کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




جستجو


 



نوع دیگری از این شکاف دانشی در سازمان پروژه‌محور، بین پروژه‌ها و سازمان ایجاد خواهد شد (شکل ۲-۲۶). در این حالت با توجه به ماهیت موقتی پروژه، دانش کسب شده از پروژه به حافظه سازمان منتقل نشده و انبوهی از درس‌ها و تجارب و دانش حاصل از پروژه اعم از آشکار و ضمنی از بین خواهند رفت. در نتیجه دوباره‌کاری‌های بیهوده‌ای برای سازمان پدیدار می‌گردد که نتیجه آن افزایش زمان و هزینه را برای سازمان به دنبال دارد. به‌عبارت دیگر با توجه به فرایند انتشار دانش‌، این عمل بین پروژه و سازمان به طور مطلوب صورت نمی‌گیرد.
پایان نامه
همچنین به‌طور کلی از لحاظ محتوایی در یک پروژه سه دسته دانش قابل شناسایی است:
دانش فنی که ناظر به محصول، اجزای آن و تکنولوژی آن‌ها می‌باشد؛
دانش فرایند که حاوی فرآیندهای تولید محصول و روش‌های انجام کار است؛
دانش سازمانی که گویای فرآیندهای سازمانی است که برای هماهنگی و تسهیل امور در طول اجرای پروژه به کار گرفته شده است (Kasvi et al., 2003).
بخش‌های مختلف دانش ذکر شده نزد افراد مختلف از اعضای تیم پروژه تا اعضا و مدیران سازمان قرار دارد و لذا دانش پروژه کاملاً پراکنده و در ابتدا تا حد زیادی وابسته به افراد است. با توجه به جابه‌جایی شدید نیروی انسانی در سازمان‌های پروژه‌محور دانش کسب شده به راحتی از سازمان خارج و شکاف دانشی بین پروژه‌ها و سازمان ایجاد می‌گردد (اسکاره تهرانی و همکاران، ۱۳۸۶).
البته این شکاف دانشی به غیر از جابه‌جایی نیروی انسانی می‌تواند از عواملی چون عدم انتقال دانش پروژه به حافظه سازمان، فراموشی افراد و به طورکلی نبود نظام مدیریت دانش ایجاد گردد.
لازم به ذکر است در تحقیق حاضر منظور از شکاف دانشی در سازمان‌های پروژه‌محور، شکاف دانشی بین پروژه‌ها و سازمان ناشی از عدم انتشار دانش از پروژه‌ها به سازمان مدنظر است و قصد بر کاهش این شکاف به منظور به کارگیری از دانش‌های پروژه در سایر پروژه‌ها و پروژه‌های آتی سازمان می‌باشد.
سازمان
سازمان
پروژه
پروژه
پروژه
پروژه
پروژه
پروژه
Knowledge Gap
Knowledge Gap
شکل ۲-۲۶- شکاف دانشی بین پروژه‌ها و سازمان در سازمان‌های پروژه‌محور
۲-۴-۱۳- مرور ادبیاتِ بسترهای پیاده‌سازی مدیریت دانش در سازمان‌های پروژه‌محور
قاضی‌کلایه و همکاران (۱۳۹۱)، پس از مرور ادبیات، عوامل کلیدی زیرساخت به منظور استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان‌های پروژه‌محور را مطابق جدول ۲-۲۹ معرفی نمودند:
جدول ۲-۲۹- عوامل کلیدی زیرساخت به منظور استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان‌های پروژه‌محور

 

شاخص‌های اصلی اجزا
مأموریت و ارزش سازمان امکان‌سنجی، اولویت‌ها، نگرش مدیران ارشد، شایستگی‌ها، ارزش‌های سازمانی
ساختار و فرایندهای سازمانی دستورالعمل دانش، ساختار فیزیکی محیط کار، رهبری، فرهنگ، مدیریت فرایند و داده‌ها، طبقه‌بندی مشاغل
فناوری اطلاعات مستندسازی دیجیتال، شبکه‌های ارتباطی
فرهنگ سازمانی سرمایه منابع انسانی یادگیری، آموزش، حمایت سازمانی، پاداش سازمانی

مایک برسنن[۱۸۷] و همکاران (۲۰۰۵)، موارد ذیل را به عنوان توانمندسازهای ضبط و انتشار دانش در محیط‌های پروژه‌ای عنوان کرده‌اند.
اثرات ساختار سازمانی؛
بستر فرهنگی و جو پذیرش تغییرات؛
مهارت‌ها و قابلیت‌ها؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 07:31:00 ب.ظ ]




از سوی دیگر می توان اینگونه عنوان نمود که, اصول مهم در شرکتهای تولیدی صادراتی عبارتند از:
مدیریت توانمند و با تخصص و مرتبط با صنعت
استفاده از کارکنان تحصیل کرده،هوشمند،فعال و پر انرژی
برنامه ریزی و فعالیتهای بلند مدت و استراتژیک
استفاده از فناوری های مدرن دنیا
ارتباط مستمر مدیران و متخصصان این شرکت با پیشگامان و خبر گان خارجی صنعت
نوآوری در محصول
کیفیت بالای محصول مطابق با استاندارد ها
انجام به موقع تعهدات خریداران خارجی
حضور در نمایشگاههای منطقه ای،بین المللی و جهانی
بازار یابی صادراتی
آگاهی کامل از مکانیزم های حضور و نفوذ در بازارهای صادراتی
توانمندی برای برقراری ارتباطات تجاری قدرتمند با بازارهای هدف
دانلود پایان نامه
همانطوری که مشخص است برخی از این اصول با فعالیتهای رایزنان بازرگانی در بازار هدف گره خورده است که بایستی مورد توجه قرار گیرد.
در ادامه به بررسی مهمترین ویژگی های رایزنان بازرگانی از دید صادر کنندگان می پردازیم؟
بر اساس یکی از مدل های ارائه شده در این خصوص, انتظارات تاجران از رایزنان بازرگانی را می توان به ۳ دسته تقسیم بندی نمود:
ویژگی های اخلاقی: اینکه رایزن فردی خوش برخورد،باز،با ادب و با روابط عمومی گرم باشد.
ویژگی های رفتاری :اینکه رایزن فردی منظم،منضبط،مدیر و دارای توان تصمیم گیری باشد.
ویژگی های عملکردی:که می توان برای عملکرد رایزن شاخصهایی را تعیین نمود که آن شاخص ها عبارتند از
رایزن بتواند زمینه آشنایی و برقراری ارتباط را بین صادر کنندگان و بازارهای هدف را بر قرار نماید.در انجام مذاکرات همکاری لازم را داشته باشد.در حل مسائل و مشکلات صادرکنندگان کوشا باشد.اطلاعات تجاری را در اختیار صادر کنندگان قرار دهد.
به روز و روز آمد باشد
مشاور بازاریابی توانمندی باشد
در حل مسائل گمرکی به صادر کنندگان کمک نماید
امور بانکی و بیمه صادر کنندگان تسهیل نماید
رایزن بتواند زمینه مذاکره را فراهم آورد.
مورد اعتماد و وثوق هم صادرکنندگان و هم خریداران بازار صادراتی هدف باشند.
نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که آیا اگر رایزنی بتواند انتظارات صادرکنندگان را از منظر اخلاقی،رفتاری و عملکردی (با توجه به شاخصهای تعیین شده) برآورده سازد آیا به بهبود فرایند صادرات و افزایش حجم آن درآن بازار هدف کمکی خواهد کرد؟

شکل ۲-۲ انتظارات صادرکنندگان از رایزنان
اما نکته ای که باید بدان اذعان داشت این است که از دید صادرکنندگان انتظارات اخلاقی، رفتاری و عملکردی با داشتن چه ویژگیهایی از سوی رایزنان بهتر برآورده می شود؟
آیا ویژگیهایی همانند میزان تحصیلات،نوع مدرک تحصیلی، میزان تجربه،میزان تخصص، میزان علم و دانش، دوره های آموزشی گذرانده،تسلط به زبانهای خارجی بیشتر که صادر کنندگان بیان می کنند موجب بهبود عملکرد صادراتی می شود یا خیر؟
آیا داشتن توانایی های فردی مهارتهای مدیریتی رایزن می تواند انتظارات صادرکنندگان را فراهم سازد.
* وظایف رایزن بازرگانی:
۱- رصد کننده اوضاع اقتصادی محل ماموریت
۲- حامی،مشاور و تامین کننده منافع صادرکنندگان در محل ماموریت
بر همین اساس میتوان انتظارات و نقطه نظرات صادرکنندگان را از رایزن بازرگانی در مدل زیر بیان کرد.
الف)۱- دریافت و ارسال اطلاعات کاربردی در خصوص محصولات تولیدی،صادراتی،وارد اتی و خدماتی بازار هدف
۲- تهیه و تدوین فهرست اسامی و مشخصات کامل بنگاههای بزرگ و کوچک و متوسط صنعتی،تجاری و خدماتی هر دو طرف
۳- برگزاری نمایشگاهها و شناساندن کالاها و خدمات مورد نیاز کشورهای هدف به ایران
ب)۱- انعکاس توانمندی های تولیدی و صادراتی کشور ایران
۲- شناساندن و معرفی ظرفیتهای بنگاههای اقتصادی و تشکل های صادراتی به بازارهای خارجی
ج)۱- پیگیری مسائل و مشکلات صادرکنندگان در بازار هدف
۲- رفع اختلافات تجار ایرانی با طرفهای خارجی
۳-احقاق حقوق صادرکنندگان ایرانی در بازار هدف
د)۱-تلاش برای دریافت ویزا برای عاملین اقتصادی کشور ایران ۲- تلاش برای حضور عاملین اقتصادی خارجی در نمایشگاه های تخصصی صادراتی ایران در داخل یا خارج از کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:31:00 ب.ظ ]




خـاک درش چـو کیمـیا، بیش بهـای ممــلکت
واژگانکیان: پادشاهان بزرگ. (برهان) گوهر: مروارید که به عربی لؤلؤ خوانند و مطلق جواهر را نیز گفته‌اند. (برهان)
معنی و مفهومشاه اخستان، همچون تاجی بر سر پادشاهان بزرگ است (مایه‌ی افتخار کیانیان است) و در ارزش و برتری همچون گوهری است که در تاج بزرگان تعبیه شده است. خاک درگاه او، مانند کیمیا ارزشمند و قیمتی می‌باشد به حدّی که این خاک، از تمام مملکت با ارزش‌تر است.
آرایه‌های ادبیافسر گوهر و گوهر افسر نوعی از قلب در بیت ایجاد کرده است. خاک درِ پادشاه، در ارزشمندی به کیمیا تشبیه شده است.
توضیحات:
کیمیابه اصطلاح ارباب صنعت، علمی و عملی است که روح ونفس اجسام را به مرتبه‌ی کمال رساند و فی المثل قلع و مس را سیم و زر کند. کیمیا را با چهار علم دیگر (سیمیا، لیمیا، ریمیا و هیمیا) علوم غریبه یا خمسه‌ی محتجبه گویند. کیمیا در لغت فارسی به معنی مکر و حیله است. زیرا این علم خالی از فریبی نیست. (یاحقی، ۱۳۷۵: ۳۵۹- ۳۵۸)
۹۲ - عقل که دید طلعتـش، حرز بر او دمید و گفت
اینـت شـه مَلـَک سـپه، عرش لوای ممــلکت
واژگانطلعت: دیدار، روی. (دهخدا) لوا: درفش، رایت، علم. (معین)
معنی و مفهومعقل با دیدن فروغ روی شاه اخستان، برایش دعا خواند و بر او دمید که چشم زخمی به او نرسد و چنین گفت: احسنت بر این پادشاهی که سپاهیانش فرشتگان هستند و عرش (فلک الافلاک) به منزله‌ی پرچم و بیرق مملکت اوست .
پایان نامه - مقاله - پروژه
آرایه‌های ادبیعرش لوا، اضافه‌ی تشبیهی مقلوب است .
۹۳ - گفت جهانش ای ملـک، تو ز کیانی از کـیان؟
گفــت ز تخـم آرشـم، نخـل بــقای ممــلکت
معنی و مفهومجهان به ممدوح (شاه اخستان) گفت: تو از نسل کدام یک از پادشاهان هستی؟ شاه پاسخ داد، من از نژاد پهلوان آرش هستم و مانند نخلی تناور و استوار، دیرگاهی است که بر این مملکت حکومت می‌کنم.
آرایه‌های ادبیکیان و کیان جناس ناقص دارند. شاه در استواری و دیرپایی به صورت مجمل به درخت نخل تشبیه شده است.
۹۴ - گفت به تیغش آسمان، کای گهری، تو کیستی
گفـت مـن آتـش اجل، زهـر گــیای ممـلکت
واژگانگهری: اصیل، بانژاد. (معین) زهرگیا: گیاهی است که هر کس اندکی از آن بخورد فی الحال هلاک گردد. (برهان)
معنی و مفهومآسمان به شمشیر شاه اخستان گفت: ای شمشیر نژاده و گوهرین، (از جنس گوهر) تو چه کسی هستی؟ شمشیر پاسخ داد: من آتش مرگ و نیستی و گیاه زهرآلود و کشنده‌ی دشمنان این مملکت هستم .
آرایه‌های ادبیآتش اجل اضافه‌ی تشبیهی است . بیت دارای آرایه‌ی تشخیص است.
۹۵ - گرچه به باطل اختـران، افسـر عاجزان برند
اوسـت مظـفر به حـق، خـانـه خـدای ممـلکت
معنی و مفهوماگر چه ستارگان مؤثر در طالع و حیات انسان، به ناحق تاج سر پادشاهان ضعیف و ناتوان را می‌ربایند و آن‌ها را از حکم‌رانی بر می‌اندازند؛ امّا شاه اخستان پیروز و ظفرمند راستین، صاحب سرای مملکت می‌باشد (ستارگان نمی‌توانند تاج او را بربایند).
آرایه‌‌های ادبی: بیت دارای آرایه‌ی تشخیص است.
۹۶ - مار به ظلم اگـر بـرد خایـه‌ی موش، ناسـزا
جان پلنـگ چون برد، کوسـت سـزای ممـلکت
واژگانخایه: تخم، بیضه. (دهخدا)
معنی و مفهومشاید مار بتواند از موجود ضعیفی مانند موش دزدی کند و ناروا از او تخم بدزدد، امّا نمی‌تواند به جان پلنگ آسیبی برساند، زیرا پلنگ شایسته‌ی فرمانروایی بر مملکت است.
آرایه‌های ادبیمار استعاره از دشمنان پادشاه (ممدوح)، موش استعاره از پادشاهان ضعیف و پلنگ استعاره از شاه اخستان است. مار و موش و پلنگ، با هم مراعات نظیر دارند. این بیت تمثیلی برای بیت پیش است.
توضیحواژه‌ی خایه در مصراع اوّل نامناسب می کند و مفهوم درستی به دست نمی‌دهد، در نسخه بدل‌ها به جای خایه‌ی موش، خانه‌ی موش آمده که درست تر می کند.
۹۷ - مشتری از پی مـلک، کـرد سـجل خط بـقا
بسـت بنـات نعــش را عـقد بــرای ممــلکت
واژگانسجل: عهد، ثبت. (معین) بنات نعش: هفت اورنگ. (دهخدا) توضیحات
معنی و مفهوممشتری که قاضی و فقیه آسمان‌هاست، برای پادشاه (اخستان) بقا و جاودانگی را ثبت نموده و بنات نعش (دختر آسمان) را برای مملکت (داماد) عقد بست .
آرایه‌های ادبیبنات النعش به عروسی مانند شده است که او را برای مملکت که همانند داماد است عقد بسته اند. مشتری نیز مانند عاقدی بوده که برای آنان خطبه خوانده است .
توضیحات :
بنات النعشبنات جمع بنت به معنی دختر، دختران و سه ستاره که بر طول واقع شده، در صورت دب اکبر (هفت اورنگ) به دنبال نعش و سه ستاره به همین شکل در « دب اصغر » اوّلی را بنات النعش کبری و دومی را بنات النعش صغری گفته‌اند. آن‌ها را « سه دختر » و « سه خواهر » و دختر نعش یا دختران نعش هم گفته‌اند. (مصفی، ۱۳۶۶: ۹۲)
۹۸ - بدر ستاره لشـکر است، اوج طراز آسـمان
بحر نهنـگ خنـجر است، ابر سـخای ممــلکت
واژگانبدر: حالتی از نیم‌کره‌ی روشن ماه. (معین) طراز: نگار، جامه، زیور. (منتهی الارب)
معنی و مفهومشاه (ممدوح) به منزله‌ی ماه بدر (کامل) است که ستارگان آسمان لشکر او هستند و او زینت دهنده و زیبایی بخش اوج آسمان‌هاست. او مانند دریایی بزرگ و با عظمت است که خنجرش به منزله‌ی نهنگ این دریاست. سلطان همانند ابر بخشنده‌ای است که بر مملکت عطا و بخشش می‌بارد.
آرایه‌های ادبیممدوح به ماه بدر و لشکرش به ستارگان تشبیه شده است، همچنین شاه به دریا و ابر و شمشیرش به نهنگ مانند شده است. ابر سخا، اضافه‌ی تشبیهی است. دریا با نهنگ تناسب دارد. بدر، ستاره و آسمان نیز با هم مراعات نظیر دارند.
۹۹ - بـدر چو شعری دوم، بحر چو کسری سوم
دولـت ظلـم کـاه او، عدل فزای راستـین
واژگانشعری: نام دو ستاره یکی شعری‌العبور و دیگری شعری‌الغمیصاء. (فرهنگ لغات)توضیحات.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ب.ظ ]




همچنین به زن و جنگ و زن و بیپناهی (در خانواده سرباز) زن و منشهای خجسته، و بی وفایی زن نسبت به همسر، زن و جگر آوی گفت و شنود همسر با زن که غمهایش را با او در میان میگذارد. توصیف زن و تصویرگری زنان ساده که برای شاعر خوشایند است. توجه کردن به جنبه های منفی زنان علاوه بر جنبه های نیک و برجسته و گاهی شاعر در آفرینش سرودههایش، از عشق و علاقهی زنی الهام میگیرد.
پایان نامه
و به مرد حیات میبخشد و به قول جلال ستاری «زنان هر سرزمین، شاعران سرزمیناند، شعر که چون دریای پر موجی است و روح هر جامعه در زنان آن جامعه، چون گل میشکفد و یا پژمرده میشود، تا جامعه چه پایگاهی به وی اعطا کند.[۱۶۱]»
سیمای زن اندرزگو در شعر معاصر، از نقش زنان خبر میدهد مثل پند و اندرزهایی که در شعر پروین دیده میشود. زن همراه و همدوش مرد، با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند و برای همسر خود احساس دل نگرانی میکند.
سوگواری زنان در ادبیات معاصر به شکلهای گوناگون چون سوگ فرزند خواهر یا برادر نمود میکند.
هم چنین تقدیم شعر به شاعران زن هم در شعر معاصر دیده میشود مثل تقدیم شعر سهراب سپهری به فروغ فرخزاد.
هر چند در ادبیات گذشته با توجه به حاکمیت مطلق نظام مرد سالاری سیمای زن بسیار ناخوشایند و ناشایست ارائه شده است و زن به عنوان «جنس دوم» معرفی گشته است و چهره زن در هالهای از برداشتهای نادرست ترسیم شده است.
اما سیمای زن در ادبیات امروز به طور قابل محسوسی تغییر یافته است این تغییرات را میتوان در آستانه نهضت مشروطه مشاهده کرد زنان در این عصر، به تکاپو افتادند و برای دفاع از حق و حقوق خویش پا به عرصهی اجتماع نهادند با تلاش زنان در عصر مشروطه خواندن و نوشتن در بین آنان متداول شد و از این تاریخ به بعد ما شاهد پیشرفت فرهنگی و علمی زنان در زمینه های مختلف هستیم در واقع، نهضت مشروطه، نقطهی آغاز فعالیتهای زنان ایرانی است هر چند زنان در ابتدا، با مشکلاتی روبرو شدند، اما جسورانه، با مقاومت در برابر مشکلات، توانستند تا حدودی راه را برای جنبشها و قیامهای دیگر هموار نمایند اولین روزنامه نگاران زن، در عصر مشروطه مشاهده میشود و به گفتهی برخیها، زنان ایرانی در عصر مشروطه، راه صد ساله را یک شبه پیمودند و میتوان نتیجه گرفت تحولات مبتنی بر قانون و رهایی از حکومت استبدادی و آشنایی با عقیده آزادی به مفهوم اروپایی در این زمان رواج یافت و همین طور انعکاس دفاع از حقوق زنان در شعر و نثر منعکس شد و در این راه زنان زیادی پیشقدم شدند که نامشان را ذکر کردیم.
فصل سوم:
ادبیات مشروطه
۳-۱- مقدمه: ادبیات عصر مشروطه
ادبیات دوره مشروطیت را نمیتوان در چارچوبی از سالها و ماه گنجاند. این ادبیات از یک سو به سلطنت ناصر الدین شاه بر میگردد، و از سوی دیگر تا حوالی کودتای ۱۲۹۹ شمسی و حتی چند سال پس از آن ادامه دارد.
این ادبیات مبتنی بر قانون، رهایی از حکومت استبدادی و آشنایی با آزادی به مفهوم اروپایی است.
مفهوم غربی آزادی که هدف آن حکومت بر مبنای قانون و نظم اجتماعی بر پایهی آزادی بود؛ بر اثر آشنایی شاعران و ادیبان با غرب در اندیشه ها و احساسات آنها پدید آمد.
ترقی خواهان و پیشگامان ایرانی از اواخر دوره صفوی با شیوه تفکر و نظم و رویهی زندگی مردم غرب آشنا شده بودند. آشنایی با این فرهنگ، از طریق هند صورت گرفته بود.
و عقیده آزادی از راه هند و روسیه و امپراتوری عثمانی و با زبان ترکی (ترکی استانبولی) در ایران گسترش یافت.
۳-۱-۱- ویژگیهای شعر دوره مشروطه
از دربار گسست و به کوچه و بازار راه یافت لبریز از آرمانها، گرمی زندگی و خونهای به زمین ریخته شد.
شعر دوره مشروطه مضمون و محتوای شعر فارسی را تا آن اندازه تغییر داد که پیوندش با گذشته را گسست و مضامینی چون آزادی، وطن، حقوق زنان و اجتماع جایگزین مضامین عاشقانه، وصف، مدح و ذم شد.
۳-۱-۲- موجهای شعری در دوران مشروطه
موج ادبیات سنتی- ادیبان سنت گرا که به رغم علاقه و اشتیاق وافر به جریانهای اجتماعی حاضر نبودند قدمی از قلمرو سنت فراتر نهند.
موج میانه رو- شاعران هوادار اصلاح اصلاحی بر پایه سنت، استحکام فرم و قوت زبان شعر.
حمایت از توده مردم- شاعرانی که به لایه های وسیعی از توده مردم به خصوص خوانندگان عوام نظر داشتند تلاش برای مشروطیت یکی از خصایص اصلی شعر آنها بود.
۳-۱-۳- حوزه های مختلف شعری
الف- حوزه اندیشه و محتوا
«۱- وطن
۲- آزادی و قانون
۳- فرهنگ نو و آموزش و پرورش جدید
۴- ستایش علوم جدید
۵- زنان مسأله زنان و برابری زن و مرد
۶- نقد و اصول کهن اخلاقی
۷- مبارزه با خرافات مذهبی (و گاهی با خود مذهب)[۱۶۲]»
ب- حوزه زبان شعر
از آن رو که در شعر احساسات و عواطف به آن جایگاهی رسید که با افکار و اندیشه ها دمساز شد. برای برآورده شدن نیازهای عمیق اجتماعی به زبان مردم کوچه و بازار روی آورد.
ج- در قلمرو صور خیال
شعر دوره مشروطه پر شور، مهیج با دیدگاهی افراط گونه است که برای صور خیال در آن جایی نیست.
د- در حوزه شکل و ترکیب
در این دوره، شعر مستزاد رونق مییابد و قالب قصیده رواج خود را از دست میدهد.
شاعرانی که به لایه های وسیعی از توده مردم به خصوص خوانندگان عوام نظر داشتند. تلاش برای مشروطیت یکی از ویژگیهای اصلی شعر آنها بود.
در آثار نثر نویسان این دوره نیز مسائل ازدواج نامتناسب و اجباری، که گاهی منجر به سرانجام تیره میشد و دیگر بدبختیها و بیچارگیهای زنان جایگاه اول را دارد. نویسندگانی مانند مرتضی مشفق کاظمی، یحیی دولت آبادی و عباس خلیلی که نه از دلبری و دلربایی بلکه از جهان معنوی زنان سخن میگویند «عفت» و «شکوه» در تهران مخوف؛ «وسیله خانم» در انتقام؛ و «شهرناز» در رمانی به همین نام، همگی زنانی هستند که از بدبختیهای اجتماعی زجر میکشند.
در این دوره نمایش نامهها هم از اروپائیان تأثیر پذیرفته است. از جمله افرادی که دارای نمایش نامه هستند میتوان از: میرزا جعفر قرچه داغی نام برد. او در سال ۱۸۷۴/۱۲۹۱ هـ.ق، در تهران کتابی در یک جلد حاوی هفت نمایش نامهی فارسی همراه با مقدمهای درباره ارزش تربیتی صحنهی بازی با چاپ سنگی منتشر کرد.
«یکی از مضمونهایی که در آن دوران مورد توجه قرار گرفته بود. وضع ناگوار و مظلومانه زنان ایرانی است. بی سوادی و بی فرهنگی، قوانین مرد سالار و یک جانبه و تبعیض جامعهی پدر شاهی، زنان را محکوم اسارت و بندگی مردان میکند که اگر زنی زنجیر این اسارت را بگسلد فقط به دردسر سنگین تری دچار شده است، جامعهی گرگ صفت برای او فحشاء و بیماری و مرگ را تدارک میبیند. مضمون رمانهای چندی در آن سالها داستان زنان بی گناهی است که به خاطر بنیادهای غلط محیط به روسپی گری افتادهاند[۱۶۳]
در دوره مشروطیت بیانیههای ادبی چندی در ایران منتشر شد. نخستین بیانیه تند، بیانیهی میرزا فتح علی آخوند زاده بود؛ که در میانهی دورهی ناصر الدین شاه ادبیات کهن ایران و مدیحه سرایی و تملق را به شدت رد کرد و با نوشتن نمایشنامههایی که از نخستین نمایشنامهها میباشد. به نقادیهای خود روح و معنی بخشید.
در این دوره شعر سخنورانی چون ادیب الممالک، سید اشرف الدین قزوینی، دهخدا و بهار منعکس شده از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در سایه دموکراسی از رواج و رونق بسزا و بایسته برخوردار شد.
بنابراین ادبیات عصر مشروطه تصویرگر شرایط اجتماعی است این دوره را میتوان واقع گراترین و نوگراترین دوره به شمار آورد.
۳-۲- مروری بر زندگی نامه میرزاده عشقی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ب.ظ ]




¨ کنشهای اساطیری
- نذر کردن
(رجوع شود به قصه ۲ و ۱۱۴ )
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- تبدیل انسان به گیاه و برعکس
(رجوع شود به قصهی ۱۱۲ و۱۱۴ ). در این قصه، بمونی در هر بار کشته شدن به گیاه تبدیل میشود و در نهایت از آن بیرون میآید؛ اما با این تفاوت که همه تبدیلها از دست بمونی آغاز میشود.
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه، پدر و مادر بمونی افرادی ثروتمند محسوب میشوند؛ چرا که نذری که میکنند در خور شاهان بوده است، علاوه بر آن در دست بمونی که اسکندر در بیابان پیدا میکند، النگویی طلا میدرخشد و دیگر اینکه وقتی در قصه از دختر ماهیگیر صحبت میکند، به گونهای آن را میآورد که تقابل فقر و ثروت را میبینیم. دختر ماهیگیر، ضد قهرمان قصه است که هر چند مدتی جای بمونی را میگیرد؛ اما در نهایت به مجازات کارش میرسد.
بمونی، شخصیت اصلی قصه بعد از پشت سر گذاشتن سختیهای بسیار به خواسته و مطلوب خود میرسد. اسکندر به عنوان مکمل شخصیت اول قصه، در ابتدا فریب دختر ماهیگیر را می‌خورد؛ اما در نهایت متوجه حقیقت میشود. این افسانه به نوعی به روابط و سنن ازدواج که دختر و پسری نادیده یکدیگر را قبول میکردند، اشاره دارد و معایب این ازدواج را به نوعی ذکر میکند. در مورد این مطلب در آداب و رسوم توضیح داده می‌شود.
¨ آداب و رسوم
یکی از رسومی که در میان مردم رایج است. رسم نامگذاری کودکان بر حسب شرایط و موقعیتهای ویژه است، مثلا کودکی را که بعد از سالها یا بعد از مرگ فرزندان بسیارمتولد می‌شد بمونی، ماندنی و … میگذاشتند. «اگر اولاد پدر و مادری نمی‌مانند و زود می‌میرند، آخرین اولادشان را اگر دختر باشد «بمانی خانم» و اگر پسر باشد «آقا مانده»، «خدا بگذار» یا «مانده علی» می‌نامند» (ماسه، ۲۵۳۵ (۱۳۵۵): ۴۹). در این قصه هم نام بمونی اشارهای به این رسوم است. در بخش طبقات اجتماعی، به نادیده ازدواج کردن جوانان در گذشته اشاره شد. در گذشته رسم بر این بوده که دختر و پسر گاه تا روز ازدواج یکدیگر را نمی‌دیدند و بزرگان خانواده همه‌ی امور مربوط به ازدواج را انجام می‌دادند. هانری ماسه در کتاب معتقدات و آداب ایرانی در مورد این موضوع به تفصیل در بخش زناشویی توضیح داده است که برای جلوگیری از اطناب فقط به بخشی از آن اشاره می‌شود. «وقتی که مقدمات ازدواج انجام یافت، روزی را برای مراسم نامزدی و امضای عقدنامه تعیین می‌کنند. عجالتاً زن و شوهر هنوز هم‌دیگر را ندیده‌اند» (ماسه، ۲۵۳۵ (۱۳۵۵): ۷۶).
پایان نامه - مقاله - پروژه
در این قصه هم بمونی و اسکندر هرگز یکدیگر را ندیده‌اند، به همین دلیل وقتی دختر ماهی‌گیر به جای بمونی به قصر اسکندر می‌رود، اسکندر متوجه نمی‌شود و با وی زندگی می‌کند.
-وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
___________________________
عناصر روانشناسی
این قصه، از لحاظ روانشناسی به قصهی ۱۱۴ و ۱۰۳ شبیه است. این قصه همان تکامل روانی را بیان میکند، با این تفاوت که در این قصه بمونی، یعنی شخصیت زن قصه به دنبال نیمهی دیگر وجودش رهسپار میشود. در راه اتفاقاتی برای وی شبیه به بلبل خیارک در قصهی ۱۱۴ میافتد. بمونی تغییر شکلهای مختلف میدهد تا اینکه سرانجام به واسطهی پیرزنی به هیئت انسانی در میآید و با آموختن رموز زناشویی، پنبه پاککنی، سرانجام به نیمهی دیگر وجودش میرسد.
در قصهی ۱۱۴ و بمونی، قسمت خودآگاه ذهن مدتی را با ضد قهرمان میگذراند. این سرگرم شدن را می‌توان پرداختن به امور مادی و غریزی توسط خودآگاه فرض کرد. وقتی که خودآگاه متوجه نیمهی واقعی وجودش میشود، آنها را رها کرده و تکامل روانی اتفاق میافتد. بلعیده شدن بمونی توسط گرگ با آنچه که در مورد بلعیده شدن در قصهی ۱۰۳ گفته شده، مطابقت دارد. در واقع بمونی برای کسب آمادگی باید به تولد ثانوی دست یابد، این بلعیده شدن و دوباره زاده شدن همان کسب تولد ثانوی است.
باورهای عامیانه و خرافی
______________
سایر عناصر
___________
۳-۱۱۷- بنهکی[۱۳]
* خلاصهی قصه
پدر و مادری با دخترشان بنهکی، زندگی میکردند. شبی پدر خانه نبود. مادر به دخترش گفت: «برو در را ببند». دختر گفت: « ننه بگذار این لا پنبه را بریسم، بعد در را میبندم». در این موقع مرد قویهیکل و درشتاندامی وارد اتاق شد و از آنها چای، قلیان، طعام و رختخواب برای خواب خواست. مادر بنهکی که مدام به او برای نبستن در غر میزد به مرد گفت: «ما همیشه قبل از خواب آب به سر میکنیم». دیگ آب جوشی حاضر کرد تا مرد قوی هیکل آب به سر بگیرد. مرد روی سنگی که دهانه‌ی چاه با آن پوشانده شده بود، رفت. مادر بنهکی، آجری از زیر سنگ برداشت و مرد درون چاه افتاد. آنگاه دیگ آبجوش را روی سر مرد ریخت.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
____________
¨ کنشهای اساطیری
____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
__________________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه شبیه قصهی نمکی و دیو است. در این قصه مادر و دختری در خانه تنها هستند. مادر دختر مدام به وی گوشزد میکند که در را ببندد؛ اما بنهکی مدام آنرا پشت گوش میاندازد تا اینکه مردی قوی هیکل وارد خانه میشود. در قصهی نمکی هم، نمکی در خانه را نمیبندد و دیوی وارد خانه شده، از آنجا که در قصههای عامیانه دیو معمولا به صورت جنس مذکر است، در قصهی بنهکی هم مرد قوی هیکل و درشتاندام میتواند همان دیو قصهی نمکی باشد. در قصهی« بنهکی» مرد از آنها قلیان و طعام و رختخواب میخواهد، در واقع این درخواست آخری به نوعی همخوابگی را به ذهن متبادر میکند و مادر بنهکی چون او را مقصر میداند، بنهکی را مسئول پذیرایی از مرد میکند. این دقیقا همان اتفاقی است که در قصهی نمکی میافتد. درآن قصه هم چون مادر، نمکی را مسئول باز ماندن در و ورود دیو به خانه میداند. وی را به پذیرایی و حتی همخوابگی با دیو وامیدارد. این دو قصه تا اینجا به هم شبیه هستند؛ اما در پایان قصه‌ها تفاوتی دیده میشود. در این قصه، مادر خود اقدام به از بین بردن مرد قوی هیکل می‌کند؛ اما در قصهی نمکی، نمکی با دیو همراه میشود و در راه وی را فریب میدهد و به خانه باز می‌گردد. آنچه قابل توجه است، حاکم بودن روحیهی مادرسالاری در هر دو قصه است.
¨ آداب و رسوم
___________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
___________________________
عناصر روانشناسی
در تحلیل روانشناسی این قصه، توجه به عقده‌ای ادیپ، آنچه بتلهایم دشواریها و مشکلات ادیپی مینامد، ضروری است. میتوان چنین گفت که نبود پدر در خانه نوعی تمایل درونی برای پیوند با جنس مخالف در بنهکی به وجود میآورد و به همین دلیل در خانه را نمی‌بندد؛ اما وابستگی بنهکی به پدر و مادر همچنان وجود دارد، لذا مادر مرد قوی هیکل را از بین میبرد. به عبارتی مرد قوی هیکل به عنوان جنس مخالف نمیتواند نقش مثبتی در گذر بنهکی از عقدهی ادیپ داشته باشد.
باورهای عامیانه و خرافی
________________
سایر عناصر
__________
۳-۱۱۸- بوتهی گل محمدی و هفت سرو
* خلاصهی قصه
بازرگانی هفت پسر داشت. روزی، میخواست به سفر رود و زنش حامله بود. به زن گفت:« اگر پسر زاییدی که هیچ، ولی اگر دختر آوردی، او را بکش». این را گفت و به سفر رفت. زن بازرگان دختری زایید. هفت برادر نگذاشتند که مادر، خواهرشان را بکشد. دختر را به پیرزنی دادند تا او را بزرگ کند. بعد از یک سال بازرگان بازگشت و سراغ بچه را گرفت. به او گفتند: «دختر بود و به حرفت او را کشتیم». بازرگان قبول کرد. یکی از همسایههای بدجنس حقیقت ماجرا را به بازرگان گفت. برادران قبل از اینکه بازرگان به خانه پیرزن برود، رفتند و خواهر را با خود بردند. آن شب، شب سردی بود. هفت برادر برای اینکه سرما به خواهرشان آسیبی نرساند، گرداگردش حلقه زدند. خواهر بوته‌ی گل محمدی و برادرها هفت سرو سبز شدند. روزی، بازرگان به بوته‌ی گل و هفت سرو برخورد کرد، میخواست از بوتهی گل، گل بچیند که بوتهی گل به سخن درآمد و از هفت سرو اجازه گرفت که آیا به بازرگان گل بدهد یا نه؟ هفت سرو پاسخ منفی دادند. بازرگان که متوجه شد، اینها فرزندانش هستند. ناراحت و غمزده به خانه برگشت. روز بعد، زن بازرگان برای چیدن گل رفت. اینبار هفت سرو اجازه دادند. زن وقتی به خانه بازگشت، به بازرگان گفت: «تو گناهکاری، باید از مال و ثروت آن قدر به مردم ببخشی تا تو را ببخشند». بازرگان چنین کرد و به مردم فقیر و بیچاره بسیار بخشید. او در دل از کردههایش پشیمان بود، بنابراین هفت سرو سبز و بوتهی گل هم به صورت اولشان درآمدند و به خانه برگشتند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨ کنشهای اساطیری
_____________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- تبدیل انسان به گیاه
تبدیل شدن آدمی به گیاه، همانگونه که پیشتر هم گفته شد آیین ایزدان نباتی و قربانی کردن آنها و همچنین اسطوره ایشتر و دوموزی را به یاد میآورد ( رجوع شود به قصه‌ی ۱۱۳). در این قصه هم، فرزندان بازرگان به دلیل تصمیم او مبنی بر کشتن دختر از خانه فرار می‌کنند و در راه به بوتهی گل و سرو تبدیل میشوند؛ اما بعد از پشیمانی پدر به حالت نخست بازگشته و به خانه برمیگردند.
عناصر اجتماعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:29:00 ب.ظ ]