده از مرحله اول بر اساس داده‌های معاملاتی با بهره گرفتن از ابزارهای داده‌کاوی RFM و K میانگین می‌پردازیم در این مرحله K بهینه را از شاخص دیویس بولدین به دست می‌آوریم. در نهایت بخش‌های بدست آمده را بر اساس ارزششان رتبه‌بندی می‌کنیم.
پروفایل مشتریان
تعاملات مشتریان
تعیین وزن نسبی RFM بنا به الگوریتم AHP
بخش‌بندی با الگوریتم SOM
بخش‌بندی هر خوشه با الگوریتم K میانگین
تعیین مقدار بهینه K برای هر خوشه بنا بر شاخص Davies Bouldin
شکل ۳‑۲ اولین مدل توسعه داده شده جهت بخش بندی مشتریان بر اساس ارزش آنها
در مدل دوم از این متدولوژی، ابتدا مشتریان را بر اساس داده‌های معاملاتی (RFM وزن‌دار) با بهره گرفتن از الگوریتم K میانگین بخش‌بندی می‌نماییم، در این روش مقدار K بهینه از قبل توسط شاخص دیویس بولدین تعیین می‌شود. سپس هر بخش به دست آمده از مرحله اول را بر اساس داده‌های جمعیت‌شناختی با بهره گرفتن از شبکه عصبی خود سازمانده دوباره بخش‌بندی می‌نماییم و در نهایت بخش‌های بدست آمده را بر اساس ارزششان رتبه‌بندی می‌کنیم.
تعاملات مشتریان
پروفایل مشتریان
تعیین وزن نسبی RFM بنا به الگوریتم AHP
تعیین مقدار بهینه K بنا بر شاخص Davies Bouldin
بخش‌بندی با الگوریتم K میانگین
بخش‌بندی هر خوشه با الگوریتم SOM
شکل ۳‑۳ دومین مدل توسعه داده شده جهت بخش بندی مشتریان بر اساس ارزش آنها
در مدل سوم از این متدولوژی، ابتدا مشتریان را با بهره گرفتن از شبکه عصبی خود سازمانده، بر اساس متغیرهای جمعیت‌شناختی و متغیرهای تراکنشی (RFM وزن‌دار) بخش‌بندی نموده سپس از تعداد خوشه‌ی بدست آمده (k) و مراکز خوشه‌ها به عنوان ورودی روش K میانگین برای بخش‌بندی دوباره مشتریان بر اساس متغیرهای جمعیت‌شناختی و تراکنشی استفاده می‌نماییم و در نهایت بخش‌های بدست آمده را بر اساس ارزششان رتبه‌بندی می‌کنیم.
تعاملات مشتریان
پروفایل مشتریان
تعیین وزن نسبی RFM بنا به الگوریتم AHP
بخش‌بندی با الگوریتم SOM
K خوشه و  ها مراکز خوشه‌ها
بخش‌بندی با الگوریتم K میانگین
شکل ۳-۴ سومین مدل توسعه داده شده جهت بخش بندی مشتریان بر اساس ارزش آنها
۳-۵ ارزیابی اعتبار مدل
برای ارزیابی اعتبار مدل از شاخص دیویس بولدین و مجموع مربعات خطا[۱۶۲] استفاده شده است.
شاخص دیویس بولدین معیاری برای سنجش کیفیت الگوریتم های خوشه‌بندی است که اولین بار توسط دیویس و بولدین در سال ۱۹۷۹ ارائه شد (سید حسینی و همکاران، ۲۰۱۰). این معیار از شباهت بین دو خوشه  استفاده می‌کند که بر اساس  پراکندگی  یک خوشه (  ) و عدم شباهت بین دو خوشه (  ) تعریف می‌شود. شباهت بین دو خوشه را می‌توان به صورتهای مختلفی تعریف کرد ولی بایستی شرایط زیر را دارا باشد.

 

    •  

 

    •  

 

    • اگر  و  هر دو برابر صفر باشند آنگاه  نیز برابر صفر باشد.

 

    • اگر   و   آنگاه

 

    • اگر   و   آنگاه

 

معمولا شباهت بین دو خوشه به صورت زیر تعریف می‌شود:

 

(۳-۲)  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:41:00 ب.ظ ]




فصل دوم
احادیث غیر تفسیری

فصل دوم:احادیث غیرتفسیری

دراین فصل احادیثی مورد نقدوپژوهش قرار گرفته اند،که در صدد تفسیر آیه نیستند،وطریحی آنها رابراساس اشتقاق لفظ و جناس لفظی بیان کرده است؛ هم چنین متذکرمی­شوم که، با توجه به موضوع این پروژه تحقیقاتی که روش شناسی بکار گیری روایات درکتاب مجمع البحرین است، فقط به اصل روش اشاره شده است، واز بیان جزئیات روش­خوداری­شده است، هم چنین تعداد در انتخاب این احادیث گزینشی بوده است واگربرخی واژگان­تکرارشده اند، این کاملاً گزینشی بوده واحادیث آنها نیز، با حدیث قبلی فرق دارد.
درآوردن برخی احادیث باتوجه به این که متن حدیثی شاهد مثال، در قسمتی از یک حدیث طویل بوده، فقط آن قسمت از حدیث آورده شده است، که به عنوان شاهد مثال است، ودراین احادیث از آوردن سند حدیثی، به دلیل طویل بودن سند حدیثی خوداری شده است.
احادیث غیرتفسیری دراین فصل­دردو عنوان۱- احادیث براساس اشتقاق لفظ و۲-احادیث بر اساس جناس لفظی بیان شده اند، که به شرح ذیل می باشند.

۲-۱-احادیث براساس اشتقاق لفظ

 

۲-۱-۱-ادا

مولف بر این باور است، که واژه ادا به معنی دادن وپرداختن ورساندن است.[۲۷] آیه­ی آورده شده دراین قسمت عبارت است، از:«وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُم‏» (بقره /۱۷۸)« و با [رعایت‏] احسان[خونبها را]به­ او بپردازد؛این[حکم‏]تخفیف­و رحمتى­از پروردگار شماست.» حدیثی که در ذیل آیه­ی بالا آمده است، عبارت است از: وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)‏ إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا کَانَ فِی آخِرِ یَوْمٍ مِنَ الدُّنْیَا وَ أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْآخِرَهِ مُثِّلَ لَهُ مَالُهُ وَ وُلْدُهُ وَ عَمَلُهُ فَیَلْتَفِتُ إِلَى مَالِهِ وَ یَقُولُ وَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ عَلَیْکَ لَحَرِیصاً شَحِیحاً فَمَا ذَا عِنْدَکَ فَیَقُولُ خُذْ مِنِّی کَفَنَکَ فَیَلْتَفِتُ إِلَى وُلْدِهِ فَیَقُولُ وَ اللَّهِ إِنِّی کُنْتُ لَکُمْ مُحِبّاً وَ إِنِّی کُنْتُ عَلَیْکُمْ لَمُحَامِیاً فَمَا ذَا عِنْدَکُمْ فَیَقُولُونَ نُؤَدِّیکَ إِلَى حُفْرَتِکَ وَ نُوَارِیکَ فِیهَا فَیَلْتَفِتُ إِلَى عَمَلِهِ فَیَقُولُ وَ اللَّهِ إِنَّکَ کُنْتَ عَلَیَّ لَثَقِیلًا وَ إِنِّی کُنْتُ فِیکَ لَزَاهِداً فَمَا ذَا عِنْدَکَ فَیَقُولُ أَنَا قَرِینُکَ فِی قَبْرِکَ وَ یَوْمِ حَشْرِکَ حَتَّى أُعْرَضَ أَنَا وَ أَنْتَ عَلَى رَبِّک‏[۲۸] امیر المومنین (علیه السّلام) فرمود: هنگامى که بنده در آخرین روز زندگیش دردنیا و نخستین روز از آخرت قرار می گیرد، مال او و فرزند او و عملش در برابر او ممثّل و مجسّم مى‏شود؛پس روى به مال خود کرده میگوید: سوگند به خدا من در طلب تو حریص و آزمند بودم و بر صرف تو بسیار بخل می ورزیدم، حال تو چه دارى که مرا در این سفر به کار آید؟ مال جواب می دهد؛ کفنت را از من برگیر، بعد متوجه فرزندانش مى‏شود، و می گوید: به خدا قسم­ من­دوستدارشمابودم­ومن­بودم که،از شما پشتیبانى می کردم اکنون نزد شماچیست؟که دستگیر من باشدو با من چه همراهى توانید کرد؟آنان به او پاسخ می­ دهند: ما فقط می- توانیم تو را به گورت رسانده وآنجا دفن کنیم، آنگاه به عمل خویش روى می کند،ومی گوید: به خدا قسم که تو بر من سخت گرانبار بودى و من به تو بی رغبت بوده، و از تو روى می- گرداندم اکنون تو چه همراه من میکنى؟ و عمل به او پاسخ می دهد: من در گورت و در آن روز که محشور خواهى شد با تو همنشین و همراه خواهم بود، تا من و تو بر پروردگارت هر دو عرضه شویم.
صاحب جوامع الجامع این طور بیان می دارد، که قاتل در صورت امکان بدون سهل انگاری ومعطلی دیه­را بدهد.[۲۹] علامه براین باوراست،که دیه را باید بدون معطلی وآزار و اذیت وبه خوبی پرداختن داد.[۳۰]
دانلود پایان نامه
در مطالب بالا این نکته به خوبی روشن می شود،که حدیث آورده شده درصددبیان تفسیر­آیه نیست، وبراساس اشتقاق لفظ بیان شده است.آیه در موردپرداخت دیه بحث می- کندوحدیث در مورد رساندن بدن میت، به سوی قبر بحث می­ کند.

۲-۱-۲-ثوی

واژه ثوی که،که به معنای مقام و جایگاه است[۳۱]. آیه آورده شده دراین قسمت عبارت است، از «النَّارُ مَثْواکُمْ خالِدینَ فیها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیمٌ» (انعام/ ۱۲۸)«جایگاه شما آتش است؛درآن ماندگار خواهید بود،مگرآنچه­راخدا­بخواهد [که خود تخفیف دهد]؛ آرى پروردگار تو حکیم داناست.» حدیث عبارت است، از:عن جابر بن عبد الله قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) إذا حمل عدو الله إلى قبره نادى حملته أ لا تسمعون یا إخوتاه أنی أشکو إلیکم ما وقع فی أخوکم الشقی إن عدو الله خدعنی و أوردنی ثم لم یصدرنی و أقسم لی أنه ناصح لی فغشنی و أشکو إلیکم دنیا غرتنی حتى إذا اطمأننت إلیها صرعتنی و أشکو إلیکم أخلاء الهوى منونی ثم تبرءوا منی و خذلونی و أشکو إلیکم أولادا حمیت عنهم و آثرتهم على نفسی فأکلوا مالی و أسلمونی و أشکو إلیکم مالا منعت فیه حق الله فکان وباله علی و کان نفعه لغیری و أشکو إلیکم دارا أنفقت علیها حریبتی فصار سکانها غیری و أشکو إلیکم طول الثوى فی قبری ینادی أنا بیت الدود أنا بیت الظلمه و الوحشه و الضیق یا إخوتاه فاحبسونی ما استطعتم و احذروا مثل ما لقیت فإنی قد بشرت بالنار و الذل و الصغار و غضب العزیز الجبار وا حسرتى على ما فرطت فی جنب الله و یا طول عویلاه فما لی من شفیع یطاع و لا صدیق یرحمنی فلو أن لی کره فأکون من المؤمنین[۳۲].
علامه براین نظراست،که کلمه مثوی اسم مکان است،به معنای­محل­­استقامت­با استقرار است،” النَّارُ مَثْواکُمْ “به معنای این است،که آتش محل اقامتی برای شما است، که درآن استقرار خواهید داشت.[۳۳]
در حدیث بالا بابیان ویژگی های قبر می­خواهد، این مطلب رابرساندکه، ثوی جایگاهی است،که­محل­استقرار است،چرا که ویژگی­های آن رابیان کرده است،که اهمیت آن را برساند؛ این اهمیت و ویژگی ها با مفهوم استقرار آن معنا پیدا می­ کند،این حدیث از باب اشتقاق لفظ بیان شده است و در صددتفسیر آیه نیست.

۲-۱-۳-خبا

مولف بر این باور است که “خبا “به معنای پنهان بودن است.[۳۴] آیه ی آورده شده دراین قسمت، عبارت است از: «أَلاَّ یَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذی یُخْرِجُ الْخَبْ‏ءَ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ یَعْلَمُ ما تُخْفُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ »(نمل/۲۵)« [آرى شیطان چنین کرده بود] تا براى خدایى که نهان را در آسمانها و زمین بیرون­مى‏آورد،­وآنچه­راپنهان مى‏دارید،و آنچه را آشکار مى‏نمایید، مى‏داند سجده نکنند.»حدیثی که آمده است، عبارت استاز:قوله(علیه السلام)‏ اطلبوا الرزق فی خبایا الأرض فإنه تعالى بسطها و جعل لها طولا و عرضا و طرح فیها جبالا ثابته و أعلاما یهتدى بها و أخرج منها النبات فیها من کل شی‏ء بقدر معلوم و من الأشیاء التی توزن من الذهب و الفضه و النحاس و الحدید و غیرها.[۳۵] راغب اصفهانی بیان داشته است، که خبا در مورد هرچیز که پوشیده وپنهان باشد، بکار می رود.[۳۶] مولف در مجمع البیان خبارا چیز هایی می داند، که از نظر ها مخفی هستند؛ و پیش از آنکه بیرون آورده شوند؛ ادراک نمی شوند،خبارا چیز هایی می داند که از نیستی به هستی در می آیند.[۳۷]
مولف درتفسیر جوامع الجامع براین عقیده است،که خبا مصدری به معنای اسم مفعول است، و آن تمام چیزهایی است، که خداوند آن را در آسمان­ها و زمین غیب و پنهان کرده است.[۳۸]
علامه در تفسیر المیزان عبارت «یُخْرِجُ الْخَبْ‏ءَ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ »را استعاره ایی می- داند، که­ گویا خداوندموجودات­ را ازپس­پرده غیب، یکی پس از دیگری بیرون می آورد و آنها را به عالم وجود در می ­آورد.[۳۹]
این حدیث براساس اشتقاق لفظ بیان شده است، ومی­توان بیان داشت که، معنایی مجازی را نیز در بردارد،که با توجه به حدیث و تفاسیر گفته شده می­توان گفت معنای مجازی آن هر چیز پنهان می ­تواند باشد، که وجود ندارد؛ و انسا ن با تلاش و اتکا برخداوند می ­تواند آن­ها را بدست آورد. چنان چه آخر حدیث به آن اشاره دارد و این در زندگی امروزی ما صادق است، مانند ذخایر انرژی که از شکافتن اتم بوجود می ­آید.

۲-۱-۴-خزا

واژه خزا که مولف بر این نظراست، که به معنای هلاک شدن است.[۴۰] آیه­ی آورده شده دراین قسمت عبارت است از:«فَسیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکافِرین »(توبه/۲)«پس[اى­مشرکان] چهار ماه [دیگر با امنیّت کامل‏] در زمین بگردیدو بدانید که شما نمى‏توانیدخدا را به ستوه آورید،و این خداست که رسواکننده کافران است».
حدیثی که درذیل آیه بیان شده، عبارت است از : عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَنَّهُ کَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَهِ إِلَى أَصْحَابِه‏:واللَّهِ لَا یُطِیعُ اللَّهَ عَبْدٌ أَبَداً إِلَّا أَدْخَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی طَاعَتِهِ اتِّبَاعَنَا وَ لَا وَ اللَّهِ لَا یَتَّبِعُنَا عَبْدٌ أَبَداً إِلَّا أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ لَا وَ اللَّهِ لَا یَدَعُ أَحَدٌ اتِّبَاعَنَا أَبَداً إِلَّا أَبْغَضَنَا وَ لَا وَ اللَّهِ لَا یُبْغِضُنَا أَحَدٌ أَبَداً إِلَّا عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ مَاتَ عَاصِیاً لِلَّهِ أَخْزَاهُ اللَّهُ وَ أَکَبَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِی النَّار[۴۱].
بخدا سوگند هرگز بنده‏اى فرمانبردارى خدا را نکند، جز آنکه خداوند پیروى ما را در فرمانبردارى او داخل گرداند، و بخدا پیروى نکند بنده‏اى از ما جز آنکه خدا دوستش دارد و بخدا هیچ گاه بنده پیروى ما را وامگذارد، جز آنکه ما را دشمن دارد و بخدا هیچ گاه کسى ما را دشمن ندارد، جز آنکه نافرمانى خدا را کرده و هر که در حال نافرمانى خدا بمیرد خداوند او را خوار گرداند، و برو در آتش دوزخ اندازد.
راغب در مفردات آورده است،که خواری اگراز ناحیه خود انسان باشد،مذموم نیست اما از ناحیه دیگران باشد، مذموم و ناپسند است[۴۲]. مولف در تفسیر جوامع الجامع خواری را کشتن در دنیا، و در آخرت معذب ساختن وعذاب می داند.[۴۳]
درالمیزان آمده است که، با استکبار ورزیدن خود را دچار خزی الهی وهلاکت ننمایند.[۴۴]
با توجه به معنای حدیث وتفاسیر گفته شده، می توان گفت خواری وهلاکت از جانب خداوند می ­تواند نتیجه نافرمانی او باشد، وبا توجه به حدیث این نافرمانی در امور مهم می- تواند باشد؛ چرا که نتیجه خوار شدن از جانب خداوند است،واین استکبار ورزیدن به خداوند واهل­البیت است که منجر به چنین عذابی می شود.بنابرین می­توان گفت این حدیث اگر چه درباره خوار شدن بحث می­ کند، اما براساس اشتقاق لفظ درذیل آیه بیان شده است.

۲-۱-۵-خسا

درمجمع­البحرین آمده است که، واژه خسا به معنای دورشدن است.[۴۵] آیه­ی آورده شده عبارت است، از:«ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسیرٌ » (ملک/۴) «بازدوباره بنگرتا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد».
حدیثی­ که آمده است، عبارت است از: اللهم إنک وهبت لنا ذکرا وأنت أعلم بما وهبت ومنک ما أعطیت وکلما صنعنا فتقبله منا على سنتک وسنه نبیک ورسولک(صلى­الله­علیه وآله) واخسأ عنا الشیطان الرجیم لک سفکت الدماء لا شریک لک والحمد لله‏رب العالمین[۴۶]. خدایاتو به ما پسرى دادى و تو به آنچه داده‏اى آگاه‏ترى، و از توست آنچه را که داده‏اى و آنچه ما کردیم تو آن را از ما بر سنت خودت و سنت پیامبرت و رسولت(صلى الله علیه وآله) بپذیر و شیطان رانده شده را از ما دور بفرما،براى تو خون‏ها ریخته شده،تو بى­همتایى و ستایش ویژه خداوند پروردگار جهانیان است.
مولف درتفسیر مجمع البیان"خاسئا” را دور دانستن در رسیدن به مقصد در حالیکه خوار وشکسته است، می داند[۴۷].
مولف معجم مقاییس اللغه، بر این عقیده است که خسا دلالت بر دوری می­ کند.[۴۸]
مولف در تفسیر اطیب البیان بیان داشته است که “خاسئا” به معنای دوری وبه مقصد نرسیدن واز فکر دور بودن است.[۴۹]
علامه در ذیل تفسیر آیه بیان می دارد که، هر چند می­توانی در نظام هستی نظر بیفکن و این نظر کردن خسته و ناتوان است، از اینکه تفاوتی بیابد، چرا که این نظام واحد ومتصل الا جزاء است.[۵۰]
این حدیث ­براساس اشتقاق لفظ درذیل­آیه بیان شده است؛حدیث ابتدا ازعلم خداوندی صحبت به میان می آورد، سپس از دور بودن شیطان واین که دور بودن شیطان برای انسان امری بدیهی است، پس می­توان نتیجه گرفت که،دور بودنی منظور است که حاصل و نتیجه ای ندارد.

۲-۱-۶-خوا

مولف براین نظراست،که واژه خوا که کلمه خاویه از این ریشه است، به معنای خالی شدن است.[۵۱] آیه­ی آورده شده در این قسمت عبارت است از:
«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلى‏ قَرْیَهٍ وَ هِیَ خاوِیَهٌ عَلى‏ عُرُوشِها»(بقره /۲۵۹)«یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش، یکسر فرو ریخته بود عبور کرد».
حدیثی که در ذیل آیه آمده،عبارت است از: وَ لَا بَأْسَ بِالْقِیَامِ وَ وَضْعِ الْکَفَّیْنِ وَ الرُّکْبَتَیْنِ وَ الْإِبْهَامَیْنِ عَلَى غَیْرِ الْأَرْضِ وَ تُرْغِمُ بِأَنْفِکَ وَ یُجْزِیکَ فِی وَضْعِ الْجَبْهَهِ مِنْ قُصَاصِ الشَّعْرِ إِلَى الْحَاجِبَیْنِ مِقْدَارُ دِرْهَمٍ وَ یَکُونُ سُجُودُکَ کَمَا یَتَخَوَّى الْبَعِیرُ الضَّامِرُ عِنْدَ بُرُوکِهِ تَکُونُ شِبْهَ الْمُعَلَّقِ لَا یَکُونُ شَیْ‏ءٌ مِنْ جَسَدِکَ عَلَى شَیْ‏ءٍ مِنْه[۵۲]و ایستادن و گذاشتن دستها و زانوها و انگشتان ابهام بر غیر زمین اشکالى ندارد؛ (بلکه لزوم بر زمین نهادن بى‏حائل مخصوص پیشانى است) و بینى خود را بر زمین بگذار یا بساى(حدّاقل اینست که بر زمین برسد)و­درگذاشتن پیشانى بر زمین براى تو کافى است، که از رستنگاه مو تا ابروها به اندازه یک درهم بر زمین گذارى (یعنى این مقدار موضع سجود است)و سجود تو یا حالت تو در هنگام سجود باید همانند فراخى و گشادگى میان اعضاى شتر لاغر به هنگام خوابیدن یعنى همچون کسى باشد که آویخته است؛(که کلیّه اعضاى او بسوى زمین میل کند و کشیده مى‏شود) و هیچ جزئى یا عضوى از بدنت بر جزئى یا عضوى دیگر متّکى نباشد، و اعضا یک دیگر را نگرفته باشند.
طبرسی در مجمع البیان آورده است، که خوی به معنای خالی وبه معنای خانه ای که از اهلش خالی شده باشد،است.[۵۳]
در مفردات آمده است، که"تَخْوِی‏ خَوَاءً” به معنای این است،که خانه بکلّى خالى و ویران شد.[۵۴]
این حدیث با تمثیلی زیبا که امام آن را در حدیث آورده است، شخص سجود کننده را وصف می نماید،و معنای آن را به وضوح برای شخص مخاطب به تصویر می­کشد، وبراساس اشتقاق لفظ بیان شده است، و در حهت تفسیرآیه موردنظر نیست.

۲-۱-۷-دحا

مولف براین باور است که، واژه دحابه معنای گستردگی و وسعت است.[۵۵] آیه­ی آورده شده توسط مولف، عبارت است از: «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها » (نازعات/۳۰)«و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد». این دعا در ذیل آیه­ی بالا آورده شده است؛ که عبارت است، از: اللهم داحی المدحوات­ و بارئ المسموکات‏ و جابل القلوب على فطرتها شقیها و سعیدها اجعل شرائف صلواتک و نوامی‏ برکاتک و رأفه علی محمد عبدک ورسولک.[۵۶]
امام على(علیه السلام) می فرماید: خدایا! اى گسترنده گسترده‏ها(زمینها)و نگاهدارنده برافراشته‏ها (آسمانها)و آفریننده دلها بر فطرت آنها، چه خوشبخت آنها و چه بدبخت آنها شریفترین درودها و افزون‏ترین برکات خود را بر محمد بنده وفرستاده ات فرست.
علامه درتفسیر المیزان دحا را گسترش زمین معنا کرده است.[۵۷] اما راغب معنای دحا را جابجایی وحرکت زمین بیان کرده است.[۵۸]
با توجه به دعای آورده شده می­توان گفت گسترش چیزهایی که گسترده شده اند، می ­تواند معنای جابجایی را نیز داشته باشد، و طریحی این دعا را براساس اشتقاق لفظ بیان کرده است، ودر جهت تفسیر آیه نیست.

۲-۱-۸-رعا

طریحی براین نظراست، که واژه رعا به معنای رعایت کردن ومراعات و حفظ است.[۵۹] آیه­ی آورده شده، عبارت است از: آیه«وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُکُما قالَتا لا نَسْقی‏ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ» (قصص/۲۳)«و چون به آب مَدْیَن رسید،گروهى از مردم را برآن یافت که[دامهاى خودرا] آب مى‏دادند، و پشت سرشان دو زن را یافت، که [گوسفندان خود را] دور مى‏کردند[موسى‏] گفت: منظورتان [از این کار] چیست؟گفتند:[ما­به­گوسفندان­خود]آب­نمى‏دهیم،تاشبانان[همگى­گوسفندانشان­را] برگردانند، و پدر ما پیرى سالخورده است».
حدیثی که درذیل آیه­ی بیان شده،عبارت است، از: فالعلماء یحزنهم ترک رعایه القرآن و یغمهم عدم فهمهم له و فقد العمل به و عدم اقتدارهم على ذلک و الجهال یهمهم حفظ روایته و یغمهم عدم قدرتهم علیه لما یزعمونه کمالا و فوزا[۶۰].
آنچه مسلم است، این است که این حدیث براساس اشتقاق لفظ بیان شده است ودرجهت تفسیرآیه ی مورد نظر نیست؛ و بیان می دارد، که علما غمگین از ترک حفظ قرآن وعدم فهم آن می باشند،واین معنایی مجازی نیز می تواند داشته باشد،که علما غمگین ازترک عمل قرآن هستند؛ ودر آیه نیز رعا به معنای چوپان است، چرا که این چوپان است که از گوسفندان نگهداری وحفاظت می کندو هم چنین به معنای رهبر نیز آمده است، چرا که در این واژها معنای سرپرستی و حفظ وجود دارد.

۲-۱-۹-رقا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]




(همان: ۴۶۷)
کاربرد حروف
حروف اضافه مضاعف
یارب چها به سینه این خاکدان در است کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
(همان: ۹۰)
تو به آزادگی اندر همه عالم ثمری سرو من چیست به عالم ثمری بهترازاین
(همان:۳۶۴ )
توچشمه ای چو برون آمدی به هرز مرو به رودخانه درت اتصال با دریاست
(همان: ۱۱۲)
یک جهان تاب ملال و یک جهان نور امید آن به موی اندرنهان واین به روی اندرمیان
(همان: ۱۵۵۹)
به زندان اندرون آزادگی هاست به ظلماتست آب زندگانی
(همان:۴۱۷)
«را» به معنی «برای»
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
به عبث حمل مکن رقص و سماع حافظ عشقبازیست خدا را و نه کار بازیست
(همان: ۱۲۵)
«رای» فکّ اضافه
هرکه سر داد درین مرحله سر خواهد داد شمع را سر، دم تیغ از قبل غمازیست
(شهریار، ۱۳۸۶: ۱۲۶)
موسقی را چاشنی از جاز باید والسلام دستگاه شور ما با شوریش بی چاشنی است
(همان: ۱۲۶)
عشق را آب بقا خورده است، تیغ کشتگانش عمر جاویدان کنند
(همان: ۲۲۲)
پروانه را زبان سخن نیست آتشین از شمع پرس قصه سوز و گداز من
(همان: ۲۵۶)
دوشم که راه خواب زد افسون چشم تو مرغان باغرا به لب افسانه تو بود
(همان: ۲۳۰)
روزه داران را به رخ آبی زدند خواب را بر چهره مهتابی زدند
(همان: ۷۶۸
«با»به معنای «در مقابل»
با رنگ و بویت ای گل، گل رنگ و بو ندارد با لعلت آب حیوان آبی به جو ندارد
(همان: ۱۵۹)
«نه» به معنای «نیست»
گرچه شهر و همه یاران بستانند از من شهریار آن نه که از یاد برد یاران را
(همان: ۸۶)
شیری نه که از بیشه برون تازد و گیتی پر کشمکش جیفه و غوغای کلاب است
(همان: ۱۰۲)
چه عالمی که دلی هست و دلنواز نه چه زندگی که غمم است و غمگسارم نیست
(همان: ۱۲۹)
برو به کنج خراباتت ای ندیم گدایان تو بختت آن نه که راهی بود به خلوت شاهت
(همان: ۱۴۹)
ناکسا نند و کس نه با من یار ای کس بی کسان به دادم رس
(همان: ۲۶۹)
کاربرد «ک» برای تقلیل و تدریج در قید
پیش پای پیک جانان گر بجنبی کم کمک هر قدم از همت پاکان به جان یابی کمک
(همان: ۲۸۱)
رودم و از دوری دریا بنالم زیر لب ابرم و در حسرت گلزار بارم نم نمک
(همان: ۲۸۲)
هر که سترش بود و بر سر می کشید کمترک زقّوم دوزخ می چشید
(همان: ۷۶۸)
بنده هم گر میلتان شد کم کمک می توانم با شما کردن کمک
(همان: ۷۶۹)
می شد آهسته به روزن نزدیک کم کمک شد دم روزن تاریک
(همان: ۹۳۱)
ک تحبیب
ماه را می نگرم مادرکی نورانی است که به دور و برخود دخترکانی دارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]