کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



۲۲- کولایی،الهه (۱۳۸۴)،بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی،تهران،دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی
رویکرد چین به آسیای مرکزی
۱- رویکرد چین به آسیای مرکزی:
سیاست خارجی چین در دوره جهانی شدن با مبادلات اقتصادی و درگیری چین با موضوعاتی چون امنیت، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و دیگر موضوعات به ذهن تداعی می شود.بطور کلی رهبران چین به افزایش قدرت و توسعه اقتصادی این کشور متمرکز شده اند تا ثبات سیاسی و اجتماعی خود را حفظ کنند.فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی باعث گسترش حوزه منافع چین در اوراسیا و نیز ایجاد مسائل امنیتی جدیدی برای این کشور در ناحیه آسیای مرکزی گردید.لذا این منطقه با توجه به روند کلی سیاست چین جایگاه ویژه ای در دکترین امنیتی چین کسب کرده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در نیمه اول دهه ۹۰ نگاه به آسیای مرکزی همواره از زاویه رابطه قدرت های بزرگ یعنی روسیه و آمریکا بوده است.اما در سال های اخیر در آسیا روابط قدرتها به صورت مثلثی درآمده که ضلع سوم ان چین است.این کشور با تاسیس سازمان شانگهای پنج و سپس سازمان همکاری شانگهای سعی نموده در پاسخ به چالشهای امنیتی ایجاد شده واکنش نشان داده و در عین حال از ایجاد چالش با حوزه منافع روسیه خودداری نماید.این کشور همچنین با ایجاد این سازمان در واقع راه همکاری با روسیه و کشورهای آسیای مرکزی را با هدف جلوگیری از نفوذ غرب و بویژه آمریکا در پیش گرفته است.برای چین کسب موفقیت در آسیای مرکزی بیشتر از همکاری اقتصادی با این جمهوریها امکان پذیر خواهد بود تا از طریق نفوذ نظامی و امنیتی.در همین راستا نخست وزیر وقت چین در طول دیدار خود از قزاقستان در سال ۱۹۹۴ ضمن ارائه یک کمک اقتصادی هر چند اندک به نشانه دوستی به کشورهای آسیای مرکزی اعلام داشت که پکن در آسیای مرکزی به دنبال یافتن یک حوزه نفوذ اقتصادی و سیاسی است.
۲- ملاحظات سیاسی چین در آسیای مرکزی:
چین با اتخاذ دیپلماسی نرم از نوع اقتصادی در حال افزایش نفوذ خود در آسیای مرکزی میباشد.در این راستا دیپلماسی مناسب چین در روابط دوجانبه و چند جانبه مانند سازمان همکاری شانگهای، روابط تجاری و افزایش منافع چین در بحث مربوط به نفت و گاز منطقه آسیای مرکزی به طور اساسی منجر به رشد حضور چین در آسیای مرکزی شده است.چین سیاست خود را در این منطقه بدون درگیری و تعارض و با رویکرد ثبات در منطقه به پیش میبرد.از همین منظر سیاست چند وجهی چین در آسیای مرکزی را میبایست در چارچوب سازمان همکاری شانگهای مورد بررسی قرار داد.آسیای مرکزی برای چین همچنین صحنه ای برای جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکاست و در این جهت از همراهی و اشتراک نظر خوبی نیز با روسیه برخوردار است که تبلور ان در گستره همکاریهای در حال افزایش سازمان همکاریهای شانگهای نمایان است.در این جهت همچنین می توان به بیانیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای تحت عنوان «دستورالعمل بین المللی قرن بیست و یکم» اشاره کرد که در واقع می توان انرا چالش عمده برای آمریکا از
میبایست در چارچوب سازمان همکاری شانگهای مورد بررسی قرار داد.آسیای مرکزی برای چین همچنین صحنه ای برای جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکاست و در این جهت از همراهی و اشتراک نظر خوبی نیز با روسیه برخوردار است که تبلور ان در گستره همکاریهای در حال افزایش سازمان همکاریهای شانگهای نمایان است.در این جهت همچنین می توان به بیانیه اجلاس سازمان همکاری شانگهای تحت عنوان «دستورالعمل بین المللی قرن بیست و یکم» اشاره کرد که در واقع می توان انرا چالش عمده برای آمریکا از نظر هماهنگی روسیه و چین در برابر موضوعت مربوط به آسیای مرکزی قلمداد کرد و به نظر میرسد مسکو و پکن به صورت جدی به دنبال فشار هر چه بیشتر برای کاهش نفوذ آمریکا در منطقه هستند.
بنابراین میتوان نقش چین یا به عبارتی ضلع سوم بازی قدرتها در اینده را ایجاد موازنه در آسیای مرکزی دانست.ذکر این نکته ضروری است که تفاوت نگاه این سه کشور به آسیای مرکزی حائز اهمیت است.اگر چه از نظر بسیاری از تحلیل گران نگاه چین به منطقه از منظر امنیت ملی، نگاه روسیه از منظر حوزه نفوذ و نگاه آمریکا بهره برداری در مواقع نیاز است، اما نمیتوان استراتژی کلی آمریکا برای تسلط بر حوزه ژئواستراتژیک اوراسیای مرکزی را از نظر دور داشت؛ موضوع بسیار اساسی که با تداوم اشغال افغانستان ملموس تر مینماید.شاید چینی ها با هوشمندی این مهم را به شکلی احتیاط امیز در در دستور کار خود قرار داده باشند.لذا دکتری چین در قبال آسیای مرکزی را میتوان دارای سه وجه عمده دانست.وجه اول ریشه در تاریخ چین دارد که همیشه آسیای مرکزی را خاکریز اول برای امنیت خود در مرزهای غربی تلقی کرده است.امکان بروز بی ثباتی در سین کیانگ همیشه دغدغه فکری دولتمردان چینی بوده است.وجه دوم یا بعد اقتصادی دکترین چین در قبال آسیای مرکزی شامل تلاش برای ایجاد منطقه آزاد آسیای مرکزی در جهت بهبود اقتصاد و امنیت چین است.پیشرفت اقتصادی آسیای مرکزی می تواند برای مناطق عقب مانده و دور افتاده چین که در جوار مرزهای این منطقه قرار دارند جذاب و در عین حال خطرناک باشد.دولتمردان چین بویژه پس از ناارامی های تیان ان من در سال ۱۹۸۹ به اهمیت سرمایه گذاری برای رشد اقتصادی این منطقه پی بردند.درعین حال چینی ها تا حدی سعی کرده اند وجه گرایشات ملی گرایی خود را با کشورهای آسیای مرکزی کم رنگ کنند و در واقع احتمال بروز مشکلات قومی در داخل سرزمین خود را کنترل نمایند. رکن سوم دکترین چین در قبال آسیای مرکزی از تمایل فزاینده این کشور به ایفای نقش در سیستم امنیت جهانی ناشی می شود.چین برای اینکه بتواند در صحنه جهانی حضوری موثر و پر رنگ داشته باشد باید نخست بتواند حرف خود را در منطقه آسیای مرکزی به کرسی بنشاند. سیاست امنیت انرژی چین مبتنی بر تنوع بخشیدن بر منابع عرضه انرژی ضمن تاکید بر نیروگاه های اتمی و برق ـ ابی است.چین قصد دارد از اتکای بیش از حد خود به زغال سنگ بکاهد.در حال حاضر سوخت اغلب شناورهای نیروی دریای چین که در تنگه مالاکا حضور دارند زغال سنگ است و کاستن از میزان اتکا به زغال سنگ از نظر نظامی نیز برای چین در حال خیزش به سوی ابرقدرت شدن حائز اهمیت بسیاری است.(الیسون و جانسون،۱۳۸۲، ۲۳۳)
ازطرفی اهمیت حضور مؤثر چین در ابراه مالاکا از انجا ناشی می شود که ۸۰ درصد نفت وارداتی چین از این ابراه ۶۰۰ مایلی عبور میکند.در عین حال خطوط لوله انتقال نفت که از شرق به غرب چین امتداد یافته امکان بالقوه استفاده از منابع انرژی آسیای مرکزی را برای این کشور فراهم ساخته و در صورت مسدود شدن تنگه مالاکا چین می تواند از این گزینه استفاده کند و بدین ترتیب ضعف دریایی استراتژیک خود در برابر آمریکا را جبران کند.
حادثه یازده سپتامبر در سیاست خارجی و به تبع سیاستهای منطقه ای پکن نقطه عطفی به شمار می اید زیرا اغاز ریاست جمهوری بوش و غلبه پارادایم نومحافظه کاران در سیاست خارجی آمریکا برای چین بسیار ناامید کننده بود.نومحافظه کاران معتقد بودند تهدید اصلی برای ایالات متحده از آسیا و اقیانوس ارام و مشخصا از چین ناشی میشود.اما وقوع حادثه یازده سپتامبر فرصت استراتژیک جدیدی برای چین مهیا کرد تا بتواند با بازبینی روابط خود با آمریکا به رشد اقتصادی خود در فضایی مسالمت امیز ادامه دهد.از طرفی تروریسم بویژه برای قدرتهای درحال رشد که به ثبات در محیط امنیت خود نیاز دارند، عاملی مخرب به حساب می اید.به همین دلیل چین به حضور آمریکا در آسیای مرکزی با تساهل نگاه کرده و به همکاری با آمریکا ادامه داد. نگاه چین به تحولات پس از یازده سپتامبر در محیط امنیتی خود و از جمله آسیای مرکزی از چند منظر قابل توجه است:
۱ ـ چین به آسیای مرکزی به عنوان عقبه استراتژیک با ثبات خود نگاه می کند و به رغم اینکه آمریکا حلقه محاصره خود را در آسیای مرکزی تنگ تر کرده است، این کشور در این مرحله رویکردی را اتخاذ کرده است که از بروز هرگونه تنش با آمریکا در منطقه جلوگیری کند.با این حال از سال ۲۰۰۱ چین با فعال تر کردن سازمان همکاری شانگهای در صدد حفظ حداقل نفوذ خود در منطقه است.
۲ ـ از منظر تامین انرژی و کنترل منطقه مسلمان نشین سین کیانگ در حال حاضر تنها ۱۰ درصد انرژی چین از آسیای مرکزی تامین میشود،اما در اینده این منطقه منبع مهمی برای تامین انرژی چین خواهد بود.سین کیانگ منطقه ای است که از نظر چینی ها تهدیدی علیه انسجام سرزمینی این کشور به شمار می رود و به دلیل پیوندهای قومی ان با آسیای مرکزی همواره تهدیدزا بوده است. علاوه بر این بخش عمده ای از منابع عمده چین نیز در سین کیانگ قرار دارد که اهمیت این منطقه را برای چین مضاعف میسازد.
سیاست چند وجهی چین در آسیای مرکزی مبتنی بر سه اصل می باشد؛۱)حل منازعات مرزی با کشورهای منطقه ۲)مناسبات منطقه ای دوستانه با کشورهای منطقه ۳)جلوگیری از برتری هژمونیک یک قدرت (کاظمی،۱۳۸۲: ۱۷۵).
از نظر پکن آسیای مرکزی نباید عرصه هژمونی یک قدرت شود زیرا در این صورت محیط امنیتی چین پیچیده خواهد شد و کنترل چین بر ان ضعیف خواهد گردید.به همین دلیل چین در عین حال که بسمت روسیه متمایل می باشد با آمریکا و در مراحل بعد با اروپا نیز همکاری می کند تا منطقه به نوعی موازنه خود را پیدا کند.باید خاطر نشان کرد که حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی نسبت به سایر مناطق همجوار چین بسیار ضعیف تر بود.لذا یکی از اهداف و رویکردهای چین در آسیای مرکزی عمل توام با احتیاط برای جلوگیری از تشدید اوضاع کنونی می باشد.از سوی دیگر حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی و تداوم نقش رهبری گونه روسیه در این منطقه تا حدی از نگرانی چین در خصوص حضور نظامی آمریکا و نفوذ ان در منطقه آسیای مرکزی کاست.با تغییر چشم انداز امنیتی جهان پس از حوادث یازده سپتامبر و حضور نظامی آمریکا در آسیای مرکزی بر اهمیت استراتژیک این منطقه برای چین افزوده شد.جلب موافقت چین توسط آمریکا برای مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی و متعاقب ان حضور نظامی آمریکا در پایگاه نظامی مناس قرقیزستان و خان اباد ازبکستان موجب ایجاد نوعی منافع مشترک برای هر دوکشور چین و ایالات متحده به طور موقت گردید.در واقع پیآمدهای سیاستهای جهانی جنگ با تروریسم برای کشورهای آسیای مرکزی موجب شد روسیه،چین و آمریکا در سیاستهای خود در قبال این کشورها تجدید نظر کنند.اکنون اولویت اصلی چین و روسیه در آسیای مرکزی حفظ ثبات است.(کولایی،۱۳۸۴: ۲۰۳)
منابع قابل توجه انرژی و بازارهای مصرف آسیای مرکزی در پی استقلال این جمهوریها، انگیزه ای قوی برای فعالیت چین در منطقه فراهم اورده است.نیاز روز افزون صنایع چین به منابع انرژی برای این کشور در آسیای مرکزی هم فرصت های قابل ملاحظه ای ارائه کرده است.و همجواری استان مسلمان نشین سین کیانگ با جمهوریهای آسیای مرکزی و نگرانی از انتقال امواج اسلام گرایی به این استان،رهبران چین را نسبت به مسائل این منطقه بسیار حساس کرده است.
چین عمدتا علاقه مند به حفظ ثبات منطقه ای است و تهدید نا ارامی در سین کیانگ بر سیاست چین در آسیای مرکزی تاثیر گذاشته است.لذا به اقدامات اعتماد سازی تن در داده است.و در راه عدم درگیری و جداسازی در مرز مشترک با روسیه و قزاقستان قدم برمیدارد. همچنین چین و منطقه سین کیانگ به شریک اقتصادی و تجاری مهمی برای قزاقستان و قرقیزستان تبدیل شده اند.این کشورها درحال کشیده شدن به سمت مدار ژئواکونومیک چین هستند.چین روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی را از منظر ثبات و توسعه سین کیانگ مد نظر قرار میدهد چین چارچوب و پویایی های همکاری در بیرون از مرزهای سین کیانگ را گسترش میدهد و روابط را بر اساس اصول برابری و انتفاع متقابل توسعه خواهد داد.
ناظران چینی نقش اینده آسیای مرکزی را نه تنها وابسته به قدرت هر یک از قدرت پنج کشور این منطقه میدانند بلکه علاوه بر ان به چگونگی همکاری انها با دیگر همسایگان و مسائلی که انها را تعقیب میکنند نیز مرتبط میدانند.ائتلافی میان کشوهای آسیای مرکزی و هر یک از قدرت های منطقه ای بر ساختار سیستم بین المللی تاثیر خواهد گذاشت.چین در تلاش هایش برای مدرنیزه کردن تصویر روابط چین و آسیای مرکزی بر توسعه و اصلاحات اقتصادی تاکید ورزیده است و در حقیقت نوعی سیاست «درهای باز» را دنبال کرده است.بدین جهت یک فضای منطقه ای و بین المللی صلح امیز و با ثبات پایدار به یک ضرورت تبدیل شده است. و این امر سیاست روابط حسن همجواری را تشویق کرده است.از منظر چین عمده ترین ملزومات گسترش مناسبات با کشورهای اسیای مرکزی این موارد هستند: کشورهای اسیای مرکزی باید از دیدگاه چین در مورد تایوان حمایت کنند، چین باید از استقلال و توسعه مستقل هر یک از کشورهای اسیای مرکزی حمایت کند، چین و هر یک از کشورهای اسیای مرکزی باید یکدیگر را بعنوان شرکای امنیتی قلمداد کنند، چین و کشورهای اسیای مرکزی باید در کنار یکدیگر در برابر جدایی طلبی،تروریسم و اسلام گرایی افراطی بایستند، چین و سه کشور همسایه ان در اسیای مرکزی باید از امتیاز ارتباطات فرا مرزی نژادی برای تقویت دولتی، تفاهم و ارتباطات استفاده کند.روابط چین و کشورهای اسیای مرکزی باید بر بنای محکم اقتصادی بنا گردد.چین و کشورهای اسیای مرکزی باید برای دفاع از صلح و عدالت در صحنه بین المللی همکاری کنند.ثبات، توسعه و همکاری ارکان اصلی مناسبات چین با همسایگانش است و این ثبات با نفوذ قدرت های بزرگ و دیگر کشورها و تاثیر گذاری انها بر منطقه مرتبط است.(امینی،۱۳۸۷: ۶۱)
چین روسیه را ضامن ثابت کشورهای آسیای مرکزی و شاید حتی ثبات مناطق اطراف ان به حساب می اورد.روسیه و چین هر دو در برخورد استراتژیک خود به دنبال صلح و ثبات هستند و با نفوذ قدرت های بزرگ در منطقه مخالفند و از همکاری منطقه ای حمایت میکنند.بهبود روابط میان چین و روسیه تا حد زیادی از نگرانی متقابل انها در حفظ ثبات آسیای مرکزی ناشی میشود.برای چین آسیای مرکزی منطقه ای غیر قابل پیش بینی است که از ان ایدئولوژی های اسلامی و ناسیونالیسم ترکی می تواند به درون سین کیانگ رخنه کند. مخالفت هر دو کشور چین و روسیه با گسترش ناتو به شرق و مسائلی که به طور مشترک در زمینه های اقتصاد جهانی، بنیادگرایی اسلامی،پان ترکیسم، جدایی خواهی قومی از اسیای مرکزی تا خاور دور با ان روبرو هستند،در برقراری روابط امنیتی بر شراکت استراتژیک بین انها تاثیر اساسی داشته است.هر چند که بعضی از محققان چن و روسیه نگرانی هایی درباره اینده قدرتمند شدن طرف مقابل ابراز می دارند از جمله در روسیه مخالفت هایی با فروش جنگ افزارهای پیشرفته به چین ابراز می گردد، چنین به نظر می رسد که دولتمردان دو کشور به منافع همکاری های سیاسی،اقتصادی و امنیتی تا اینده های دراز مدت در قرن ۲۱ توجه بیشتر دارند.روسیه نسبتا کشورهای آسیای مرکزی را در داخل حوزه نفوذ خود قلمداد می کند مایل نیست چین عمیق دخالت کند.چین با تلقی روسیه از آسیای مرکزی بعنوان منطقه خاص خود مخالف است.و از حاکمیت و استقلال و همکاری انها با دیگر کشورها حمایت میکند. با این حال چین با نقش محکم روسیه در منطقه تفاهم نشان میدهد و اذعان میکند که همکاری نظامی روسیه با کشورهای آسیای مرکزی برای ثبات این منطقه مفید است. از زمان فسخ یکجانبه معاهده ضد موشک بالستیک توسط امریکا همکاریهای نظامی چین و روسیه افزایش پیدا کرده است.روسیه تصمیم به اجاره ماهواره نظامی به چین جهت تسهیل در تبادل ارتباطات در باره تحرکات مرتبط با تاسیس دفاع موشکی امریکا در فضای اقیانوسیه دارد.روسیه بر مدرنیزه کردن توان نظامی چین کمک می نماید.در تقویت چین بعنوان یک رقیب استراتژیک امریکا، روسیه امیدوار به تقویت موقعیت استراتژیک خود می باشد.یک نمونه بارز ان قول روسیه به تامین چین به پنج فروند هواپیمای مدل آ – ۵۰ بود.
چین هم مانند روسیه مایل به اعطای اسیای مرکزی به امریکا نمیباشد. در ژانویه ۲۰۰۲ یک هیأت چینی ضمن بازدید از تاشکند قول کمک اقتصادی به ارزش ۶۰۰ میلیون دلار ‍را به ازبکستان داد.(سرمایه گذاری امریکا در چارچوب مشارکت استراتژیک با ازبکستان مبلغ ۱۶۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲ بوده است.حضور نظامی دائمی امریکا در اسیای مرکزی از دید چینی ها تهدیدی نسبت به کشورشان میباشد.ادامه عملیات پاکسازی نظامی در افغانستان پس از حملات هوایی از دید چینی ها بهانه ای برای تاسیس پایگاه های نظامی امریکا در اسیای مرکزی است.پکن حضور نظامی امریکا در جوار مرزهای غربی خود را بعنوان بخشی از استراتژی محاصره تلقی میکند.چین با برنامه امریکا در زمینه احداث پایگاه نظامی در کشورهای اسیای مرکزی، اجرای مانورهای مشترک و یا استفاده از کشورهای اسیای مرکزی بعنوان وسیله ای برای مهار چین مخالف است.زیرا انرا خطری برای امنیت مناطق شمال غربی خود میداند.ایالات متحده که گسترش ناتو به سمت شرق برای رقابت با روسیه در اسیای مرکزی را تشویق میکند، در اوت ۱۹۹۸ دست به یک حمله نظامی غیر قانونی بر ضد افغانستان زد که امنیت نواحی اطراف چین را با خطر مواجه کرد.این کشور در حال تقویت همکاری امنیتی با ژاپن است که خود را محافظ تایوان می داند و بخشی از هدف همکاری نظامی ان با کشورهای اسیای مرکزی تهدید امنیت چین است.(شریعتی نیا،۱۳۸۷، ۲۸)
چین صراحتا با مشارکت چهار کشور اسیای مرکزی در برنامه مشارکت برای صلح ناتو مخالفت نکرده است.با این حال به دقت چگونگی افزایش نفوذ ناتو در اسیای مرکزی را زیر نظر دارد.نفوذ ناتو در منطقه یک عامل بی ثباتی را به همراه داشته است.این امر توازن استراتژیک و فضای امنیتی را برای کشورهای همجوار بر هم میزند و استقلال و توسعه عادی انها را به تأخیر می اندازد.چین همسایه کشورهای اسیای مرکزی است و مایل نیست شاهد هدایت مانورهای نظامی همه ساله در نزدیکی مرزهایش باشد.این امر باعث نگرانی شدید چین بویژه پس از بحران کوزوو شده است.چین مخالف گسترش همکاری نظامی کشورهای اسیای مرکزی با سایر کشورها نیست.این کشور در امر توسعه سیستم های دفاعی و ارتش های این کشورها از انها حمایت میکند و از تلاش های کشورهای مربوطه و سازمان های بین المللی در حمایت از صلح وثبات انها استقبال میکند. با این حال چین اصول و منافع امنیتی خود را دارد. در دیدگاه چین دخالت قدرت های بزرگ نباید اجازه بروز رقابت تسلیحاتی و یا مواجهه نظامی میان کشورهای اسیای مرکزی را بدهد و دیگر کشورها و نیروهای خارجی نباید بتوانند در امور سیاسی کشورهای منطقه دخالت کنند.یا به استقلال و حاکمیت انها لطمه بزنند.بعلاوه چین به دنبال به دست اوردن یک حوزه نفوذ در میان کشورهای اسیای مرکزی و نیز تحمیل عقاید و خواسته های خود بر این کشورها نیست.هر چند که این کشور در فعالیت هایی که در کشورهای اسیای مرکزی روی میدهند و به حاکمیت خود لطمه می زنند یا در جهت اضمحلال چین انجام میگیرند جلوگیری میکند.(فیاضی،۱۳۸۸: ۸۷)
آمریکا بعد از اینکه نبرد هوایی در افغانستان به پایان رسید شروع بهساخت یک پایگاه برای نیروی هوایی خود در مناس نمود که در مجاورت شهر بیشکک پایتخت قزاقستان با مساحت ۴۰ هکتار قرار داد.در این پایگاه نظامی تعداد ۳۰۰ نفر سرباز آمریکایی به منظور ماموریت در افغانستان مستقر می باشند هدف واقعی این پایگاه های نظامی کنترل موشک ها و توان هسته ای چین می باشد.استراتژی آمریکا از فرصت تاریخی بدست آمده جادثه یازده سپتامبر تصمیم به حرکت به سمت مواضع نزدیک به چین و تصرف انها می باشد در حال حاضر پایگاه ازمایشات هسته ای لوپ نور چین و بایکونور در تیر رس سلاح های غیر متعارف نیروی هوایی آمریکا می باشند. به منظور توسعه استراتژی احاطه کردن چین، آمریکا به دنبال حق ایجاد پایگاه هوایی در سمی پالاتینسک(پایگاه سابق ازمایشات هسته ای)در شمال شرق قزاقستان می باشد که بیشتر یک پایگاه استراتژیک برای عملیات احتمالی شوروی سابق علیه چین در نظر گرفته شده بود.تاسیس پایگاه های نظامی در آسیای مرکزی مبارزه با قدرت های بزرگ منقطه ای چون روسیه و چین می باشد.روابط چین و آمریکا تاثیر مستقیم بر آسیای مرکزی دارد.چین برای قرن بیست و یک بعنوان یک وزنه در امور جهانی مدعی است این ادعا به مساحت سرزمین،جمعیت و فرهنگ و تمدن دیرینه ان در تاریخ بشری بر میگردد.به منظور تحقق این ادعا و قرار گرفتن در ردیف اول کشوهای توسعه یافته چین بایستی نیروی بیشتری جهت توسعه توانمندی های اقتصادی بی شمارش صرف کند بنا بر این چین باید اولویت ویژه ای برای مدرنیزه کردن اقتصاد خود در نظر بگیرد.چنانکه در بخش دفاعی و نظامی خودش را به استراتژی حداقل بازدارندگی محدود کرده است. افزایش قدرت سیاسی یک ابزار رشد اقتصادی محسوب می گردد. با توسعه اقتصادی چین پایگاه و نفوذ اقتصادی و فنی این کشور در آسیا و جهان گسترش می یابد.ارتقای چین از یک قدرت عمده بالقوه و رسمی به یک قدرت واقعی موثر مورد توجه آمریکا بعنوان یک چالش در مناطق تحت نفوذ خود در آسیا و جهان میباشد.آمریکا چین را بعنوان یک رقیب در قرن بیست ویک که توانایی به مخاطره انداختن برتری جهانی آمریکا در استراتژی اش را دارد می بیند.
حادثه ۱۱ سپتامبر این فرصت را به چین داد تا روابط تیره قدیمی با آمریکا را بهبود بخشد. رهبری چین اتحاد خود را با دولت آمریکا را تضمین کرد در نتیجه این عمل چین قطعنامه های شماره ۱۳۶۸ و ۱۲۷۳ سازمان ملل بسرعت در تاریخ ۲۸ و ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۱ تصویب شدند.چین حتی به طور اشکارا از مواضع نظامی آمریکا در افغانستان حمایت کرد.مواضع چین در همکاری با آمریکا در مبارزه علیه تروریسم بین المللی مشخص می باشد.چین درست مشابه انچه که روسیه در چچنستان در مقابله با جدایی طلبان چچنستانی انجام داد، به دنبال مشروعیت بخشیدن بین المللی به مبارزه خود علیه جدایی طلبان اویغور در منطقه خود مختار سین کیانگ در اویغور می باشد.(شیرازی و کریمی،۱۳۸۹: ۸۰)
با توجه به انچه بیان شد می توان چنین ارزیابی کرد که چین منطقه آسیای مرکزی را بعنوان یکی از مناطق دارای ارزش ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک در سیاست خارجی خود میداند.اصولا شکل و محتوای سیاست خارجی چین در آسیای مرکزی را نمی توان جدا از استراتژی کلی این کشور در عرصه بین المللی دانست.تشکیل سازمان همکاری شانگهای با هدف تسهیل هر چه بیشتر و بهتر اجرای استراتژی های عمدتا اقتصادی ـ سیاسی چین در کشورهای عضو انجام پذیرفته است.چینی ها بخوبی دریافته اند که بازی در سرزمین های اوراسیای مرکزی بخشی از بازی بزرگتر انها در اینده در برابر رقیب اصلی و جدی خود یعنی ایالات متحده آمریکا است.لذا با وقوف به ضعف قدرت نظامی در حال حاضر در برابر آمریکا و با ورود به عرصه بازی اقتصادی که حوزه و قدرت مانور چین را در عرصه اقتصاد بین المللی به شدت وسعت می بخشد، بازی شطرنج پیچیده ای را با رقبای خارجی خود در عرصه بین المللی اغاز نموده اند.حوزه ای که به تدریج و در قالب سازمان همکاری شانگهای شکل و محتوای خود را در قالبی نسبتا منسجم، حقوقی و میان مدت و در نهایت در دراز مدت توانایی های چین را به نمایش می گذارد.سیاست همراهی ضمنی چین با آمریکا در برخی عرصه های بین المللی از جمله مبارزه با تروریسم پس از یازده سپتامبر را می بایست در راستای تداوم سیاست خارجی مسالمت امیز و عمدتا با رویکرد اقتصادی ارزیابی نمود.توجه به میزان مبادلات و تراز تجاری چین و کشورهای آسیای مرکزی می تواند نشان دهنده روند فزاینده راهبرد اقتصادی ـ سیاسی چین در عرصه بین المللی و سیاست خارجی از شکل توازن استراتژیها به سوی ایجاد تدریجی توازن استراتژیک با آمریکا در عرصه مناسبات سیاست بین الملل باشد.
۳- ملاحظات امنیتی:
از زمان استقلال کشورهای آسیای مرکزی در سال ۱۹۹۱ این کشورها و چین نگرانی های امنیتی مشترکی در منطقه داشته اند.دولت چین بر پنج اصل همزیستی مسالمت امیز در روابط خود با این کشورها تاکید میکند این اصول عبارتند از: صلح، همکاری، توسعه، دادو ستد و رفاه متقابل، پیشرفت و تفاهم.چین دارای مرز مشترک بطول ۳۰۰ کیلومتر با سه کشور آسیای مرکزی یعنی، قرقیزستان و تاجیکستان می باشد.پژوهشگران چینی براین نظرند که توسعه اقتصادی مشترک با شالوده ای مناسب برای حفظ ثبات و امنیت در آسیای مرکزی است. و هر گاه کشورهای منطقه بتوانند با پیشرفت اقتصادی به بهبود وضع زندگی مردم و تقویت توان جامعه خود دست یابند، از امنیت بیشتری نیز برخوردار خواهند شد.در ای جا نقش کشورهای پیرامون آسیای مرکزی اهمیت بسیار دارد و سیاست های مثبت و مسئولانه انها در جهت کمک به توسعه اقتصادی ـ اجتماعی منطقه میتواند در تضمین امنیت و ثبات تاثیر اساسی داشته باشد.
از نظر سیاسی چین و آسیای مرکزی پیوندهای دیرینه ای باهم داشته و در حال حاضر نیز دیدگاه های مشابهی در خصوص مسائل منطقه ای و جهانی دارند.چین می تواند برای این کشورها مامنی علیه هژمونیسم قدرتهای بزرگ، حافظ منافعی قدرتمند در عرصه جهانی و نیروی مثبتی در سازمان ملل و سایر سازمان بین المللی باشد.در حالی که کشورهای آسیای مرکزی نیز به مثابه مرکز ثقل اوراسیایی و وزنه تعادل قدرتهای بزرگ، جایگاه قابل توجهی در نگاه دولتمردان چین دارند.از نظر چین عوامل موثر بر امنیت آسیای مرکزی بر دو گونه اند: عوامل داخلی: جمعیت، وضعیت اقتصادی، نظام سیاسی، اختلاف بر سر منابع طبیعی، اختلافات ارضی، مسائل قومی، اسلام گرایی افراطی و قاچاق مواد مخدر. عوامل خارجی: رقابت قدرتهای برزگ در منطقه، اوضاع افغانستان، اوضاع ماورای قفقاز، اختلافات بین کشورهای آسیای مرکزی بر سر انتخاب متحدان.
چین به روابط خود با قزاقستان و قرقیزستان از نقطه نظر اسلامی می نگرد ولی هر دو طرف علاقه خود را به مبارزه با افراط گرایی اسلامی که تهدیدی برای ثبات چین محسوب میشود ابراز کرده اند.چین نگران فعالیت های اسلام گرایانه در منطقه خود مختار سین کیانگ اویغور است که با قزاقستان هم مرز است. قزاقستان به نوبه خود با توجه به اینکه اکثریت اسلام گرایان اویغور بوده و در نواحی مرزی ساکن هستند مقامات قزاق را نیز دچار مشکل میکنند، با موضوع چین اعلام همبستگی میکند و به همین جهت در واقع تعامل اسلامی تفاهم متقابلی میان کشورهای آسیای مرکزی و همسایه قدرتمندشان و در شرق را افزایش می دهند.(کوزه گر کالجی،۱۳۸۷: ۱۱۱)
یک مسئله نگران کننده بین چین و کشورهای آسیای مرکزی امنیت هسته ای است که بیشتر مربوط به قزاقستان میشد. که در سال ۱۹۹۲ به موجب موفقت نامه ای که کشورهای مشترک المنافع بر سر ان به توافق رسیدند این کشور پذیرفت تمام کلاهک های هسته ای خود را به وسیه واگذار کند ولی بعد از این کار منصرف شد و دلیل کارش را احساس خطر از جانب آمریکا، روسیه و چین اعلام کرد.ولی در پی فشار اقتصادی که کمک به قزاقستان را به مسئله سلاح های هسته ای مربوط میکردند و گرفتن تضمین امنیتی از آمریکا ، روسیه و چین و از طرف دیگر با صرف نظر کردن روسیه سفید و اوکراین از سلاح های هسته ای خود این کشور نیز از سلاح های هسته ای خود دست کشید.و دولت چین در فوریه ۱۹۹۵ اعلامیه تامین ضمانت امنیتی برای قزاقزستانرا صادر کرد.(کوزه گر کالجی،۱۳۸۷: ۱۱۴)
در اوریل ۱۹۹۶ روسای جمهور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، رهبر چین و وزیر خارجه روسیه یوگنی پریماکف در شانگهای توافقنامه ای در زمینه اعتماد سازی در مسائل نظامی در مناطق مرزی به امضا رساندند.این موافقت نامه تصریح میکند که ارتش های دوطرف که در مناطق مرزی مستقر هستند نباید یکدیگر را مورد حمله قرار دهند و هیچ رزمایش نظامی با هدف گیری یکدیگر نباید انجام گیرد.محدوده، مقیاس، دامنه و تکرر مانورهای نظامی باید محدود باشد و هر دو طرف باید یکدیگر را از فعالیت های مهم نظامی که تا عمق ۱۰۰ کیلو متری از مرز صورت می دهند اگاه سازند.در تمرینات نظامی از ناظران دعوت به عمل اید. از هرگونه اقدام نظامی خطرناک دوری شود.تماس های دوستانه میان نیروهای مستقر در هر دو طرف مناطق مرزی تقویت شود.در اوریل ۱۹۹۷ پنج کشور در مسکو موافقت نامه ای در زمینه کاهش نیروهای نظامی در مناطق مرزی منعقد کردند.این موافقت نامه برخی تعهدات را دربر میگرفت از جمله: الف)کاهش نیروهای نظامی مستقر در اطراف مناطق مرزی در هر پنج کشور و محدود کردن انها به نیروهای مرزی. ب) عدم استفاده یا تهدید به استفاده از زور یا تعقیب سیاست برتری نظامی. ج) کاهش نیروهای زمینی، هوایی، ذفاع هوایی و نیروهای دفاع مرزی و نیز تعداد سلاح های عمده ای که تا ۱۰۰ کیلومتری در هر دو طرف مرزها مستقر هستند.و تعیین حجم نیروهای که پس از این کاهش ها در مناطق مرزی باقی می مانند و نحوه و زمان بندی این کاهش ها. د)مبادله اطلاعات مربوطه در مورد نیروهای مستقر در مناطق مرزی و)پیگیری منظم درجهت اجرای صحیح این موافقت نامه.این موافقت نامه تا دسامبر ۲۰۲۰ معتبر بوده و قابل تمدید است.اطلاعات مبادله شده در مورد نیروهای نظامی در مناطق مرزی از کشورهای ثالث پنهان نگاه داشته می شود.این موافقت نامه دستاورد مهمی بود که نشان دهنده تغییر رفتار طرفها پس از جنگ سرد و حرکت انها به سوی اعتماد و تفاهم متقابل است.(الیسون و جانسون،۱۳۸۲: ۲۷۷)
در ژوئیه ۱۹۹۸ جیانگ زمین، رؤسای جمهور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و وزیر امور خارجه روسیه در الماتی دیدار کردند تا تقویت صلح، ثبات و همکاری اقتصادی را بررسی کنند.این دیدار بر تلاشهای مشترک برای مبارزه با جدایی طلبی، بنیادگرایی دینی، تروریسم، قاچاق اسلحه و تجارت غیر قانونی مواد مخدر بعنوان تهدید مشترک علیه امنیت و ثبات منطقه متمرکز بود.جنبه های گوناگونی از همکاری چین و کشوهای آسیای مرکزی در مسائل نظامی در سطوح مختلف دنبال میشود.برای مثال در نوامبر ۱۹۹۳ موافقت نامه ای در زمینه همکاری میان نمایندگان وزارت امور داخلی قرقیزستان و وزارت امنیت عمومی چین به امضا رسید.دیدارهای فشرده ای نیز میان نمایندگان کلیه سطوح و شاخه های ارتش چین و رؤسای ستاد ارتشهای کشورهای آسیای مرکزی صورت گرفته است.
بخشی از چین که با آسیای مرکزی هم مرز است منطقه خود مختار اویغور سین کیانگ است.اویغورها که بزرگترین اقلیت نژادی منطقه هستند ترک تبار و مسلمانند.از انجا که سین کیانگ سگونت گاه حدود یک میلیون قزاق و عده کمتری قرقیز و تاجیک است مشابهت هایی با آسیای مرکزی دارد. نا ارامی های فزاینده و جدایی طلبی در سین کیانگ نخستین اولویتهای برنامه داخلی چین هستند.از اوائل دهه ۱۹۹۰ نشانه های واقعی از سیاسی کردن مذهب و نیز فعالیتهای خشونت بار گروه های بنیادگرای افراطی دیده می شود.نفوذ بنیادگرایی در سین کیانگ سریعا در حال گسترش است.تروریست ها و اسلام گرایان تندرو در حال متحد شدن هستند.ترور وشورش بیشتر اتفاق می افتد.بدین جهت در دهه ۱۹۹۰ نفوذ بنیادگرایی عنصر بی ثباتی را به سین کیانگ اورد.و اسلام گرایان تندرو به یک نیروی سیاسی در مقابل جامعه و دولت تبدیل شده اند.مفاهیم جدایی طلبانه نظیر جمهوری ترکستان شرقی و جنبش آزادی بخش ملی در دهه ۱۹۴۰ ظهور کردند.پس از تاسیس جمهوری خلق چین جدایی طلبان و رهبران ان از جمله حزب انقلابی ملی ترکستان شرقی را تحت فشار قرار دادند و نهضت جدایی طلبی به پایین ترین سطح خود رسید.این تمایلات در دهه ۱۹۹۰ بر اثر فضای جدید بین المللی محرک تازه ای پیدا کرد.جنبش نهم اوریل در اق سو در سال ۱۹۸۰، جنبش ۳۰ اکتبر در کاشغر در سال ۱۹۸۱ ،و جنبش پنجم فوریه در یی نینگ در سال ۱۹۹۷ نمونه هایی از ان هستند.(شفیعی،۱۳۸۹: ۹۵)
تروریسم یک عامل بی ثباتی را نه تنها برای سین کیانگ بلکه برای کل منطقه آسیای مرکزی بهمراه داشته است.حملات تروریستها به قرقیزستان در اوت۱۹۹۹ نشان میدهد که این مسئله باید فوری مورد رسیدگی قرار گیرد.ملآقات میان رهبران چین،روسیه،قزاقستان،قرقیزستان و تاجیکستان در اوت۱۹۹۹ در بیشکک بر اعمال فشار بر تروریسم،تندروی مذهبی و جدایی طلبی تاکید ورزید.توسعه اقتصادی جزئی از عملکرد چین برای مبارزه با جدایی طلبی و تداوم دراز مدت ثبات در سین کیانگ است.در حال حاضر هم قرقیزستان و هم قزاقستان تدابیر سخت گیرانه اری را جهت کنترل مرزها و جلوگیری از ورود اویغورها به کار بسته اند.این درحالی است که تا پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ افراد آزادانه در این مرزها تردد میکردند.بی تردید پکن در خنثی کردن ظرفیت این کشورها در ایفای نقش فعال در نا ارامی های ایالت سین کیانگ موفق عمل کرده است.بعنوان نمونه در جریان سرکوب شورش جولای ۲۰۰۹ در اورومچی دولت های قرقیزستان و قزاقستان با وجود اینکه با اعتراضات گسترده اقلیت اویغور در داخل مرزهای خود مواجه بودند، ترجیح دادند که سیاست سکوت را در پیش گیرند.در حقیقت این انفعال ناشی از ان بود که این دولتها به هیچ وجه مایل نبودند که روابط مهم دوجانبه و چند جانبه خود را با پکن به مخاطره بیاندازند (واعظی،۱۳۸۹: ۸۸).
در اوایل دهه ۹۰ دولت منطقه ای سیاست گسترش تجارت خارجی و کمک به جذب تجار خارجی برای سرمایه گذاری مشترک با شرکت های محلی و ساخت مراکز تجاری مشترک با شرکای خارجی را در پیش گرفت.این امر به سین کیانگ اجازه میداد تا به اصلی ترین همکار اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود.در سال ۱۹۹۲ سین کیانگ اجازه یافت از سیاست مشابه به انچه که در مناطق ساحلی و مناطق ویژه اقتصادی اجرا میشد،بهره مند گردد.شوارای حکومتی به سین کیانگ دستور داد تا سیاست درهای باز را در همه جهات و باتمرکزویژه بروی غرب بکار بندد.گشایش دروازه شمال غربی نشانگر تغییر استراتژیک مهمی در رفتار رفتار دولت و حزب کمونیسم است.
دغدغه های امنیتی چین در مورد همسایگان خود در آسیای مرکزی از بسیاری جهت مکمل ابعاد اقتصادی روابط این کشور با انهاست.به سخن دیگر پکن توسعه پیوندهای دو جانبه را با همسایگان در سایه تقویت همکاریهای امنیتی دنبال کرده و همواره کوشیده است تا از مجرای روابط دوجانبه یا چند جانبه، دولتهای آسیای مرکزی را به تعقیب و سرکوب جدایی طلبان اویغور ترغیب نماید.از سال ۲۰۰۱ چین از رهگذر موافقت نامه های پلیسی ـ امنیتی بویژه در قالب سازمان همکاری شانگهای توانسته تعدادی از ناراضیان دستگیر شده اویغور را از کشورهای عضو استرداد نماید.از سال ۲۰۰۲ چین در واکنش به ادم ربایی،هواپیما ربایی و سایر اقدامات خشونت امیز در چند رزمایش ضد تروریستی با همسایگان خود مشارکت کرده است.در سال ۲۰۰۶ ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان میزبان رزمایشهای مشترک ضد تروریستی با چین بودند.در سال ۲۰۰۷ نیز دو رزمایش دیگر با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از بیست مورد فراتر رفت (کولایی،۱۳۸۴: ۹۹).
کمک های فنی و اموزشی بعد دیگری از همکاریهای دوجانبه چین و کشورهای آسیای مرکزی در زمینه نظامی است.در این راستا چین با تعلیم افسران اعزامی از کشورهای همسایه بویژه قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان تلاش کرده تا این کشورها را با روش های گوناگون مبارزه با تروریسم اشنا سازد.به لحاظ نظامی قزاقستان شریک مهمی برای چین در منطقه بوده است.از سال ۲۰۰۰ به بعد دو کشور با هدف سرکوب شورشیان اویغور، قراردادهایی به ارزش چندین میلیون دلار امضا کرده اند.این کشور صراحتا تمایل خود را به دریافت کمک های فنی و مادی بیشتر از ارتش آزادی بخش چین اعلام کرده و امیدوار است بتواند تجهیزات چینی را که در جریان نوسازی نظامی این کشور از رده خارج می شوند به رایگان دریافت نماید.روابط با چین پس از روسیه در دکترین نظامی جدید استانه اهمیت فراوانی یافته است.همچنین از سال ۲۰۰۸ به بعد و با
افزایش تجارت مواد مخدر نیروهای چین و قزاقستان در چندین عملیات مشترک علیه سوداگران مواد مخدر با یکدیگر همکاری کرده اند.(سلیمانی،۱۳۸۹:۳۷)
کمک های نظامی چین به سایر کشورهای آسیای مرکزی محدودتر بوده است.در نشست وزرای دفاع چین و ترکمنستان در سال ۲۰۰۷ یک سال پس از انعقاد قرارداد گازی پکن ـ عشق اباد مقرر شد که چین ارتش ترکمنستان را مجهز کرده و یک وام سه میلیارد دلاری را جهت توسعه ساختار نظامی در اختیار این کشور قرار دهد.هدف چین از ارائه چنین مساعدت هایی تضمین امنیت تاسیسات انرژی ترکمنستان در مقابل هرگونه حمله احتمالی بود. چین همواره کوشیده است تا پیوندهای نظامی خود را با دو کشور همسایه خود قرقیزستان و تاجیکستان گسترش دهد.در سال ۲۰۰۵ دیدار رسمی وزیر دفاع چین از دوشنبه به انعقاد توفقنامه همکاری نظامی در زمینه مقابله با تروریسم، قاچاق مواد مخدر و جنایات سازمان یافته میان دو کشور انجامید.در فاصله سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۸ چین بیش از ۱۵ میلیون دلار کمک نظامی در اختیار تاجیکستان قرار داده است.در سال ۲۰۰۹ و در قالب کمک چین به توسعه نیروهای نظامی منطقه پکن متعهد به پرداخت ۵/۱ میلیون دلار دیگر به دوشنبه شد.در عمل علاوه بر توافقنامه ۲۰۰۲ چین ـ قرقیزستان، پکن کمک های فنی نظامی به ارزش ۲/۱ میلیون دلار در اختیار بیشکک قرار داد.در سال ۲۰۰۸ نیز چین محموله ای متشکل از وسایط نقلیه و تجهیزات رایانه ای به ارزش تقریبی ۷۰۰ هزار دلار به قرقیزستان تحویل داد.اما روابط نظامی ازبکستان و چین هیچگاه متوازن نبوده است.چین در سال ۲۰۰۰ زمانی که تصمیم به اغاز همکاری نظامی با کشورهای اسای مرکزی گرفت، مقادیری اسلحه سبک به این جمهوری تحویل داد.در سال ۲۰۰۹ نیز در پی انعقاد توفقنامه نظامی جدیدی میان دو کشور دولت چین متعهد گردید تا اعتباری بالغ بر ۷/۳ میلیون دلار برای خرید تجهیزات بازرسی مرزی در اختیار ازبکستان قرار دهد.(شعیبی،۱۳۸۹: ۸۲)
از طرفی ایالات متحده دیگر رقیب مهم استراتژیک چین در آسیای مرکزی است.این امر بویژه در پی حضور نظامی آمریکا در افغانستان که موجبات نفوذ بیشتر این کشور را در آسیای مرکزی فراهم کرد، جدی تر شد.در حالی که ایالات متحده از نزدیک در افغانستان و آسیای مرکزی درگیر بوده مقامات پکن نیز از نیات احتمالی آمریکا در محاصره استراتژی چین بیمناک می باشند.از این رو تحدید نفوذ سایر قدرتهای بزرگ و تقویت ثبات در طول مرزها به یکی از مهمترین اهداف چین در آسیای مرکزی تبدیل شده است.گسترش تهدید گروه های تروریستی علیه حاکمیت چین بر ضرورت تقویت همکاری های امنیتی این کشور با قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان افزوده است.تداوم بی ثباتی در آسیای مرکزی همچنین مستلزم ادامه و پر رنگ تر شدن حضور ایالات متحده در این منطقه می باشد.
چین نسبت به مقاصد ایالات متحده در آسیای مرکزی بد بین بوده و همواره کوشیده تا انجا که ممکن است نفوذ این کشور را در منطقه کاهش دهد.این نگرانی با طرح احتمال تغییر تمرکز آمریکا و ناتو از اروپا به آسیای مرکزی افزایش یافته و پکن را به رصد کردن دقیق تحرکات نیروهای آمریکایی در منطقه واداشته است.گسترش نقش نیروهای حافظ صلح ناتو در افغانستان هم به روشنی اسباب ناراحتی مقامات چینی را فراهم اورده است.چین همچون روسیه معتقد است که حضور نظامیان آمریکایی در آسیای مرکزی می بایست کوتاه مدت باشد.بر اساس استدلال چین از انجا که منطقه برای توسعه اقتصادی نیازمند سرمایه گذاری خارجی است.حضور نظامی آمریکا مانع عمده ای در این مسیر به حساب می اید.هر چند در سالهای اتی منافع چین در آسیای مرکزی تحت تاثیر این نگرانی ها قرار خواهد داشت ولی این موضوع ناقض اهمیت بسیار زیاد منافع اقتصادی این کشور در منطقه نخواهد بود. روشن است که منافع چین در آسیای مرکزی تعیین کننده سیاست و اهداف ان در این منطقه می باشد و بنا بر نظر بسیاری از محققان سیاست خارجی چین، تضمین امنیت منطقه ای همواره مهمترین دغدغه پکن در آسیای مرکزی خواهد بود.
۴-رویکرد اقتصادی:
چین گسترش تماس ها با آسیای مرکزی را از هر دو منظر ملی و بین المللی بر چند دلیل استوار کرده است.نخست انکه چین و کشورهای آسیای مرکزی در دوران گذار اقتصادی هستند.اهداف اقتصادی انها بسیار بلند پروازانه است و همه انها به تعامل با جهان گسترده نیاز مبرم دارند.دوم انکه عوامل ژئوپلیتیک اولویت بالایی برای تماس های اقتصادی و تجاری میان انها هستند.سوم انکه ساختارهای اقتصادی انها متمم و مکملی هستند. چهارم اینکه گشایش پل اوراسیای دوم و بهبود راه های حمل و نقلی دیگر پایه محکمی برای تماسها فراهم کرده است.همکاری اقتصادی و تجاری نقش اصلی را در مناسبات میان چین و کشورهای آسیای مرکزی بازی میکند.در سال ۱۹۹۳ چین به وارد کننده محض نفت تبدیل شد و در حال حاضر بیش از پیش بر واردات انرژی متکی است.در سال ۱۹۹۷ شرکت ملی نفت چین(CNPC)امتیاز مالکیت و انجام عملیات در حوزه نفتی اوزن در غرب قزاقستان را بدست اورد.بعلاوه چین قراردادهایی را برای گسترش حوزه نفتی ژاناژول،کنجی یاکهو جنیگ در اکتو بینیسک منعقد نمود.در سپتامبر ۱۹۹۷ موافقت نامه بزرگترین سرمایه گذاری بالقوه خود در زمینه همکاری اقتصادی با اسیای مرکزی را به امضا رساند.چین برنامه ریزی کرد که یک خط لوله نفتی بطول ۳۰۰۰ کیلومتر از غرب قزاقستان به غرب چین احداث کند.همچنین شرکت ملی نفت چین پذیرفت یک خط لوله از منطقه اوزن در قزاقستان به مرز ترکمنستان احداث کند.تجارت میان چین و اسیای مرکزی در طول دهه ۱۹۹۰ افزایش یافت.چین دومین شریک تجاری عمده قزاقستان و قرقیزستان است. گسترش ارتباط مستقیم راه اهن میان چین و قزاقستان این جمهوریها را به کاخانجات و مواد اولیه چین نزدیکتر ساخته است. سرمایه گذاری های گوناگون مشترک در مناطق مختلف وجود دارد.و پیش بینی هایی برای اعطای وام از سوی دولت چین به کشورهای اسیای مرکزی تدارک دیده شده است (واعظی،۱۳۸۶: ۲۶۶).
برای چین مواد خام و بازار مصرف پنجاه میلیون نفری این منطقه بسیار وسوسه انگیز می باشد.منابع انرژی آسیای مرکزی از نظر پکن که تا سال ۲۰۲۰ مجبور خواهد بود ۶۵ درصد از نیازمندیهای نفت خام خود را از خارج تامین کند، بسیار مهم قلمداد میگردد.احتیاج روبه افزایش چین به منابع گازی بطور حتم یکی دیگر از عوامل کشش این کشور به منابع آسیای مرکزی خواهد بود. از سویی دیگر تولیدات صنعتی و فراورده های کشاوزی چینی نیز برای جوامع آسیای مرکزی جذابیت فراوانی دارد.بطوری که امروزه ۶۰ درصد حجم تجارت منطقه با چین است.در سال ۲۰۰۸ حجم کلی تجارت میان چین و کشورهای آسیای مرکزی از مرز ۲۵ میلیارد دلار فراتر رفت و این کشور با فاصله اندکی (حدود دو میلیارد دلار)بعد از روسیه قرار گرفت.(شامیری،۱۳۸۹: ۸۸)
از ان گذشته چین در صدد است عملیات اکتشاف و بهره برداری از منابع نفتی سین کیانگ را گسترش دهد و در این راستا خط لوله هزار کیلومتری انتقال نفت از قزاقستان به الاشانکو در غرب چین با هزینه سه میلیارد دلار احداث گردید.امنیت دراز مدت چین در گرو امنیت انرژی است.انرژی لازمه تداوم رشد اقتصادی است که خود پیش شرط ثبات اقتصادی و کسب قدرت ژئوپلیتیک است.به همین دلیل است که سیاست انرژی چین در آسیای مرکزی بیش از پیش رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفته است.
چین از همکاری اقتصادی با کشورهای اسیای مرکز تصویری استراتژیک دارد.ذخایر اسیای مرکزی بسیار غنی هستند وچین برای بهره مندی از مزیت گسترش این منابع باید با انها همکاری کند.واضح است که کشورهای اسیای مرکزی برای تقویت اقتصاد هایشان به منابع طبیعی خود تکیه خواهند کرد.و سرعت بازسازی در دیگر بخش های اقتصاد کند خواهد ماند و صنایع سبک از اولویت برخوردار نخواهند بود.انها برای مصرف روزانه خود به واردات مقادیر زیادی از کالاهای مصرفی نیاز دارند.بدین جهت چین باید در ایجاد صنایع سبک در کشورهای اسیای مرکزی و یا در شمال غرب چین اقدام کند تا کالاهای مصرفی مورد نیاز کشورهای اسیای مرکزی تولید گردند.از این جهت چین می تواند اقتصاد این کشورها را کامل کند و در سیستم گردش اقتصادی اسیای مرکزی مشارکت کند.چین می تواند در معاملات کشورهای اسیای مرکزی با کشورهای حوزه اقیانوس ارام نقش یک راهنما یا واسطه را ایفا کند و انها را بسوی همکاری اقتصادی فعالانه تر و تماسهای تجاری بیشتری در حوزه اقیانوس ارام سوق دهد.«پل دوم اوراسیا» برای چین مسیر مهمی جهت هدایت کشورهای اسیای مرکزی به اقیانوس ارام است.(گوانک جنگ،۱۳۸۶: ۹۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-08-13] [ 08:54:00 ب.ظ ]




۱) جهانگردی تفریحی؛ افراد یا دسته هایی را شامل می‌‌شود که با هدف تفریح، استراحت، گذراندن تعطیلات از سرزمین خود به سفر می‌‌روند.
۲) جهانگردی درمانی؛ شامل افرادی می‌‌شود که برای استفاده از تغییرات آب و هوا، با هدف پزشکی و درمانی و استفاده از آبهای معدنی، اقدام به مسافرت می‌‌کنند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۳) جهانگردی فرهنگی؛ که در آن افراد برای آشنایی با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم ملل مختلف، آثار تاریخی و مطالعۀ علمی، اقدام به سفر می‌‌کنند.
۴) جهانگردی مذهبی؛ هدف از این نوع جهانگردی زیارت اماکن مقدسه، بازدید از اماکن مذهبی مثل مساجد و کلیساها و معابد قدیمی، شرکت در مراسم عبادی و
۵) جهانگردی ورزشی؛ که هر نوع مسافرتی را که به منظور فعالیتهای ورزشی انجام می‌‌گیرد، شامل می‌‌شود؛ مانند کوهنوردی، شکار، شرکت در مسابقات و تماشای مسابقات و
۶) جهانگردی تجاری؛ مثل مسافرتهایی که افراد برای شرکت در بازارها و نمایشگاهای کالا و صنایع تأسیسات کارخانه‌ای و نظایر آن انجام می‌‌دهند.
۷) جهانگردی سیاسی؛ مسافرت به منظور شرکت در جشن های بین المللی و مراسم خاص و کنگره‌‌ها و کنفرانسها را جهانگردی سیاسی می‌‌گویند.(جعفری، ۱۳۹۱، ۱۷).
۲-۸ تاریخچه گردشگری
در این جا به توضیح تاریخچه گردشگری جهان– ایران- اروپا قبل از قرن بیستم و تاریخچه گردشگری در تمدن اسلامی می‌پردازیم:
۲-۸-۱ تاریخچه گردشگری جهان:
گذشته‌های دور مردم به منظور خرید، گشت و گذار، بازدید از اماکن تاریخی و شهرهای بزرگ، با ابتدایی‌ترین وسایل به سفر می‌رفتند. آنان اغلب در قالب کاروان و به طور دسته جمعی سفر می‌کردند. بسیاری از این کاروان‌ها راهنمایانی نیز داشتند. سفرهای فردی نادرو خطرناک بود. شاید بتوان سومریان را اولین قومی دانست که اقدام به سفرهای تجاری می‌کردند. در مصر حدود پنج هزار سال پیش سفرهای دریایی آغاز شد. پس از اختراع چرخ، چرخ و ارابه های چرخ دار را از هر راهی نمی توانستند عبور دهند. به همین منظور راه‌ها ساخته شدند. اورها، بابلیان، مصریان، ایرانیان و یونانیان در این زمینه پیشگام بودند. آتن از نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد به شهری با جاذبه‌های فراوان برای گردشگری تبدیل شده بود. اما امپراطوری روم با ثروت و امکاناتی که برای مردمانش فراهم کرده بود و جاده‌ها و جاذبه‌های گردشگری و امکانات اقامت مسافران، جزء اولین کشورهایی بود که نوعی از گردشگری را پایه گذاری کرد که به سبک و سیاق گردشگری امروزی نزدیک است. رومی‌ها برای دیدن بناهای تاریخی مانند معابد مشهور در مدیترانه به ویژه اهرام و آثار تاریخی مصر سفر می‌کردند. یونان و آسیای صغیر محل بازی‌های المپیک، آب گرم‌های طبی، استراحتگاه‌های ساحلی، تماشاخانه‌ها، جشن‌ها و رقابت های پهلوانی از جاذبه های گردشگری آن دوران به شمار می‌آیید(الوانی وپیروزبخت، ۱۹،۱۳۸۵)
مارکوپولو جهانگردی که در قرن سیزدهم از ایتالیا به چین سفر کرد، بیش تر مسیر خود را از این طریق طی نمود او از کشورهایی مثل ایران، هند و چین عبور نمود. وی نخستین سیاحتگر غربی بود که با سفرنامه اش، تعداد بسیار زیادی از مردم را به جهانگردی علاقه مند ساخت.
تور بزرگ مسافرتی اروپا که تا سه سال هم طول می‌کشید توسط دیپلمات‌ها، بازرگانان و دانش پژوهانی که به سراسر اروپا، به ویژه شهرهای فرانسه و ایتالیا- سفر می‌کردند، پدید آمد. کاروان‌های مسافرتی دوره الیزابت پس از چندی «گراندتور» نامیده شد. این کاروان‌ها کار خود را در نیمه قرن هفدهم شروع کردند و تا نیمه قرن نوزدهم کماکان رواج داشتند (همایون، ۱۳۸۴، ۶۳).
سفر در میان مسلمانان نیز بسیار متداول بود. اصولاً بینش اسلامی بینش جهان گرایی و دنیاگرایی است. قرآن کریم در آیات بسیاری سفر را توصیه کرده است؛ «قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبه المکذبین (انعام: ۱۱ – نحل: ۳۶- نمل: ۶۹). در مجموعه سیزده آیه شریفه در قران کریم درباره سیر و سیاحت و زمین گردی و جهان گردی است. در پی همین تأکیدها و سفارش‌های قرآن مجید از پیغمبر (ص) و ائمه معصومین (ع) احادیث بسیاری راجع به سیر و سفر روایت شده است. پژوهش‌های دقیق و قابل توجهی از سوی جهانگردان مسلمان انجام شده است. در همین ارتباط به کتب مسالک می‌توان اشاره نمود که در خصوص راه‌ها و فاصله‌ها و مسافت‌های شهرها و منزلگاه‌ها و شهرهایی که سر این راه‌ها واقع گردیده‌اند گفتگو به میان می‌آورد (دریایی، ۱۳۸۴، ۲۴۲).
۲-۸-۲ تاریخچه سفر و سیاحت در ایران:
آثار باستانی مکشوفه در جای جای نقاط تاریخی فلات ایران شباهتهایی دارند که گویای وجود ارتباط میان این بخشهای مجزا از یکدیگر است، اگر این فرضیه مقرون به صحت باشد باید پذیرفت که هزاران سال پیش از میلاد مسیح (ع) اقوام ایرانی در فلات ایران مسافرت می‌‌کرده اند. مهمترین مسافرت دسته جمعی که با نوعی با تاریخ ایران پیوند خورده است را باید مهاجرت اقوام آریایی از روسیه به ایران دانست. مادها در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد در ایران سکنی گزیدند. با به قدرت رسیدن کوروش کبیر و بنا نهادن امپراطوری هخامنشی (۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) به منظور تسهیل ارتباط بخشهای گوناگون امپراطوری به بهبود و توسعه راه‌‌ها اهتمام ورزیده شد. گزارش هرودوت در شرح لشکرکشی کوروش به لیدی نشان میدهد که برای نخستین بار در تاریخ به فرمان کوروش بر روی رودخانه‌‌ها پل زده شد. نخستین مراوده سیاسی- تجاری مهم ایران و چین به سفر نماینده خاقان چین به ایران در عهد اشک نهم (مهرداد دوم) ۱۲۴ تا ۸۶ پیش از میلاد باز می‌‌گردد. این مراوده را در واقع میتوان مبنای شکل گیری راه ابریشم دانست. در عهد ساسانیان راه‌‌ها به تراز پیشین بودند، در ضمن آن که ایشان نیز همانند اشکانیان برای تأمین هزینه نگهداری راه‌‌ها مالیان هایی از کالاهای بازرگانی اخذ می‌‌نمودند.
آغاز دوران اسلامی با رکود سفر و تجارت در ایران همراه بود. در زمان سلجوقیان و صدارت خواجه نظام الملک ایجاد راه های جدید و تأمین امنیت آنها طرف توجه دولت قرار گرفته که رونق تجارت را به دنبال داشت. پس از استیلای مغولان بر ایران و دوران نا امنی و غارت نخستین، اقداماتی به منظور ایمن کردن راه‌‌ها به عمل آمد که از آن جمله میتوان به احداث چاپار خانه هایی که در زبان مغولی به مخازن معروف بوده اشاره کرد.
علیرغم آشفتگی های اوایل دوران صفوی (قرن دهم هجری) که به تجارت لطمه بسیار زد، گاه و بیگاه مسافرانی با مقاصد تجاری- سیاسی از اروپا به ایران مسافرت می‌‌کردند. اما در دوران شاه عباسی اول امنیت عمومی و ثبات سیاسی مهمترین عامل توسعه اقتصادی کشور و رونق سفر در ایران به حساب می‌‌امد. در این دوران بود که شبکه راه های مهمی احداث گردید که هنوز نیز گاه به راه های شاه عباسی شهرت دارند. در این دوران بود که احداث راه‌هایی با جنبه گردشگری نیز مورد توجه قرار گرفت، از این جمله راه فرح آباد که به کمک آن امکان سفر به شمال کشور و بهره برداری از سواحل زیبای مازندران برای طبقات مرفه فراهم گردید. همچنین تاسیساتی ایجاد شد که در حکم پلاژها و ویلاها و کاخ های امروزی هستند.
افسانه ۹۹۹ کاروانسرای شاه عباس نیز حکایت از اهتمام این پادشاه در گسترش امکانات رفاهی برای مسافران است. سلطه ی افاغنه بر ایران در پایان عصر صفوی دیگر بار به رکود سفر و تجارت منجر گردید تا اینکه نادر شاه در قرن ۱۲ هجری بابیرون راندن افاغنه دیگر بار کشور آباد ساخت در دوران قاجار تا عصر صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر تحولی جدید در گسترش امکانات سفر پدید نیامد لیکن امیرکبیر کوشید تا میراث هخامنشی در تاسیس چاپار خانه و امنیت راه‌‌ها را باز زنده سازد و تا جایی که به عنوان مثال در کتابچه مخصوصی چاپارخانه‌‌ها و مسافت میان آنها نوشته شده و منتشر گردید. نخستین کالسکه‌‌ها احتمالاً در دوران قاجاریه در کشور و در مسیرهایی نظیر تهران- تبریز به راه افتادند.
در سال ۱۲۹۹ هجری مهندس فرانسوی به نام برآتال امتیاز ساخت راه آهن حضرت عبدالعظیم را از دولت ایران تحصیل نمود و با مشارکت بلژیکی‌‌ها ساختمان این خط آغاز گشت.
این خط در سال ۱۳۰۱ بدست ناصر الدین شاه قاجار افتتاح گردید. مظفرالدین شاه در سفر نخست فرنگ خود به سال ۱۳۱۷ هجری شمسی در بروکسل یک دستگاه اتومبیل که با زغال سنگ کار می‌‌کرد خریداری نمود، تا دهه دوم قرن چهارده هجری ۲۴۰۰ کیلومتر راه شوسه در کشور وجود داشت که فقط ۵۰ کیلومتر آن آسفالت شده بود.
نخستین راه آهن ایران میان جلفا و تبریز بطول ۱۴۶ کیلومتر در سال ۱۲۹۴ هجری شمسی احداث گردید. اما احداث راه آهن سراسری از سال ۳۰۶ آغاز گردید و در سال ۱۳۱۷ به انجام رسید. هزینه ساخت این راه آهن از طریق عوارض ایران بر قند و چای تأمین گردید.
در سال ۱۳۰۱ شمسی سازمان هواپیمایی ایران بنیان نهاده شده و چهار تن از جوانان برای آموزش خلبانی به روسیه اعزام شدند. در اردیبهشت ۱۳۰۳ شمسی با ورود پنج فروند هواپیما به تهران، فرودگاه قلعه مرغی افتتاح شد و در سال ۱۳۰۶ نخستین سرویس مسافربری هوایی افتتاح شد که تا پس از جنگ جهانی دوم ادامه داشت. نخستین فرودگاه کشوری در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۱ در تهران گشایش یافت. در سال ۱۳۲۳ نخستین شرکت هواپیمایی ایران تأسیس شد و سابقه تأسیس هواپیمایی ملی ایران (هما) نیز به سال ۱۳۴۰ باز می‌‌گردد. به این ترتیب داستان سفر با ورود هواپیما به این صنعت در کشور به موقعیتی می‌رسد که اکنون در آن قرار داریم. (رنجبریان و زاهدی، ۱۳۹۳، ۳۹-۳۵)
۲-۹ اهمیت گردشگری
صنعت جهانگردی، دنیای مربوط به خود را دارد و به لحاظ شکل و محتوای کار، چشم انداز‌‌ها و امتیازات، برتری هایی نسبت به مشاغل دیگر دارد. در صنعت جهانگردی و مشاغل وابسته به آن می‌‌توان شاهد به کارگیری افراد متخصص تا رده های پایین شغلی بود در این راستا افراد جوان امکان جذب بیشتری در این بخش دارند (کریمی، محبوب فر، ۱۳۹۰، ۳۵).
گسترش گردشگری را نه تنها باید موجب رونق اقتصادی بلکه باید موجب گسترش روابط بین المللی، همزیستی مسالمت آمیز، استحکام دوستی‌‌ها و گسترش صلح و امنیت جهانی دانست(پاپلی یزدی، سقایی، ۵،۱۳۸۸).
بنابر آمار بانک جهانی، درسال ۲۰۰۰ تعداد گردش گران درسرتاسر جهان بالغ بر۷۰۱ میلیون نفر بوده و از این جریان گردش گری مبلغی حدود ۴۷۵ میلیارد دلار به طور مستقیم وارد چرخه اقتصادی جهان شده است(بانک جهانی، ۲۰۰۲). البته برخی منابع درآمد گردش گری را درسال ۲۰۰۰ حدود ۳۲۱ میلیارد دلار دانسته اند و آن را در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ به ترتیب ۱۵۵۰ و ۲۰۰۰ میلیارد دلار برآورد کرده اند(میرطالبیان، ۱۳۸۰، ۱۲۹).
۲-۱۰ اثرات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی توریسم
۲-۱۰-۱ اثرات مثبت و مطلوب
۲-۱۰-۱-۱ اثرات اقتصادی توریسم:
در طول یکصد سال اخیر، بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم صنعت توریسم پا به مرحله‌ای گذاشت و به چنان اهمیت و اعتباری دست یافته که به جرات میتوان این صنعت را در قرن بیست و یکم اگر نه بزرگترین بلکه به عنوان کلیدی ترین صنعت در جهان برشمرد.
رشد صنعت توریسم در برخی از کشورها رشد اقتصادی این کشورها را به دنبال داشته منتهی این رشد در برخی از کشورها کمتر در برخی دیگر بیشتر بوده، در این میان سهم کشورهای پیشرفته صنعتی به مراتب بالاتر از کشورهای در حال توسعه میباشد آثار اقتصادی توریسم چند گانه است مهمترین اثر توسعه‌ای این صنعت ایجاد اشتغال و درآمد است. توسعه جهانگردی در افزایش درآمدهای مالیاتی نیز تاثیر مستقیم دارد. بخشی از درآمدهای مالیانی ازمالیات بر شرکتها و مالیات بر فروش اخذ میشود. وقتی تعداد گردشگر زیاد شود میزان فروش و به تبع آن درآمدهای مالیاتی نیز افزای می یابد توریسم همچنین در تأمین ارز بهبود تراز پرداختها نقش موثری دارد به گونه‌ای که باورود گردشگر به منطقه‌ای‌ تقاضا برای کالاهای بومی و تولیدی داخلی افزایش می‌‌یابد چون گردشگر به طور مستقیم به بازار داخلی وار می‌شود در نتیجه کالا خریداری کرده ارز وارد می‌کند و باعث می‌شود اقتضا کشور میزبان از درآمدهای فراوان مردم کشورهای غنی سود ببرد. جهانگردی علاوه بر مزایای ذکر شده هم سبب رونق و درآمد بیشتر برای اکثر مردم از نظر کسب و کار فروش فرآورده های کشاورزی و صنعتی شده و هم برای کشورهایی که دارای زیبایی های طبیعی و میراث فرهنگی غنی و اماکن تاریخی هستند موجب توجه هر چه بیشتر جهانگردان قرار گرفته و صلحب میلیونها دلار درآمد ملی از طریق جهانگردی می‌‌گردند. اشیاء و لوازمی که جهانگردان در مدت اقامت خود در کشوری خریداری میکنند و وجوهی که جهت استفاده از خدمات می‌‌پردازند همان اثراتی را در اقتصاد یک کشور دارد که صدور کالا را موازنه بازرگانی و تراز پرداختهای بین المللی ایفا می‌‌کند.
- افزایش رقابت در خدمات رسانی
- افزایش درآمد
- ایجاد اشتغال
- افزایش تقاضا برای صنایع دستی
- بهبود خدمات و تسهیلات شهری
- افزایش ضریب تکاثری(عباس نژاد و همکاران ، ۱۳۸۷، ۲۶)
۲-۱۰-۱-۲ اثرات اجتماعی- فرهنگی:
اگرچه توسعه جهانگردی در بین انبوه مردم ممکن است ابزاری جهت ارتقاء سطح آگاهی، صلح طلبی کاهش نابرابریهای اجتماعی، عرضه کردن فرهنگ و هویت ملی و قومی، به نظر میرسد لیکن برخی دیگر نیز بر این باورند که نگرش‌‌ها و باورهای مردمی در مواجه با جهانگردان تغییر می‌‌کند، پیوندها و مناسبات مردمی با رهنگف اخلاق، مذهب و اعتقادات خویش سست شود و حتی برخی آنرا وسیله‌ای برای انعطاف اخلاقی می‌دانند. (تاثیر جهانگردی و جهانگردان بر ارزش‌‌ها و رویه های سنتی یک واقعیت است ولی نباید همه چیز را به آن نسبت داد. به سخن دیگر، جهانگردی صرفاً عالی است که به توسعه آنچه از قبل در راه است سرعت می‌‌بخشد. جهانگردی همواره به صورت یک کاتالیزور عمل می‌‌کند بعضی در کل اجتماع، در همان مسیری تاثیر می‌‌گذارد که تاریخ حرکت می‌‌کند.
برخی از اثرات مثبت اجتماعی، فرهنگی عبارتند از:
- افزایش حمایت از فرهنگ سنتی، به نمایش گذاران هویت ملی و قومی، تجدید حیات هنرهای سنتی و جشنها و
- از بین رفتن نمودهای منفی در اثر تماس مستقیم جهانگردان و اهالی.
- ایجاد فرصتهای جدید اجتماعی کاهش نابرابریهای اجتماعی از طریق تغییر در مشاغل و تغییر در نقشهای اجتماعی.
- افزایش محلهای گردش و تفریح با توسعه تشکیلات جهانگردی
- تاسیس مراکز بهداشتی و درمانی و بهبود کیفیت زندگی از طریق افزایش جمعیت ناشی از توسعه امور جهانگردی
- ایجاد فرصت های جدید اجتماعی
- بهبود در کیفیت زندگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]




ضابطهمحدودیت گردش‌به‌چپ در یک تقاطع باید به‌دقت مورد بررسی قرار گیرد. زیرا این محدودیت باعث انحراف بخشی از ترافیک به دیگر خیابان‌های محلی می‌شود. به‌طور کلی تحلیل‌گر باید مطمئن شود که محدودیت گردش بخشی از یک برنامه‌ریزی برای شناسایی علت اصلی مشکل گردش‌به‌چپ است. دلایل این مشکل عبارتند از: ظرفیت ناکافی گردش به ‌چپ در تقاطع‌های چراغ‌دار مجاور، انباره ناکافی گردش‌ به ‌چپ در تقاطع موردنظر، کم بودن سرعت حرکت در مسیر اصلی (که موجب انحراف ترافیک به معابر فرعی‌تر از طریق گردش به ‌چپ می‌شود). ضابطه‌های زیر به توجیه ممنوعیت گردش به چپ کمک می‌کند:
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    • تأخیر،تداخل ویاتصادفات ناشی از گردش به چپ به حد غیرقابل قبولی افزایش یافته باشد،

 

    • یک مسیر جایگزین برای وسایل‌نقلیه‌ای که نیاز به‌ گردش به‌ چپ دارند وجود دارد،

 

    • زمان سفر وسایل‌نقلیه در مسیر جایگزین بیش از چند دقیقه افزایش نخواهد یافت،

 

    • تقاطع در ناحیه‌شهری یا حومه‌شهری قرار دارد (در ناحیه حومه‌ شهری معمولاً از ممنوعیت گردش استفاده نمی‌شود مگر آن‌که جزیی از یک برنامه ناحیه‌ای باشد).

 

درصورتی که مشکلات عملکردی فقط در ساعات اوج به وجود می‌آیند ممنوعیت گردش ‌به ‌چپ در این ساعت به عنوان یک گزینه ممکن ارزیابی می‌شود و اگر مشکلات عملکردی در تمام روز وجود دارند و امکان فراهم کردن یک پهلوگاه گردش‌ به ‌چپ وجود ندارد ممنوعیت گردش‌ به ‌چپ در تمام مدت روز به عنوان یک گزینه ممکن مطرح خواهد‌شد. بدون توجه به مدت ممنوعیت کلیه معیارهای ذکر شده باید ارضا شده باشند تا بتوان این گزینه را مورد ارزیابی قرار داد.
کاربردبه منظور ارزیابی ضابطه‌های ارائه شده در بند قبل لازم است سه دسته اطلاعات جمع‌ آوری شوند (این اطلاعات در ساعت اوج صبح، ساعت اوج عصر و یک ساعت غیر اوج از روزهای عادی برداشت می‌شود):
۱- تأخیر ناشی از صف وسایل‌نقلیه در خط حرکت مستقیم، به‌دلیل عدم ‌وجود یا عدم‌کفایت انباره یا پهلوگاه
۲- تداخل‌های ناشی از گردش ‌به ‌چپ (یا سابقه تصادفات ناشی از گردش‌ به ‌چپ در سال گذشته)
۳- زمان سفر برای مسیرهای جایگزین احتمالی
تأخیر،تداخل و اطلاعات تصادفات ناشی از گردش ‌به ‌چپ باید برای تعیین نیاز به ممنوعیت گردش‌ به ‌چپ و مدت آن مورد استفاده قرار گیرند. هنگامی‌که محدودیت گردش در ساعت‌های خاصی از روز اعمال می‌شود باید آن را به‌وسیله روش‌های زیر به رانندگان نشان داد:
۱- تابلوی با پیغام متغیر (تابلوی متغیر خبری)
۲- تابلوی دارای روشنایی داخلی که فقط در ساعات ممنوعیت گردش دیده می‌شود
۳- تابلوی دائم یا نوشته‌ای که ساعات ممنوعیت را نشان می‌دهد
اگر ممنوعیت گردش در تمام ساعات روز اعمال می‌شود، بهتر است از جداول جداکننده برای بستن مسیر گردش استفاده شود.
افزودن پهلوگاه گردش‌ به ‌راست در راه ‌اصلی: فراهم کردن پهلوگاه گردش ‌به ‌راست برای راه ‌اصلی در تقاطع با کنترل توقف در دو جهت، ایمنی و عملکرد تقاطع را به‌طور قابل ملاحظه‌ای بهبود می‌بخشد. پهلوگاه گردش ‌به ‌راست، به‌طور مؤثری وسایل‌نقلیه‌ای را که به منظور گردش کاهش سرعت داده و یا متوقف شده‌اند. از وسایل‌نقلیه‌ای که در خط مستقیم حرکت می‌کنند جدا می‌سازد. این جداسازی تصادفات ناشی از گردش (مثل تصادف از گوشه‌ها، عقب و پهلو ‌به ‌پهلو) و تأخیر وارد بر وسایل‌نقلیه مستقیم‌ را به حداقل می‌رساند.
یکی از معایب افزودن پهلوگاه به رویکرد راه‌اصلی، نیاز آن به‌تغییر وضعیت روسازی موجود و یا تعریض مقطع عرضی رویکرد است. گاهی اوقات مقطع عرضی راه موجود فضای کافی برای تعریض روسازی و افزودن خط جدید را در خود دارد. اما در نواحی‌شهری تخصیص فضای لازم احتمالاً با خراب‌ کردن جداول و محل‌های پارک حاشیه خیابان همراه بوده و بر وضعیت کاربری‌های تجاری مجاور تأثیر قابل ‌توجهی خواهد داشت. در اغلب موارد تعریض مقطع عرضی به‌منظور احداث پهلوگاه گردش، ضروری است. اگر بتوان عرض لازم را از طریق حریم ‌راه موجود تأمین نمود هزینه‌ها محدود به‌هزینه احداث خواهد شد. اما اگر نیاز به تملک زمین مجاور باشد هزینه‌ها به‌شدت افزایش خواهند یافت.
ضابطه: ضابطه‌های این بند براساس ارزیابی و مقایسه هزینه‌های عملکردی و هزینه تصادفات مربوط به حرکات گردش ‌به ‌راست، با هزینه احداث پهلوگاه گردش به راست، ارائه شده‌اند. هزینه عملکردی شامل هزینه تأخیر و سوخت کاربران ‌راه است.
کاربردکاربرد ضابطه‌های بند قبل نیازمند جمع‌ آوری اطلاعات زیر است:
۱- حجم حرکات گردشی در ساعت اوج یک روز عادی در راه ‌اصلی
۲- سرعت ۸۵ درصد در راه ‌اصلی (سرعت نصب شده در روی تابلو را می‌توان در صورتی که اطلاعات کافی موجود نباشد مورد استفاده قرار داد).
افزایش شعاع گردش‌ به ‌راستشعاع مسیر گردش ‌به ‌راست در ایمنی و عملکرد تقاطع مؤثر است.
شعاع بزرگ‌تر دارای مزایای زیر است:

 

    • در رویکرد راه ‌اصلی، موجب افزایش سرعت گردش و در نتیجه کاهش تأخیر وسایل‌نقلیه مستقیم‌ روی پشت‌سر می‌شود،

 

    • در رویکرد راه‌ فرعی، گلوگاه رویکرد را تعریض کرده و به‌طور موثری شبیه به پهلوگاه گردش‌ به ‌راست عمل می‌کند،

 

    • موجب تسهیل گردش اتوبوس‌ها و کامیون شده و از ورود آن‌ها به خطوط مجاور یا لبه پیاده‌رو جلوگیری می‌کند،

 

    • اما برخی از معایب افزایش شعاع گردش به شرح زیر است:

 

    • نیاز به حریم راه بزرگتری دارد،

 

    • به‌دلیل افزایش سرعت گردش و طول پیاده‌روی، باعث کاهش ایمنی پیاده‌ها می‌شود.

 

به‌منظور کاهش تأثیر منفی افزایش شعاع گردش ‌به ‌راست بر ایمنی عابران، می‌توان از یک جزیره جداکننده مثلثی شکل در قسمت بیرونی مسیر گردش‌ به ‌راست استفاده کرد تا به‌عنوان پناه‌گاهی در اواسط خیابان توسط عابران پیاده مورد استفاده قرار گیرد.
ضابطهحداقل شعاع گردش در تقاطع‌های ‌شهری و حومه ‌شهری در جدول ۲-۶ ارائه شده است. هنگامی‌که حریم راه کافی و حجم عابران پیاده کم است، باید از شعاع‌های بزرگ‌تر استفاده شود. هنگامی‌که محدودیت حریم راه استفاده از شعاع‌های بزرگ‌تر را با مشکل مواجه می‌کند، استفاده از شعاع قوس ساده و یک لچکی یا یک قوس سه مرکزی، باعث افزایش شعاع موثر قوس می‌شود، بدون آن ‌که مانند قوس ساده فضای زیادی را اشغال کند. درصورتی‌که استفاده از شعاع‌های بزرگ‌تر به‌دلیل حجم قابل توجه عابران پیاده، دچار محدودیت شده است. می‌توان با بهره گرفتن از جزیره‌های جداکننده، این محدودیت را کاهش داد.
جدول ۲-۶: نحوه تعیین شعاع قوس ساده گردش‌به‌راست

 

  خیابان محلی یا جمع‌کننده۱ خیابان شریانی
کامیون کم۲ کامیون زیاد کامیون کم کامیون زیاد
حداقل شعاع قوس ساده۳ ۵/۴ ۵/۷
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]




 

تو امیـد منـــی در پـــــای مــــیزان

 

 

 

به لطف خویش بخشی جرم و عصیان[۲۵۰]

 

 

 

مولانا نیز در اشعارش بدون واسطه از خداوند نیازها وخواسته‌هایش را می‌خواهد. برای نمونه در ابیات زیر عفو وگذشت را خواهان است
پایان نامه

 

 

عـفو کن ای خــوب روی خوب کار

 

 

 

آنـچه گــفتم از جنـون انـدر گـذار[۲۵۱]

 

 

 

دسـت گیـــر از دست ما، ما را بخــر

 

 

 

پـرده را بردار و پرده مـــا را مـــدر[۲۵۲]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و بسیاری دیگر از ابیاتی که شاعران در مناجات‌های خود سروده‌اند، خواسته‌های خود را بی‎واسطه از حق خواسته‌اند.؛ ولی تعداد آنها در مقایسه با اشعاری که ذکر شد، بسیار کمتر است. آنها در اشعاری که در ستایش و نعت پیامبر سروده‌اند به شفیع‌بودن پیامبر اقرار داشته‌اند
۱-۸-۷-۱٫ شکرگزاری در ادعیه شیعه
شکر در اصطلاح شناختن نعمت از منعم و خوشحال شدن و مصرف‌کردن آن در راهی که نعمت دهنده به آن خشنود است. یکی دیگر از انواع دعا شکرگزاری است. این شکرگزاری در بیشتر ادعیه شیعه دیده می‌شود. انسان وقتی در خلوت با خود می‌اندیشد، درمی‌یابد که آفرینش او لطف پروردگار بوده و اگر اراده خداوند محقق نمی‌شد، او به وجود نمی‌آمد. همچنین نعمت‌های فراوانی که خداوند برای ادامه حیات به او بخشیده و او را در لطف و مرحمت خویش قرار داده است، یکی دیگر از دلایلی است که موجب شکرگزاری بشر در برابر معبود می‌شود و آدمی با تأمل و تفکر متوجه می‌شود که خود فقیر محض است و خداوند غنی مطلق، و هر چه دارد از اوست؛ بنابراین باید از او سپاسگزار باشد و در همه حال و همه وقت او را عبادت کند و به خاطر نعمت‌هایش او را شاکر باشد.
نتیجه آنکه انسان در مناجات و رازونیاز خود خدا را شکر می‌کند و او را سپاس می‌گوید. در کتاب نیایش عارفان آمده است که «ادب عبودیت اقتضا می‌کند به هنگام نیایش، نعمت‌های گوناگون الهی را به یاد آوریم و برشماریم و خداوند را شکر گوییم، اما عبد با معرفت نیک در خواهد یافت که نعمت‌های حق بی‌شمار است و او ناتوان از شکر. اقرار به این ناتوانی خود از آداب بندگی است.»[۲۵۳]
امامان معصوم نیز در دعاهای خود همواره از خدا سپاسگزاری می‌کردند و لحظه‌ای از شکرگزاری فروگزار نکرده‌اند. امام علی برترین عبادت را عبادتی می‌داند که برای شکرگزاری باشد: «گروهی از ترس دوزخ خدا را عبادت می‌کنند و این عبادت بزرگان است؛ جمعی به امید بهشت خدا را عبادت می‌کنند، این عبادت بازرگانان است و عده‌ای برای سپاسگزاری خدا را می‌پرستند و این عبادت آزادگان است.»[۲۵۴]
در دعاهای شیعه می‌توانیم این نوع از مناجات را مشاهده کنیم. امام سجاد در مناجات الشاکرین ابتدا عجز خود را از اقامه شکر پروردگار اقرار می‌کند و از نعمت‌های بی‌شمار خدا یاد می‌کند و ناسپاسی خود را از وجود این لطف و نعمت بیان کرده و اعتراف می‌کند از ادراک نعمت‌ها ناتوان است، چه برسد به شمارش آنها و سپاس و شکرگزاری: «لک الحمد علی حسن بلائک و سبوغ نعمائک: برای توست سپاس بر حسن آزمایشت و فراوانی نعمت‌هایت.»[۲۵۵]
در مناجات الشاکرین این مطلب را که هر شکری خود شکر دیگری می‌طلبد، این چنین بیان می‎کند: «فکیف لی بتحصیل الشکر و شکری ایاک یفتقر الی شکر: پس چگونه می‌توانم شکرگزارم و در هر شکری احتیاج به شکر دیگری دارد.»[۲۵۶]
بخش‌هایی از دعای ابوحمزه ثمالی با شکرگزاری خدا آغاز می‌شود و این نشان‌دهنده بهترین نوع عبادت در دعاست که انسان با فروتنی تمام از خدای خویش سپاسگزاری می‌کند، به خاطر نعمت‌های بی‌پایانی که برایش خلق کرده و هرگاه از او چیزی خواسته فروگذار نکرده است: «الحمدلله الذی انادیه کلما شئت لحاجتی: سپاس خدای را که هرگاه حاجتی خواهم او را ندا کنم.»[۲۵۷]
امام عارفان خدا را شکر می‌گوید، چون هرگاه بخواهد با او بدون واسطه گفتگو می‌کند و مهم‌تر اینکه خدا از دوستی ما بی‌نیاز است و به ما مهر می‌ورزد: «الحمدالله الذی تحبب الی و هو غنی: ستایش خدای را که با من دوستی کند، با اینکه او از من بی‌نیاز است.»[۲۵۸] امام حسین در دعای عرفه خداوند را شکر می‌فرماید و پس از برشمردن نعمت‌های خداوند به سپاس و حمد او می‌پردازد. نعمت‌هایی چون روزی‌رساندن به او در کودکی، رسوا نکردن خطاها، نعمت در بزرگسالی،‌ هدایت و راهنمایی، دادن مأوی،‌ پوشاندن، عافیت… و سپس می‌فرماید: «لک الحمد دائما و لک الشکر واصبا ابدا: پس حمد همیشه برای توست و از آن توست شکر ثابت و ابدی.»[۲۵۹]
۱-۸-۷-۲٫ شکرگزاری در مناجات‌های شاعران
عارفان در اشعار خود در برابر حق و نعمت‌هایش شکرگزاری کرده‌ و به آن اقرار کرده‌اند که زبان از حد شکرگزاری و سپاس ذات باری‌تعالی عاجز است:

 

 

چــــگونه شـکر تو گویــــد زبـانم

 

 

 

که نیست آن حد دل یا حــد زبـانم[۲۶۰]

 

 

 

سعدی می‌گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




یکی از مهمترین شاخصهای رضایت مشتری از کیفیت کالاها و خدمات عرضه شده که با بهره گرفتن از مدل های علی – معلولی و پیامدها توسعه یافته اند، شاخص رضایت مشتری آمریکا ACSI می باشد.این مدل علاوه بر ارائه مقادیر پارامترهای میانگین و پراکندگی برای متغیر رضایت مشتری و علل آن برای یک سازمان ، به ارزیابی تاثیر متغیرها بر یکدیگر نیز می پردازد.مدل ACSI شامل تعدادی متغیر پنهان میباشد که به وسیله چند شاخص قابل اندازه گیری و از طریق نظرسنجی مشتریان محاسبه می شود. اعتبار این شاخص به دلیل محاسبه درون سنجی از روابط علی و معلولی ارتقا می یابد. در این مدل رضایت مشتری از جمله متغیرهایی است که با بهره گرفتن از چند شاخص قابل اندازه گیری محاسبه میشود. این رویکرد چند شاخصه است و شاخصهای مورد نظر شامل رضایتمندی کل ، تلقی مشتری از کیفیت محصول یا خدمت در قیاس با انتطارات او و کیفیت محصول یا خدمت دریافتی در قیاس با محصول یا خدمت ایده آل مشتری می باشند(ملکی ودارابی،۱۳۸۷،۳۰). متغیرهای شش گانه پنهان مستقیما قابل اندازه گیری نیستند، بلکه هریک از آنها به کمک معیارهای متعدد که در شکل ۲-۴ مشخص شده است، ارزیابی می شوند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
Hirschman
منبع: (ملکی ودارابی،۳۰،۱۳۸۳)
شکل۲-۵- مدل شاخص رضایت مشتری در آمریکا
شکایت به مدیران
شکایت به کارکنان
وفاداری مشتری
تمایل برای خرید مجدد
فاصله با ایده آل
تحمل در برابر افزایش قیمت
شکایات مشتری
مقایسه با انتظارات
انطباق
قابلیت اطمینان
انطباق
قابلیت اطمینان
کیفیت درک شده
انتظارات مشتری
ارزش درک شده
کیفیت در برابر قیمت
رضایت مشتری
جدول ۲-۵شاخص های مدل ACSI را که برای اندازه گیری متغیرهای پنهان مورد استفاده قرار می گیرند، نشان می دهد.با بهره گرفتن از نظرات مشتریان سازمان در خصوص هر یک از معیارها، وضعیت آن متغیرها مشخص می شود وبا استفاده از داده های جمع آوری شده مقدار شاخص رضایت مشتری محاسبه میشود.
جدول ۲-۵- شاخص های مدل ACSI

 

ردیف عنوان شاخص متغیر پنهان مربوطه
۱ انتظارات کلی از کیفیت / پیش از خرید انتظارات مشتری
۲ انتظارات در مورد انطباق ویژگی های محصول یا خدمت یا نیازمندی های فردی مشتری/ پیش از خرید
۳ انتظارات در مورد میزان قابل اطمینان بودن محصول یا خدمت یا میزان خرابی مورد انتظار مشتری / پیش از خرید
۴ ارزیابی کلی از کیفیت محصول/ پس از خرید استنباط مشتری از کیفیت محصول
۵ ارزیابی مشتری از میزان انطباق محصول با نیازهای فردی / پس از خرید
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم